به نظرم به دنیا آمدن نوعی آغاز عصیان و در عین حال تباهیست. این پشت و روی سکه زندگی، یعنی عصیان و تباهی کار را برای کسی که به دنیا میآید سخت میکند. از همان قدم اول باید بجنگی و از همان ابتدا نیز میدانی که شکست میخوری.
گاهی در نگاهی کسی میخوانی که معتقد است «کار تمام است»، اما تو امید داری، ولی گاه کسی به تو میگوید امید داشته باش، اما تو میدانی که کار تمام است... من دارم به شکل ساده هبوط انسان از «معجزه» به «عجز» را برایتان میگویم... اما این باز هم تمام ماجرا نیست... انسان کمکم از «ناامیدی» به «بیایمانی» میرسد، اینجاست که دیگر باید رهایش کنید، جنازهای بیش نیست که هرازگاهی تیری بر آن مینشیند...
کتاب ابراهیمی که «ه» ندارد اولین اثر رضا رسولی، روایتیست از خاطرات و افکار شخص اول داستان از گذشته ی گنگ خانواده اش، روی خط سیری وحشت زا که گویی مخاطب را در خوابی مبهم با خود همراه می کند. نگارش کتاب رمزگونه بوده و مملو از نمادها، استعارات و ایهام است که خواننده را به اندیشیدن وا میدارد. فلش بک های متعدد از گذشته به زمان حال با زبان روایی رازآلود و عدم پیوستگی در خاطرات و روایات، در مخاطب ایجاد ترس و وحشت می کند، ترسی که نشأت گرفته از گیجی در درک مرز بین خیال و واقعیت است و البته ایجاد این حس گیجی و ترس در مخاطب، هدف اصلی نویسنده داستان بوده که این امر را به خوبی محقق نموده است. نویسنده معتقد است که در نگارش این کتاب کوشیده تا فضایی تاریک، نمور، وحشت زده و بدون زمان خلق کند تا مخاطب را دچار تعلیق کرده و او را به فکر و بحث وا دارد و به حق به این امر نائل گشته. رضا رسولی خود را «در جوار نا» معرفی میکند و این نا، هیچ یا تهی در کتابش به روشنی نمود پیدا کرده است. سبک نگارش این کتاب به گونه ایست که هر پاراگراف مفهومی کامل و مستقل داشته باشد، چون او بر این باور است که «نا» مفهومیست مستقل و کتاب در نهایت نشان دهنده ی «نا»ست. از نظر نویسنده جزء دارای مفهوم است و کل نه و این ویژگی در کتاب به خوبی قابل لمس و درک است. کتاب توسط نشر ایجاز چاپ و از طریق نبض هنر در دسترس مخاطبین قرار داده شده است.