In 1871, the city of Chicago was almost entirely destroyed by what became known as The Great Fire. Thirty-five years later, San Francisco lay in smoldering ruins after the catastrophic earthquake of 1906. Or consider the case of the Jerusalem, the greatest site of physical destruction and renewal in history, which, over three millennia, has suffered wars, earthquakes, fires, twenty sieges, eighteen reconstructions, and at least eleven transitions from one religious faith to another. Yet this ancient city has regenerated itself time and again, and still endures. Throughout history, cities have been sacked, burned, torched, bombed, flooded, besieged, and leveled. And yet they almost always rise from the ashes to rebuild. Viewing a wide array of urban disasters in global historical perspective, The Resilient City traces the aftermath of such cataclysms --the British invasion of Washington in 1814 --the devastation wrought on Berlin, Warsaw, and Tokyo during World War II --the late-20th century earthquakes that shattered Mexico City and the Chinese city of Tangshan --Los Angeles after the 1992 riots --the Oklahoma City bombing --the destruction of the World Trade Center Revealing how traumatized city-dwellers consistently develop narratives of resilience and how the pragmatic process of urban recovery is always fueled by highly symbolic actions, The Resilient City offers a deeply informative and unsentimental tribute to the dogged persistence of the city, and indeed of the human spirit.
Associate Dean Lawrence J. Vale is Ford Professor of Urban Design and Planning at MIT, where he served as Head of the Department of Urban Studies and Planning from 2002 until January 2009. He has taught in the MIT School of Architecture and Planning since 1988, and he is currently the director of the Resilient Cities Housing Initiative (RCHI), a unit of the School’s Center for Advanced Urbanism. He was president of the Society for American City and Regional Planning History for 2011-2013. He is the author or editor of eleven books examining urban design, housing and planning.
فکر نمیکنم کتابی باشه که همه دوست داشته باشند، در واقع کتاب شامل مقالات یا جستارهایی دربارهی شهرهاست، اتفاقاتی که در هر شهر رخ داده، آن شهر را ویران کرده و جمعیت آن را کاهش داده... یا اتفاقات طبیعی، اجتماعی و یا حتی سیاسی و جنگها... و فشار روحی و روانی که به ساکنان آن شهر آمده همراه چندین مثال...
از واژهی تابآوری در کتاب زیاد استفاده شده که این برای من خیلی جذاب بود؛ تا حالا با این دید به این موضوع نگاه نکرده بودم!
جستارهای این کتاب درباره ی مفهومِ تاب آوری است؛ تاب آوری(مواجهه و گذار) شهر به مثابه موجودِ زنده پس از فاجعه یا به عبارتی، ترومایی که از سر گذرانده است؛ رخدادهای ویرانگر از سوی طبیعت یا به دستِ انسان، آگاهانه یا ناآگاهانه. جستارها درباره ی تاب آوری شهرهای برلین، شیکاگو، ورشو، نیویورک، لوس آنجلس است که هر کدام پس از فاجعه ای طبیعی یا انسانی در ریختِ بازسازی شهر، بازسازی فرهنگ و بهبودی وضعِ روانِ مردمانِ ساکن آن شهرها پدیدار شده اند. پس این جستارها به گزارشی می مانند برای آموختن و یافتنِ چیزی که بی اندازه از آن دور مانده ایم. با بهره از دیدگاههای طرح شده س جستارها است که می شود یک به یک شهرهای آسیب دیده ی ما را هم از هر دو سرچشمه ی فاجعه(طبیعی، انسانی) و همه ی شهرهای مان را هم از یک دیدگاهِ کلی(سیاست) بررسی کرد. مثلن؛ منجیل و رودبار و بم پس از زلزله، شهرهای آسیب دیده از سیلابِ بهارِ 1398 خورشیدی، همه ی شهرهای آسیب دیده پس از جنگ، تهران پس از فرو ریختن ساختمانِ پلاسکو و جان از دست دادنِ نیروهای آتش نشان، تهران پس از رویدادهای جنبش دانشجویی 1378 و جنبش های سیاسی 1388 و تمامِ شهرهای ایران پس از رویدادهای بهمن 1357 خورشیدی. و بی راه نیست اگر برای مثال تهران را هنگامِ زلزله و پس از آن مطالعه کنیم. رخدادی که می توانند تمام سویه های سیاسی و اجتماعی و زیستی تمامِ شهرهای ایران را دگرگون کند. و این خود را به خوابِ خرگوشی زدن هم چیزی جز فرار به جلو و پاک کردن این پرسش نیست که یک جامعه تا چه اندازه باید به زیست گاه خودش بی تعهد باشد که هیچ سازوکاری را برای روزی که فاجعه در می رسد، تعریف نکرده است؟ جامعه ای که هر سال با فاجعه بیعتی دوباره می کند. و چه زود همه ی درد و خرابی و نابودی را با روی برگرداندن از آن فراموش می کند! ساده ترین نمونه اش همین سیلابِ بهار 1398 است! یک به یکِ شهرهای ایران را شاید بشود از این دیدگاه -که حتمن می شود- بازدید. اما این بازبینی نیاز دارد به کاربلدی و توانِ زیادی برای مواجهه با اثباتِ سازوکارهایی که در پی این پژوهش ها پدیدار خواهند شد که با اوضاعِ موجود، چیزی خیالی و نشدنی است چون که ما فاجعه را دوست تر داریم و گویا در اضطراب زیستن را خوش تر. چنین است که فصل پایانی کتاب را اگر هر آدم خردمندی بخواند بی گمان با خودش این را خواهد گفت که ما با شهرهای مان چه کرده ایم؟! و چرا این منش را هم چنان ادامه می دهیم؟ به گمان من اما بزرگترین فاجعه برای ما(که هیچ تاب آوری یی هم در برابرش نداشته ایم) این شهوتِ بی دریغِ یک به یک ماست در مال اندوزی و بار خود را بستن و نجاستِ قدرت را در خود پروردن! فاجعه، خودخواهی هر یک از ماست در مواجهه با زیستگاه و شهرمان و بی اعتنایی به گسترشِ هر روزه ی ناآگاهی! باری، خواندنِ شهر از نو دستِ کم خواننده را توانا می کند تا بارِ دیگر به فاجعه از دیدگاهی دیگرگون نگاه کند. و هنگام اندیشیدن به تاب آوری به این موضوع دقت کند که هر فرد تا چه اندازه در این تاب آوری کوشا بوده است و چه بسا دریابیم که از قضا پس از فاجعه هر یک از ما یاری رسانِ فاجعه بوده ایم، چه رسد به یاریگرِ شهر پس از فاجعه و بخشی از روندِ تاب آوری. ص206: تاب آوری شهری یک چارچوب معنایی است که پس از رخ دادن فاجعه، رهبران ملی و محلی طرحش می کنند و شهروندان آن را می پذیرند و برآورده می کنند. چه منصفانه چه جز آن، چه کارآمد و چه دفاع نکردنی، این چارچوبْ شالوده ای است که جوامع روی آن از نو برپا می شود. به گفته ی کیپلینگ،"شهرها دوباره به پا می خیزند" اما نه به سبب نیرویی خودانگیخته و مرموز، که چون مردمان به شهرها ایمان دارند. شهرها تنها مکان هایی نیستند که در آنها زندگی، کار و تفریح می کنیم بلکه نمودِ ایمانِ پایانی ما به پروژه ی انسانی و باور ما به یکدیگرند.
نوید پورمحمدرضا بازگردانِ خوبی به پارسی انجام داده است که از او سپاسگزاری می کنم. 1398/04/23
مجموع هشت مقاله درباره شهرهایی است که به دلایل گوناگون سوانح طبیعی یا جنگ و...نابود یا تخریب ودوباره ساخته شده اند . بعضی مثل برلین یا ورشو درجنگ نابود وبعضی مثل لوس آنجلس درشورشها یا نیویورک درفروریزی برجهای معروف تخریب شده اند .صدالبته که این موارد بیش از شباهتها ، واجد تفاوتهاهستند . مقالات ارزش یکسانی ندارند و قضاوت درباب صحت نظرات ارائه شده در صلاحیت من نیست .البته تجربه های آمریکایی عموما" تحسین شده و موارد اروپایی خیر. مفیدترین مقاله همان آخرین مقاله است به نام اصول بنیادین تاب آوری . نام کتاب شهرازنو ترجمه شده و عنوان کتاب اصلی شهر تاب آوراست ." تاب آور" ترجمه بکاررفته برای کلمه انگلیسی Resilient است . گویا هشت مقاله ، تمام کتاب ِ مذکورنیست . اگر مقالات ازنوع تخصصی برای شهرسازان و معماران ارائه شده که هیچ ولی اگرهدف ، ارائه دیدگاه به خواننده عادی مثل من باشد ، نتیجه چندان موفقیت آمیزنیست . من باتصور به دست آوردن ایده شروع به خواندنش کردم ولی ترجمه نه چندان روان ، جملات طولانی که گاه تا چهارسطرکتاب ادامه می یابد وترجمه های نارسا کارمرابه سختی پیش برد .ترجمه افت وخیزدارد .گاه روی غلطک وگاه دردست انداز..مثال : " سرخوردگی ازشهرمدرنیستی باعدم محبوبیت رژیم سابق آلمان شرقی که کنترل مرکزتاریخی برلین رادردست داشت ، تشدید شد ." "شهرمدرنیستی " یعنی چه ؟ شهرمدرن ؟ شنیدن وخواندن تجارب دوستان شهرساز ایرانی از نمونه های خرمشهر و رودبار و...مفیدتربود .
«شهر از نو» مجموعه جُستاری است دربارۀ «تابآوری» شهرها در برابر فاجعه، دربارۀ اینکه چرا علیرغم فجایع گوناگونی که در طول تاریخ بر سر شهرها آوار شده و میشود، بسیاری شهرهای بزرگ و کوچک فاجعه را تاب آورده و پابرجا ماندهاند، و البته اینکه دوام آوردن شهرها از پس فاجعه با چه آسیبهای کالبدی و روانی همراه بوده است. برخی جُستارها به شهرهایی مشخص در مقطع مشخصی از تاریخ میپردازند (برلین پس از جنگ دوم، ورشوی پس از جنگ دوم، نیویورک پس از ۱۱ سپتامبر و...)، برخی دیگر کلیترند و فیالمثل به این میپردازند که مقولۀ روایت و روایتگری مردمان و هنرمندان و نویسندگان چه نقشی در تابآوری شهرها داشته. کتاب را طیّ هفتۀ گذشته و در لابلای مشغلههای مختلف این روزهایم خواندم. جُستارهای خوشخوان و ترجمۀ بسیار روان نوید پورمحمدرضا کمک میکرد تا در مترو و در خلال رفتوآمدها هم کتاب را راحت پیش ببرم. حروفچینی بقاعده و پاکیزه هم البته مزید بر علت بود تا هیچ مزاحمت عمدهای در کار نباشد. البته ویرایش صوری (یا به تعبیر ناشر «فّنی») کتاب میتوانست بهتر از این باشد. جُستارهای کتاب اگرچه اطلاعاتی جالب توجه و خواندنی دربارۀ تابآوری شهر داشتند در مواضعی تبیین روشنی از نحوۀ تابآوری نداشتند و در دام کلّیگویی گرفتار میآمدند. به هر حال اما یافتن تعادل درست میان متن تخصصی و متن عمومی یک دشواری همیشگی است. بسیاری کوشیدهاند تا روایت و کیفیت روایی را در شئون مختلف حیات بشری ــ مثلاً سینما ــ امری تحمیلی، آن هم از سوی طبقهای خاص، بنمایند. «شهر از نو» گذشته از آنکه حضور و اهمیت روایت را در شأنی دیگر از شئون زندگی ما یادآور میشود، از خلال جُستارهایش ــ و خواسته و ناخواسته ــ نشان میدهد که مقولۀ روایت و میل بشر به ساخت روایت را نمیتوان به چنان صورتبندیهای ساده و یکسویهای تخفیف داد.
پ.ن: کاش نشر «اطراف» که میکوشد کتابهایی پاکیزه به خوانندگانش ارائه کند در طراحی جلد و اساساً گرافیک آثارش ــ و مشخصاً همین کتاب ــ چنین ضعیف عمل نمیکرد. در واقع اینکه به رغم این طرح جلد و طراحی، همچنان با کتابی خوب و با ترجمهای بسیار خوب مواجهیم خود مثل اعلایی از «تابآوری» است!
ایده اصلی این کتاب این هست که شهرهایی در دنیا که دچار فاجعه یا بحران طبیعی یا جنگ میشوند، با روایتهایی از پس این فاجعه برمیان و به اصطلاح میشوند «شهر تابآور». بازیابی و بازتوانی شهرها ممکن هست مدتها طول بکشد اما آن چه در این بین اهمیت دارد ایمان مردم و دولتها در بازگشت و بهره از فرصتها در شهر فاجعه زده است.
Lawrence Vale and Thomas Campanella’s The Resilient City is an anthology of fourteen essays, covering fourteen different case studies of post-disaster resilience, which are grouped together for the purpose of asking two related questions: “How do modern cities recover from disaster?” , and, as extension of this, “Does the resilient city exist?” [italics added] . The editors succeed in answering both questions, but in such a broad way that specific application of the anthology’s lessons will prove the be difficult. At first glance, the great variety of cities and disasters studied in the anthology’s essays are overwhelming, particularly as they ask for a degree of background knowledge in the history of each. Without understanding the long history of conflict and invasion which has ravaged Poland, for example, a reader can come away questioning the importance of Polish nationality in the chapter Warsaw: Reconstruction as Propaganda. Nonetheless, looking beyond the specific cases as individual entities, broader themes can be interpreted which are relevant to a more generalized student of urban affairs; themes which the editors help to develop in their composition of the book. To take the Polish case, its position in the book next to a chapter on post-war Germany helps to generate in a reader’s mind questions of urban resilience and national identity following conflict in competing nation states- one victor and one defeated. In both nations cities recovered by appealing to nationhood, but this occurred in fundamentally different ways. These comparisons bring to mind the second question of the book- whether there indeed a “resilient city” at all, as compared to a multitude of “resilient cities”. The editors do not shy away from this question, directly engaging with it and stating that there is indeed such a feature as “the resilient city”. That said, rather than construct a traditionally-styled theoretical framework for a generic city’s resilience, (indeed, the authors dissect the official U.S. governmental attempts to do so ), Vale and Campanella instead focus on twelve “axioms” which they feel apply to all of the cases studied. These axioms, for example, that “disasters reveal the resilience of a government” , provide a degree of social-scientific structure to the book, but many are so universal as to be meaningless. Take, for example, the axiom that “resilience casts opportunism as opportunity”. By this statement, the editors mean that resilience calls for an improvement of post-disaster facilities, whilst at the time opening up the city to speculators and opportunists. This point is undoubtedly fair and could be backed up with myriad examples from the historiography (one thinks here of the slum quarters constructed to host displaced persons in post-1945 Germany) but do little to drive forward the conversation of resilience. A wider question emerges from this point- to what extent would Resilient Cites be able to practically aid city planners in comparison to, say, a white paper from the UN? If the editors purpose in bringing together these disparate essays was to prove that there is such a thing as “the resilient city”, then they succeeded. The work must be situated, however, as a work of historical interest, as opposed to a specific aid to politicians and planners. The specific case studies analysed were all different enough as to make direct comparisons, and thus the ability to universally answer the question “How do modern cities recover from disaster?” ineffective. The overall point which I came away from this book with is that humans have a direct attachment with cities all over the globe and will do what they can to keep these cities alive. The solutions to their problems vary both spatially and temporally. The problem is, this view is fundamentally the same as that I had before I began reading.
- بعنوان فردی که به مفهوم تابآوری هم علاقه منده و هم در این زمینه فعال بوده، بار اول بود که بهم گوشزد شد، تابآوری چیزی بیشتر از بازسازی/حفظ کالبد سیستم یا شهره. - تابآوری فرهنگی/عاطفی/ ایدئولوژیک مسائلی بودن که کتاب با ذکر مثال اهمیتشون رو روشن میکنه. - اگرچه "شهر از نو" عنوان زیبا و در خوری هست، اما دقیق نیست. عنوان انگلیسی کتاب "شهر تابآوره". من وقتی میبینم مترجم به عنوان رحم نکرده، اعتمادم به ترجمهش هم کم میشه. - از این کار مترجم که کلمات مهم و مناقشه برانگیز (در ترجمه) رو در پاورقی به انگلیسی ذکر کرده بود بسیار لذت بردم. - کتاب حدود ۲۰ ۳۰ صفحه شاید حتی بیشتر ضمیمه انتهایی داره! به نظرم با توجه به قیمت کاغذ و مسائل زیست محیطی بهتر بود از نسخه چاپی حذف میشد و برای علاقه مندان در فضای مجازی بارگزاری میشد.
کتاب درباره ی نحوه مواجهه ی مردم و شهرها بعد از ویرانی بود و مهمترین چیز هم نحوه ی بازسازی شهرها بعد از خرابی ها بود که اینکه اون عملکرد دولت ها چطور باعث میشه مردم از فاجعه بیرون بیان.توی کتاب جای روایت های ما از زلزله بم و زلزله ی سالها پیش رودبار خالی بود و موقع خوندن کتاب به این فکر میکردم ایا محققان ما این ها رو ثبت کردن؟ایا میدونیم زلزله برای مردم بم تمام شده یا نه؟بعد از اینهمه سال از زلزله رودبار مردم اون منطقه تونستن فاجعه رو از یر بگذرونن یا فرزندانشون هنوز متاثر هستن؟امیدوارم اگه کاری انجام نشده محققانمون دست یه کار بشن و این جای خالی رو پر کنن.
شهر از نو: شهرها با کدام روایت از پس فاجعه برمیآیند؟ ترجمهای است از چند مقالۀ برگزیده از کتابی با نام «شهر تابآور: چگونه شهرهای مدرن از پس فاجعه برمیآیند؟». چون برخی از دیگر کتاب های نشر اطراف، عنوان کتاب عامدانه تغییر کرده و به نحوی با «روایت» مرتبط دانسته شده است؛ حال آنکه باید صریحاً گفت که به جز یکی دو مقاله، شهر از نو را با «عبور از فاجعه با روایت» چندان کاری نیست. البته خودِ نویسندگان مقاله های کتاب روایتهایی خواندنی ارائه میکنند، اما این نوع کاربست روایتها با معنای عنوان تشریحی کتاب متفاوت است.
از این نکته که بگذریم و اگر این پرسش را نادیده بگیریم که چرا بعضی جستارها و مقاله های این کتاب ترجمه شدهاند و برخی دیگر نه، به محتوای آن می رسیم. ابتدا و انتهای کتاب با دو مقاله بسته شده که مباحثی عمومی، نسبتاً فنی و کلی را دربارۀ خود مفهوم تاب آوری و بازیابی شهرها مطرح می کنند. اگر حوصله کنیم و اطلاعات روشنگر اما اندکی ملالآور ابتدای کتاب را از سر بگذرانیم، با مجموعهای از مقاله های بسیار جذاب رو به رو می شویم که هرکدام بریده ای از تاریخ معاصر شهرهای جهان، فجایعی که بر سر آنها آمده، و نحوۀ بازیابیشان پس از این فجایع ارائه میکنند.
مقالۀ اول، «پیشرفت: روایت فاجعه و هنر خوشبینی»، به آتشسوزی شیکاگو، زلزلۀ سانفرانسیسکو و بالاخره حملات یازده سپتامبر در نیویورک می پردازد. در این مقالۀ خواندنی، نشان داده شده است که چگونه امید به آیندهای روشن، و حتی قرائتهای دینی فرجام باورانه، باعث هضم و پذیرش فاجعه در جامعۀ آمریکا می شود و تلخی فجایع را با معنا سازی و تلقی آنها به عنوان بخشی از یک فرآیند خنثی میکند.
جستار دوم، بهطور خاص بر نیویورک و بازنمایی های آخرالزمانی آن در فرهنگ عامه میپردازد؛ اینکه چگونه داستان نویسان، سینماگران، نقاشان، روزنامه نگاران و دیگران، بارها و بارها تخریب و نابودی نیویورک را تصور کرده و همچنان میکنند. نویسندۀ مقاله نشان میدهد که تصور و بازنمایی نابودی نیویورک در کنار کارکرد روانکاوانهاش برای مواجهه با ترس، جذاب و فریبنده نیز هست. نویسنده در این مقالۀ خواندنی، اسباب تاریخی و تاریخ مند تمایل به بازنمایی ویرانی و نابودی آخرالزمانی نیویورک را در این جلوهگاه های فرهنگ عامه بررسی میکند.
*** بخشی از مرور کتاب «شهر از نو» که در وبسایت آوانگارد به قلم «کامیار صلواتی» منتشر شده است. برای خواندن کامل مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://avangard.ir/article/315
This book is a decent starting point for deeper investigation of urban resilience to disasters. However, it is by no means a comprehensive survey and it explains very little of the logistical or technical structure of disaster recovery (for example, who is responsible for which emergency response task, how groups succeed or fail to self-organize in reaction to catastrophe, how and where debris is removed, or how vital utilities are reinstated). Instead, most of the essays are focused on the architecture and theory of how cities rebound from disaster.
The reader should start with the book’s conclusion which better serves to explain the organization of essays than the introduction by listing and explaining 12 themes of urban resilience. These themes include disasters revealing the resilience of governments, the aspects of contested narratives of resilience, the link between local resilience and national renewal, resilience underwritten by outsiders, memorialization of resilience, and development opportunism in resilience.
It is important to note that the book does not cover urban resilience to economic disasters. Furthermore, even for a New Yorker 15 years after the 9/11 attacks, this books seems to pay too much attention to the collapse of the Twin Towers. Multiple essays on the 9/11 attacks and the essays on Oklahoma City, Washington D.C., Jerusalem, and Beirut focus on the resilience to the loss of individual buildings or limited spaces. While these essays do not cover widespread urban destruction, many of these single-structure essays are thought-provoking nonetheless.
In terms of broader urban destruction, and despite its title, the chapter, “Cyborg Agonistes: Disaster and Reconstruction in the Digital Electronic Era” provides intriguing ideas on the structure of various urban networks beyond digital electronics, from roadways and power grids to ventilation systems. And two essays – on Berlin and Warsaw – are useful architectural history reminders that what is often colloquially referred to as Stalinist architecture actually post-dates Stalin and ideologically represented de-Stalinization efforts.
This book is a collection of essays, written in the aftermath of 9/11, about what makes a city resillient. I came across this book in a different article about how cities will recover from the "COVID flight." The essays cover a variety of themes.
One of the most interesting were the political aspects of replanning cities affected by disaster. In my interpretation, this speaks poorly of attempts to centrally plan cities. Different groups have different intepretations of what recovered means (and there are three great examples of these follies - the rebuild of Berlin, post World War II, the rebuild of Warsaw, post World War II, and the rebuild of LA, post nineties.) But also, this is a bit of codemnation of the Robert Moses/Le Corbusier "Urban Renewal" - because even when presented with opportunities to redesign a tabula rasa city, it is often realized that the chaos of the city is what gives the city its character through the net effect of its individuals.
The last essay, which speaks to the challenges of technology hubs (e.g. the routing of all data through lower Manhattan.) But, it is important to think about these networks in the larger scale of cities - people, roads, etc.
نویسندهها به خوبی نشون دادن که شهر و جامعه فقط با ساختوساز و دیوارهای تازه بازسازی نمیشه، بلکه با تخیل، روایت و داستانهایی که مردم برای خودشون میسازن، دوباره حیات پیدا میکنه. مخصوصاً مقالهای که درباره شیکاگو و سانفرانسیسکو بعد از فاجعههای بزرگ بود، خیلی قشنگ توضیح داده بود فاجعه میتونه شروع یک دوران جدید و حتی پیشرفت باشه—not پایان راه.
چیزی که برای من جالب بود، تأکید بر قدرت روایت جمعی و اهمیت کنار هم بودن آدمها توی بازسازی معنوی و فیزیکی یک شهر بود. با خوندن این کتاب حس کردم ما هم میتونیم از دل بحرانها چیزی تازه بسازیم، اگه بتونیم قصههامون رو با هم تقسیم کنیم.
در کل پیشنهادش میکنم به هر کسی که دنبال الهام گرفتن یا نگاه متفاوت به مفهوم تابآوری و بازسازی شهر و جامعه هست.
I read this for my class on post-disaster cities, and although it is outdated, it still brought up good key points to think about when researching and writing for our papers. It is very obvious to me how impactful 9/11 was for the author, for it is mentioned in quite a few chapters. I did not find it all that interesting because I find myself drifting when reading such “technical” books like this, but I’m glad it broadened my view of recovery in cities and problems that appear in almost every case.
برای خوندنش باید کمی به تاریخ ملل آشنایی داشته باشید مگر این که روحیه جستجوگر داشته باشید و درباره اتفاقاتی که برای شهرها افتاده جستجو کنید تا خط کلی روایتها دستتون بیاد. در حالت کلی کتاب خوبیه و میتونه شما رو با مفهوم تاب آوری آشنا کنه. در نهایت بعدش از خوندنش باز هم دلم خواست تا روایتهایی این چنینی رو درباره شهرهای ایران بخونم.
مجموعه جستارهایی درباره شهرها بعد از فجایع و مصیبت ها. اینکه چگونه یک شهر بعد از بحران دوباره قد علم میکند/ نمونه های موردی شیکاگو، لوس آنجلس، گرنیکا و ... واقعا خوب بررسی شده اند. حیف که مترجم صلاح ندیده تمام کتاب را ترجمه کند.
من آدمش نبودم.آدم خواندن این مدل کتابها...کتابهایی که با چند مقاله بخواهند از یک اتفاق سخن بگویند.مقدمه و اولین جستار تکلیف مرا روشن کردند.من آدمش نبودم...
کتاب جالبی نبود، یعنی انتظارات من فرق داشت. چون گفته بود "روایت و شهرسازی" من انتظار داشتم بیشتر جستار هایی با زاویه دید شخصی باشه تا چند مقاله خشک و علمی.
Read for my Urban Disasters course - A collection of essays about what makes a resilient city and investigates disasters of all kinds. It is framed to give an understanding of the common themes of all cities after disasters. The last chapter is a killer - when the tell you there is no such thing as a resilient city! haha
This collection of academic essays was published just prior to Katrina in 2005, but helps lay the groundwork for what's been happening (or more to the point, not) in New Orleans ever since. The sections on national narrative are especially intriguing.
Vale and Campanella provide a series of essays exploring what it means to "recover" from disaster. The reader may glean several best practices and lessons learned. Most salient to this one was the reminder that recovery cannot be judged solely by the physical (e.g., rehabilitation of the building stock). Recovery includes a psycho-social element and to overlook it is to do a severe disservice to those impacted by disaster.
The text explores a fanciful notion that cities are inherently resilient, yet simultaneously resist resilience. History is replete with examples of cities that have built back, which implies resilience on a grand scale. However, can the return of the city be attributed to resilience or does it say more about the options available to those impacted. Home is home and it is difficult to leave home behind, no matter the circumstances. Residents may understand that it would be beneficial to relocate, yet find their options limited. Regulations and politics hinder building back "better."
The writers anthologized in the book seemingly converge around the theme that a city is more than its buildings. Cities are their people and, as such, all of the emotions, attachments, etc. those people carry with them.