این رمان دوجلدی که در نوع خود بسیار شیرین است تمی تاریخی و عشقی را با هم در خود دارد.داستان در قرن هفتم و در زمان آبش خاتون ،عروس هولاکو خان مغول، اتفاق می افتد.شمس جوانی خوش سیماس که دل به دختری زیبا از تبار مغول می سپارد و در را رسیدن به او سختیهای بسیاری را متحمل می شود اما در اوایل جلد دوم دختر می میرد و شمس کنیز ایتالیایی خود را جایگزین وی می کند...
محمدباقر میرزا خسروی کرمانشاهی یا محمد باقر میرزا دولتشاه، متخلص به خسروی (زاده: ۱۲۲۸ خورشیدی در کرمانشاه، درگذشت: ۱۲۹۸ خورشیدی در تهران)ادیب، نویسنده، شاعر ایرانی در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود. وی یکی از پیشوایان نثر نو ادبی و نویسندهٔ نخستین رمان تاریخی در تاریخ ادبیات ایران محسوب میشود.
نخستین رمان تاریخی ایرانی در سال ۱۲۷۸ خورشیدی (۱۳۲۷ هجری قمری) در سه جلد تحت عناوین شمس و طغرا، طغرل و هما و ماری ونیسی توسط محمد باقر میرزا خسروی کرمانشاهی نوشته شد.
در وصف این کتاب نوشتن "اولین رمان تاریخی ایران". نمیدونم آیا اولین بودن باعث ارزش خاصی برای این کتاب میشه یا نه، اما به شخصه خیلی بابت وقتی که برای این کتاب گذاشتم پشیمونم. از روده درازی های نویسنده که بگذریم، بیشتر شبیه به آرزوهای دست نیافته اون آدم بود. انگار نویسنده آرزو داشت گنج داشته باشه، بهترین زن دنیا رو بگیره، اون بهترین زن دنیا با دست خودش و با اصرار دومین بهترین زن دنیا رو هووی خودش کنه، دومین بهترین زن دنیا با اصرار یه ملکه رو هووی دیگه خودش کنه و کلا داستان به همین قسم ادامه پیدا کنه. و نکته عذاب آور دیگه، حرص نویسنده برای خوب نشون دادن اسلام و خراب کردن مسیحیت هست. خلاصه کتاب بیشتر توهمات یه مرد مسلمون از خوشبختی هس. شاید اگر دن بیلزیریان مسلمون شه و بخواد کتابی بنویسه، نتیجه شبیه به این کتاب در بیاد :) من حتی ارزش تاریخی هم برای این کتاب قائل نیستم. شاید کل اطلاعات تاریخی این کتاب ۸۰۰ صفحه ای رو بشه تو ده تا صفحه آ.چهار نوشت. خلاصه اینکه وقت و حوصلتون رو ذخیره کنید و سراغ این کتاب نرید.
ماجراهای تاریخی رو دوست دارم...توصیف و زیبایی در این کتاب موج می زند.این رمان یه جورای گرم و شیرین است.من بیشتر دوس دارم به لایه های زیرین تاریخ ایران پی ببرم...