اولین کتابی که تو کل زندگیم خوندم. این کتاب رو توی سن ۱۳ یا ۱۴ سالگیم خونم یک رمان نوجوانانه شیرین و برای من دوست داشتنی قسمتی اش رو ، که خیلی خیلی دوست داشتم هاله های اطراف چهره آدم ها بود اینکه هر آدمی رو با یک هاله رنگی در اطراف چهره اش ببینی برام خیلی حیرت انگیز بود مثلا آدم های مهربون رو با هاله های رنگی ملیح و آبی و صورتی و آدم های پلید رو با هاله بنفش تیره و زشت… برای نوجوانان واقعا میتونه کتاب شیرینی باشه..