Jump to ratings and reviews
Rate this book

Foundations of the Nineteenth Century #1-2

Foundations of the Nineteenth Century, Two volume set

Rate this book
A RARE TWO VOLUME SET OF, THE FOUNDATIONS OF THE NINETEENTH CENTURY, BY HOUSTON STEWART CHAMBERLAIN. SECOND ENGLISH EDITION/IMPRESSION PUBLISHED IN 1912 BY JOHN LANE,THE BODLEY HEAD, LONDON. TWO HARDCOVER VOLUMES, 1158 TOTAL PAGES. ORIGINAL GREEN HARDCOVERS WITH GOLD GILT TO FRONT BOARDS AND SPINES. THESE ARE UNEXPURGATED ORIGINAL EDITIONS, NOT THE CHEAP ADULTERATED, EXPURGATED MODERN REPRINTS FREQUENTLY OFFERED FOR SALE. THE AUTHOR WAS MARRIED TO RICHARD WAGNER'S DAUGHTER. THIS WORK WAS INSPIRATIONAL FOR EARLY NATIONAL SOCIALISTS AND LATER, ADOLF HITLER AND THE NAZI PARTY. THIS WAS A SET FROM MY PERSONAL LIBRARY, AND HAS ONLY BEEN READ ONCE(MANY PAGE EDGES WERE UNCUT UNTIL I READ THEM.) BOTH VOLUMES GRADE VERY GOOD+++ TO NEAR FINE.BOTH VOLUMES ARE SQUARE, CLEAN AND TIGHTLY BOUND. THE GOLD GILT AT FRONT BOARDS AND SPINES OF BOTH VOLUMES ARE UNUSUALLY NICE AND BRIGHT FOR THIS TITLE. BOTH VOLUMES ARE INTERNALLY NICE AND CLEAN. BOTH VOLUMES HAVE A VERY SMALL BOOKSELLER'S STICKER AT THE BOTTOM OF THE FRONT ENDPAPER. VOLUME ONE HAS ONLY THE SLIGHTEST EDGEWEAR AND INSIGNIFICANT SOILING TO BOARDS, AND A COUPLE VERY SMALL SPOTS OF PAPER ADHESION TO THE REAR BOARD. VOLUME TWO HAS ONLY THE SLIGHTEST EDGEWEAR, EXTREMELY SLIGHT BUMPING TO TIPS, EXTREMELY LIGHT SOILING TO BOARDS, AND A FEW VERY MINOR SCRATCHES TO THE REAR BOARD. A VERY WELL-PRESERVED COLLECTOR'S GRADE SET.PHOTOS ARE CONSIDERED AS PART OF THE DESCRIPTION, PLEASE VIEW AND ASK ANY QUESTIONS BEFORE PURCHASING.

Paperback

First published January 1, 1899

18 people are currently reading
528 people want to read

About the author

Houston Stewart Chamberlain

153 books42 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
8 (18%)
4 stars
14 (31%)
3 stars
16 (36%)
2 stars
2 (4%)
1 star
4 (9%)
Displaying 1 - 7 of 7 reviews
Profile Image for Vahid Askarpour.
95 reviews8 followers
December 13, 2022
هیوستون استوارت چمبرلین را به یحیای تعمیددهنده‌ی هیتلر می‌شناسند. او در سال ۱۸۵۵ میلادی در همپشایر انگلستان به دنیا آمد، اما مقدّر بود تا به یکی از برجسته‌ترین پان‌ژرمن‌های آلمان تبدیل شود. البته این موضوع چندان دور از ذهن نیست؛ چراکه خاندان سلطنتی کنونی حاکم بر بریتانیای کبیر (از ۱۷۱۴م.)، هرچند ویندزور خوانده می‌شود، تباری آلمانی دارد و در اصل از خاندان‌های سلطنتی هانوفر بوده است. چمبرلین آئینه‌ی تمام‌قد سده‌ی نوزدهم است: ژرفانگری، اتکاء به علمِ تجربی (دست‌کم خوانشی خاص از آن)، ملت‌گرایی و یهودستیزی، از مهمترین ویژگی‌های این متفکر برجسته است. او در دانشگاه ژنو سوئیس با علوم مختلف آشنا شد. نزد کارل فوگل گونه‌شناسی نژادی و نزد اساتید دیگر، شیمی، گیاه‌شناسی، فیزیک و ستاره‌شناسی آموخت. اما آنچه در مرکز اروپا بیش از همه دست‌به‌دست شد و او را از همه‌ی متفکران سده‌ی نوزدهم متمایز ساخت، نگارش یک رساله‌ی قطور و دو جلدی با نام «بنیان‌های سده‌ی نوزدهم» بود که به‌خصوص در وین مورد توجه بسیار قرار گرفت و دستکم، شخصیتی به نام آدولف هیتلر را شیفته‌ی خود ساخت!
کتاب «بنیان‌های سده‌ی نوزدهم» در سال ۱۸۹۹ میلادی منتشر شد؛ یعنی حدود نزدیک به سه دهه پس از آنکه با تلاش‌های بیسمارک، کنفدراسیون آلمان تشکیل شد و ملت یکپارچه‌ی ژرمن شکل گرفت. از آن زمان به بعد، اقلیت‌های ژرمن ساکن در قلمرو همسایگان آلمان پیوسته در کشمکش برای پیوستن به این کنفدراسیون و به اصطلاح، جدا‌شدن از کشورهای مبدأ خویش بودند. نمونه‌ی معروف آن را می‌توان حزب آلمانی‌زبان سوسیالیست اتریش دانست که به محض به قدرت رسیدن، پیشنهاد داد که خودش و بخش‌های آلمانی‌زبان اتریش به آن کنفدراسیون بپیوندند!!
چمبرلین شاید یکی از نخستین نویسندگان مدرن اروپایی باشد که با اندیشه و قلم خویش در پرداختن به مسئله‌ی «ملت آلمان» و تحکیم پایه‌ها و مبانی آن می‌کوشد. هدف اصلی او از نگارش این کتاب، ایجاد شالوده‌هایی است که تمدّن مدرن آلمانی را شکل می‌دهد و جهانِ غرب را از سایر نقاط جهان، ازیک‌سو جدا می‌کند و ازسوی‌دیگر برتری می‌بخشد. یادمان باشد که بیسمارک با ظهور خود، در نظر و عمل روحِ یک جهانِ بی‌روح بود و جانی تازه که در پادشاهی کهنه، نیمه‌جان و محلی‌گرای اتریش دمیده شد. پان‌ژرمنیسم رویای بیسمارک بود که در نظر و بیش‌‌ازهمه از طریق اثر بنیان‌های سده‌ی نوزدهم چمبرلین تحقّق یافت.
همراه با چمبرلین، «ملت» به یک مسئله‌ی اندیشیدنی تبدیل شد. البته این امر در تفکر باستانی بی‌سابقه نیست. همه‌ی ما طالسِ میلتوسی را به عنوان پدر فلسفه‌ می‌شناسیم. او، ابتدا در نیمه‌ی نخست هزاره‌ی نخست ق.م در ایجاد اتحاد دولت‌شهرهای یونانی ساحل شرقی دریای اژه علیه مهاجمان شرقی کوشید و همراه با این کار، در باب «یونانیت» خویش اندیشه نمود. در سده‌ی نوزدهم نیز چمبرلین، بیش از همه در تقابل با قوم یهود و عناصر غیرغربی، به‌ویژه غیرآلمانی و در تلاش برای عقلانی‌سازی اتحاد ژرمن‌ها بود که «ملت آلمان» را به مسئله‌ای فلسفی-تاریخی تبدیل نمود. در اینجا لازم است به این نکته‌ی مهم هم اشاره کرد که پرداختن به تاریخ یک سرزمین، قوم یا ملت (برای مثال شرح وقایع ساکنان فلات ایران) یک چیز است، پرداختن به امرِ فلسفیِ آن سرزمین، قوم یا ملت، یعنی برشماری صفات نزدیک و دور و ارائه‌ی تعریف جامع و مانع برای آن به عنوان یک ماهیت مشخص و متمایز، مبتنی و ملهم از وقایع تاریخی، از اساس چیزی دیگر!
چمبرلین نه تنها ملت آلمان را، که سده‌ی نوزدهم را تبدیل به یک مسئله‌ی مهم می‌کند؛ سده‌ای که با فروپاشی امپراتوری مقدس روم بعد از ششصد سال آغاز می‌شود، با شکست ناپلئون و کنفرانس صلح وین جهت‌دهی می‌شود، با انقلاب‌های مردمی غرب و شرق اروپا همراه می‌شود، با ظهور بیسمارک در پروسیه به اوج می‌رسد، با آغاز عصر زیبای (Belle Epoch) وین تماشایی می‌شود و با شکل‌گیریِ سه جریان سیاسی مختلف در آن جهان‌شهر، یعنی ضدسامی‌گرایی، صهیونیسم و کمونیسم، راه خود را به سده‌ی بیستم باز می‌کند. سده‌ی نوزدهم برای چمبرلین، سده‌ی نوزایی تمدّن مغرب‌زمین است و آغاز شکوفایی بی‌سابقه‌ی آن. چمبرلین این رساله‌ی قطور را می‌نویسد تا نشان دهد، آنهم به قول خودش مبتنی بر چارچوب‌هایی کاملاً علمی و تجربی، که این شکوفایی و نوزایی هرگز ممکن نمی‌بود، اگر نژادِ ملیِ ژرمن برنمی‌خاست و کمر به نجات غرب و مسیحیتِ عقلانی آن در مقابل شرق متحجّر یهودیت نمی‌بست!
او در این کتاب می‌خواهد نشان دهد که چرا ملت آلمان و «اقوام توتون» که ریشه‌های اجدادی این ملت بودند در مقام منجی غرب ظاهر شدند و شکوفایی تمدّن جدید روی کدام پایه‌های اصلی بنیان دارد. مبدأ حرکت و نخستین ستونِ مورد نظرش در اروپای شرقی ریشه دارد و «هلنیسم» است. هلنیسم برای او یعنی آمیزش تبار فرهنگیِ آریایی با اقلیم اروپا! فرزندی که از این آمیزش بارآور و بی‌نظیر حاصل شد، «آزادی آفرینشگری» بود که به زعم وی، در هومر و بعدها افلاطون، دو تجسّم عینی برجسته‌ی خود را یافت. به باور او، یونانِ عتیق، کلاسیک و هلنی، در یک روند تدریجی آمیزش خاکِ اروپا با سامانه‌ی فرهنگ آریایی، زمینه را برای انسانیتی از اساس متفاوت نسبت به انسانیت پیشین فراهم ساخت؛ انسانیتی که روی «فردیت» و «آفرینش» به جای تبعیت از سنتِ قومی-قبیله‌ای/جمعی تکیه و تأکید دارد و آینده‌ی ممکن را جای گذشته‌ی محقق می‌نشاند.
ستون دوم، ظهور امپراتوری روم است. مطابق با نظر چمبرلین، نمایانیِ امپراتوری روم یعنی نمایانی «قانونِ انسانی» و زدایش ایدئولوژی‌های فراانسانی از عرصه‌ی کنش و پراکسیس جمعی. از روم به بعد، انسان می‌آموزد که قانون‌اش حتی شخص امپراتور را شامل شود و هیچ نیرویی ورای آن، موجب پاسخگو نبودن و مستثنی‌بودن امپراتور نباشد. از طرفی، پیدایش امپراتوری روم یعنی پیدایش قدرتِ غرب مقابل نفوذ شرق؛ ایجاد نخستین مرز مشخص و معلوم میان آنچه غربی است و آنچه نیست؛ و پی‌ریزی قلمروی امن و ایمن برای رشد و نمو پالوده‌ی فرهنگی که غربی باشد!
ستونِ سوم را مسیح و مسیحیت شکل می‌دهد. در اینجا چمبرلین نگاهِ مشخصی به مسیحیت می‌افکند. او میان مسیحیت و ادیان سامی از این لحاظ قائل به جدایی می‌شود که می‌گوید، مسیح آمیزه‌ای از ایمان تاریخی-کرونولوژیک یهودی و اسطوره‌شناسی متافیزیکی و نمادین هندواروپایی است. او میان مسیح و بودا نزدیکی ماهوی می‌بیند، اما تأکید می‌کند که خلاف بودا، مسیح از رنج زندگی نمی‌گریزد و خدا را در فردیت وارد و اراده‌ی انسان را شالوده‌ی ساختنِ جهان و استوارکردن خیر در آن می‌سازد. بودا زیر درخت می‌نشیند و مسیح روی دنیا قیام می‌کند. مسیحیت به تعبیر او نوزایی سنت آریایی در خاک یهود است.
امپراتوری روم با پذیرش مسیحیت آماده بود تا جهان را تکان دهد و طرحی نو در اندازد. اما هنوز چیزی کم بود؛ پایه و ستونی اساسی که چمبرلین در اصل همه‌ی این تأملات تاریخی را برای پرده‌افکنی از آن صورت می‌بندد. او از «آشوب و هرج‌ومرج روم متأخر» یاد می‌کند و آن را چونان جامه‌ای بر قامت متفکران مسیحی یا ملحد قرون‌وسطا، نظیر لوسیان و سنت آگوستین می‌پوشاند. اگر روم در چاهِ قرون‌وسطا فرومی‌رود، به خاطر آن است که اخلاق و عقلانیت هر یک مسیر جدای خودشان را می‌پیمایند و کلامِ مسیحی جایی برای عقلانیت ندارد و عقلانیتِ منکر، از کلامِ اخلاقیِ مسیح می‌گریزد. زهدگرایی قرون‌وسطایی و امت‌گرایی بی‌حدومرز مسیحی، فضایی برای عقلانیت آفرینشگر فردی باقی نمی‌گذارد و عقلانیت الحادیِ فردی نیز، جمعیت نمی‌یابد! چمبرلین معتقد است مشکل بنیادین روم متأخر آن بود که فاقد نژاد و ملت بود! ملت به عنوان یک ساختار سیاسی، شرایط را برای شکل‌گیری نژاد فراهم می‌کند (در این مورد در ادامه شرحی مفصلتر خواهد آمد). وحدت ملی موجب تقویت نژاد می‌شود و پیوستگی فرد را در ساحت خاطره، حافظه، هویت و هدف مشترک با یک کل ایجاد می‌کند. اگر بخواهم قولی را مستقیماً از چمبرلین نقل کنم، «آشوب بی‌نژاد و بی‌ملت امپراتوریِ روم متأخر گناهی بود که علیه طبیعت صورت گرفت»!
چرا بی‌نژادی و بی‌ملتی باید گناهی علیه طبیعت باشند؟ اصلاً چه رابطه‌ای میان طبیعت و ملت وجود دارد؟ پاسخ به این پرسش ما را تا بنیان علمیِ تفکر چمبرلین پیش می‌برد. چمبرلین بیش از هر چیز فرزند زمانه‌ی خویش است؛ زمانه‌ای که به قول اگوست کنت، بناست تا علم جای دین و جادو را بگیرد و فرهنگ نوین انسان را شکل دهد. او همانقدر که مورخ است و اندیشمند، چنانکه گفته شد، در علومِ نوپای زمانه‌ی خویش نیز دستی دارد و به خصوص، فیزیولوژی انسانی و جمجمه‌سنجی و سیماشناسی را خوب می‌شناسد (به‌عنوان شاخه‌های اصلی انسان‌شناسی جسمانی آن روزگار). او نژاد را می‌شناسد و کاربرد آن را در جانورشناسی می‌داند، اما هنگام به‌کاربردن این اصطلاح در زمینه‌ی انسانی، فرهنگ را نیز به آن می‌افزاید. وقتی از واژه‌ی ملت بهره می‌گیرد، مرادش از این واژه همه‌ی آن خصوصیت‌های مادّی و معنوی یک گروه انسانی مشخص است که کنش‌ها و منش‌های آن گروه را شکل بخشیده و موجب تمایز آن از گروه‌های دیگر می‌شود. نژاد را یک قانون طبیعت می‌داند و فرهنگ را به عنوان ابزارِ طبیعی بقاء انسان به شمار می‌آورد. او حتی در مورد انسان، واژه‌ی نژاد را وارونه می‌کند؛ بدین‌معنا که اگر و مادامی که ملت شکل نگیرد، نمی‌توان دم از نژاد انسانی زد؛ یعنی طبیعت انسان را در بدو امر فرهنگ او می‌سازد و نه غرایز جانوری‌اش. نژاد و ملیت ازین‌رو نزد او یکی از «قوانین مقدّس» طبیعت است. مقدّس ازین‌روست که در دستان اراده‌ی آزاد و آفرینشگر انسان قرار دارد. انسان تنها به یک نژاد خاص تعلق ندارد، بلکه در بدو امر با کنش‌ها و منش‌های متحد و منسجم و مشترک خویش، فعالانه در آفرینش نژاد متعلق به خود می‌کوشد. نژاد-ملت، یا ملیت نژادی، در تلقی چمبرلین سازه‌ی فیزیکی و تجسّم مادّی روحِ انسانیت است که در نقاط مختلف زمین، با شکل‌هایی متفاوت ظهور و بروز می‌یابد. هر جمعیت و گروه انسانی از صفاتی مشخص برخوردار است و هر چه به لحاظ نژادی پالوده‌تر باشد (آمیزش کمتری با گروه‌های دیگر داشته باشد)، صفات خویش را در مراتب بالاتری بروز خواهد داد. او بر همین اساس صفات اصلی نژادِ ملی اقوام توتون (ژرمن‌های اجدادی) را وجود کیفیات ذهنی برتر نزد آنها برمی‌شمارد؛ آزادگی و پارسایی! معتقد است که نژاد ژرمن به پرعطیه‌ترین نژادهای انسانی تعلق دارد که همانا «آریایی» است.
چمبرلین امر سیاسی را عمیقاً با نژاد ملّی پیوند می‌زند. به ارسطو اشاره می‌کند آنجاکه گفت، «برخی انسان‌ها بنابر طبیعت خویش آزاد و برخی برده‌اند» و چنین نتیجه می‌گیرد که تنها آن نژادِ ملی می‌تواند دولت‌ساز باشد که از آزادگی برخوردار باشد. آلمانی‌ها توانستند از آشوب امپراتوری مقدّس روم چونان دولتی مستقل برخیزند چون ملتی «نژاده» بودند! ملتی که امروز (در زمان نگارش کتاب) هر چه بیشتر در معرض آلودگی با نژاد پست‌تر [کذا!] یهودی در حال فساد و اضمحلال است!
چمبرلین مطابق با جمجمه‌سنجی و انسان‌شناسی جسمانی یک انسان‌شناس آلمانی به نام ویرشوو (که به شارلاتان معروف است)، ساکنان خاورنزدیک را در دسته‌های نژادی مختلف قرار داد: هومو-سیریاک (انسان سوری؛ هیتی‌ها)، هوموعربیک (سامی‌ها)، هومویوروپ (آموری‌ها)، هوموجودئوس (یهودیان). یهودیان عملاً در یک طبقه‌ی نژادی قرارمی‌گیرند چون مطابق با سنت دینی‌شان، با هیچ‌کس که غیریهودی باشد وصلت نمی‌کنند (خطری که چمبرلین احساس می‌کرد، رشد یهودیان سکولار و لائیک در اتریش و دیگر نواحی اروپای مرکزی بود که هر چه بیشتر مایل می‌شدند با مسیحیان و به‌خصوص ژرمن‌ها وصلت کنند و بر آلودگی نژاد ژرمن بیافزایند!)
او اقوام ژرمن و ظهور آنها را در تاریخ اروپا همراه با شکل‌گیری پادشاهی مسیحیِ شارلمانی در پایان سده‌ی دوازدهم میلادی، ظهور انسانیت متجدد و عصر نوین انسان می‌داند. نژاد ملی ژرمن با صفات ویژه‌ی خویش (آزادگی و وفاداری و واقع‌بینی)، مسیحیتی را می‌پذیرد که خود حاصل جمع میراث هلنی و سانسکریت است و بدین‌نحو، نیروی محرکه‌ای قوی را برای تعالی انسان ایجاد می‌کند. آریائیست‌هایی نظیر چمبرلین، همین الگوی ظهور قومِ برگزیده و تاباندن نور «ملیت» را در تاریخ‌نگاری نواحی مختلف جهان، حتی سرزمین‌های مستعمره‌ی افریقایی، بارها تکرار می‌کنند؛ شکاف می‌اندازند و شکاف پر می‌کنند؛ اقوام مختلف را به جان هم می‌اندازند یا به اجبار با هم جوش می‌دهند. نمونه‌ی آشنای آن برای ما اسطوره/تاریخ ظهورِ قوم برگزیده‌ی «پارسیان» در تاریخ فلات ایران است که ملتِ ایرانی را از سند تا نیل متحد ساخته و به قول هگل، مرحله‌ی نوین و بی‌سابقه را در تاریخ انسانیتِ ملی آغاز می‌کنند.
مثال معروف دیگر آن، درکی خاص است که متفکران ژرمن، نظیر هانری کربن درباب ظهور تشیع در ایران داشته و دارند. همانطور که مسیحیت موجب شد که دینِ ظاهربین، زاهد و خشکه‌مقدس یهود با پذیرش رمز و فانتزی‌های خلاقانه از سانسکریت به دینی پویا و سازنده تبدیل شود، به همان شکل هم ایرانیان (آریایی‌ها) اسلامِ به تعبیر او عمیقاً عقل‌محور، ماده‌گرا و دنیاگرا را با عنصر اهورایی مزدیسنا و ایده‌آل‌های کمتر عقلانیِ آن آمیختند تا اسلامی از آن زاده شود که موجب ظهور رنسانس ایرانی در عصر آل‌بویه و سامانی باشد. یهودیان همواره ایمانِ خویش را حقیقت نهایی در نظر می‌آوردند، حال‌آنکه مسیحیان بنابر ماهیت آریایی/آموریِ دین و پیامبرشان، همواره در باب جهان مکاشفه می‌کردند و گرفتار ظاهربینی‌ها نمی‌ماندند. درست همانطور که سهروردی، ابوریحان بیرونی و ابن‌سینا از بطن ری و همدان ظهور کردند و رنگی خیالین بر عمارت خشک و زاهدانه‌ی اسلام پاشیدند!
چمبرلین در رساله‌ی وزین بیش از هزار و دویست صفحه‌ای خود (که خود آن را تنها مقدمه‌ای موجز بر مباحث مطرح می‌داند!!) نه تنها شالوده‌های شکوفایی و درخشش «هوموژرمن» را به عنوان نژادِ ملی برگزیده‌ای که فرهنگ و تمدّن غرب را احیاء می‌کند در تاریخ دست‌چین‌شده‌ی خویش می‌جوید و می‌کاود، که خودش تبدیل به شالوده و بنیانی می‌شود برای شکل‌گیری انسان‌شناسی نژادی، رویکردی که تا به امروز مهمترین ابزار در دست ناسیونالیست‌هایی است که عطش تبدیل‌کردن قوم و قبیله‌ی خویش به یک نژادِ ملی پالوده با دولتِ متعلق به خود را دارند. چمبرلین از این لحاظ خود به تنهایی یک گونه‌ی هومو است (هوموچمبرلینیوس!!)؛ گونه‌ای که موجب می‌شود تا در کمتر از دو سده، سازمان ملل متحد بیش از یکصدوپنجاه عضو دارای پرچم‌های رسمی ملی داشته باشد و هنوز، مردمانی در اینجا و آنجای جهان در تلاش که پرچم خود را بر میله‌های سر در مقر اصلی آن برافراشته سازند!
بنیان‌های سده‌ی نوزدهم در اصل، بنیان‌های تاریخ‌نگاریِ فلسفی از منظر و مطابق با الگویی آریائیستی است که همه‌جای دنیا، به‌خصوص خاورنزدیک را با خطوط و مرزهایی حاصل «اراده‌ی صنع» انسان، خط‌خطی و تکه‌تکه کرده، همچنان می‌کند، و در آینده نیز خواهد کرد! مگر آن روزی که با الگویی دیگر از تاریخ‌نگاریِ فلسفی تعالیِ هوموساپینس جایگزین شود که ملی یا نژادی نباشد!
3 reviews2 followers
February 3, 2019
Classic anti Semitic work

This is an anti Semitic work from 1909 including a fawning Intro from an English author. It is a historical artifact of a terrible viewpoint. It was cited in the 2018 book by Julia Boyd Travelers in the Third Reich. This is a budget direct optical character reading digital version so there are some glitches but it is certainly fully readable.
Profile Image for Preetam Chatterjee.
5,889 reviews271 followers
February 14, 2025
This tome is a controversial and intensely ideological work that attempts to interpret European history, culture, and racial theory through a lens of German nationalism and Aryan supremacy. Written in a decidedly philosophical and pseudo-scientific style, Chamberlain argues for the superiority of the Teutonic race and its supposed role in shaping Western civilization. While the book was influential in certain nationalist and anti-Semitic circles in early 20th-century Europe—particularly in Germany—it is now widely discredited for its racist and pseudoscientific claims. Chamberlain’s biased historiography and reliance on speculative racial theories undermine its credibility as a scholarly work. For modern readers, Foundations of the Nineteenth Century serves more as a historical artifact—an insight into the intellectual currents that influenced extreme nationalist and racist ideologies—rather than a reliable historical analysis. It is an example of how one-sided interpretations of history can be used to rationalize and defend exclusionary and harmful worldviews. A waste of my time, really.
694 reviews15 followers
June 30, 2024
Книга предполагает высокий по нынешним временам уровень классического образования.
Мне было непросто читать поток ссылок на классические мифы или исторические события.

В книге много много ссылок, выглядит как научная работа, но ключевые утверждения голословны и ссылками не подтверждены.
То есть автор перечисляем море фактов, дает ссылки для того, что по его мнению не общеизвестно. А потом вдруг высказывает некие утверждения, являющиеся скорее его личным мнением.

Книга выглядит хорошо структурированной, но внутри красивой структуры глав поток текста, из которого очень сложно выделить мысли.
Profile Image for Sunny.
874 reviews54 followers
June 9, 2020
This is a racist book. Important to be clear about this right from the start. It drives a case for the tuetonic aryan German Nordic agenda. Rosenberg read this book as a kid and had the lightbulb moment which inspired his nazi viewpoints to the point that he wrote his own version : the myth of the 20th century which hitler must have read. The book goes into a lot of analysis to explain what the tuetonic race is the greatest race the world has ever been give and has merged into many other races at the same time also. So the Berbers of Morocco were Nordic originally. There are links between the Hindus of India and the Germans hence the inverted swastika of the nazis. There are some incredibley intelligent if not racist points made in the book and I didn't agree with the supremacist theme of the book one bit. But in places this book does challenge your thinking. There is however a very Boring section about 2 thirds of the way through about what Jews Are an inferior race blAh blah nlah but apart from that I did enjoy taking away many things from this book.
Profile Image for Frederick.
Author 24 books17 followers
February 1, 2017
This is an anti-semitic, anti-Biblical rant disguised in reasonable sounding discussion. It dances around being scholarly and thoughtful and deep while being little more than opinion and the musings of an ideologue. Chamberlain idolizes the idea of German as being the inheritor and vehicle by which civilization is passed on in Europe. He also idolizes ancient India and Hindu writings. He is a proponent of German rationalism and theology, as well. In other words, this guy is a train-wreck and shows all that was wrong with Europe in the late 19th century. I read it because I felt that a familiarity with this book that Wilhelm the Kaiser of WWI thought so highly of was important. But, its very lightweight stuff. Better off to read Nietzsche.
Displaying 1 - 7 of 7 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.