دوستانِ گرانقدر، این کتاب، گزیده ای از قصاید، غزلیات، ترکیب بندها، قطعات و رباعیات میباشد.... به انتخاب ابیاتی از این کتاب را در زیر برایتان مینویسم --------------------------------------------- هین در فِکن به جام، شرابِ مغانه را پُر نور کن زِ قبلهٔ زردشت، خانه را سرد است، گرم کن زِ تَفِ آتشِ شراب این هفت سردسیرِ خرابِ زمانه را ************************************ چو لبِ تو غنچه نبوَد، چو رُخت سمن نباشد برِ زلفِ تو چمن را، سرِ یاسمن نباشد دل و جانِ خویشتن کس، ندهد به دستِ عشقت مگر آن کسی که او را غمِ خویشتن نباشد ************************************ اِی به دو چشمِ نرگسین، آفتِ روزگارِ من طرهٔ بی قرارِ تو بُرده زِ من قرارِ من گرچه خُمارِ وصلِ تو، گشت مُلازم سرم هم به شرابِ لعلِ تو، دفع شود خُمارِ من ************************************ در این دوران، تنی محرم نیابی لبی خندان، دلی خرّم نیابی در این محنت کده، دل را به غم ده که دلجویی بُرون از غم نیابی ************************************ به جان آمدم بی تو، جانا کجایی؟ خبر ده، چرا رفته ای یا کجایی؟ شب و روز میگویم و میسرایم نگارا کجایی؟ نگارا کجایی؟ ************************************ امروز که رونقِ جوانیِ من است مِی خواهم ازآن که شادمانیِ من است عیبش نکنید، اگرچه تلخ است، خوش است تلخ است ازآن که زندگانیِ من است ************************************ از آتشِ اهلِ عصر، جز دودی نیست وز هیچ کسم امیدِ بهبودی نیست دستی که زِ جورِ چرخ بر سر دارم در دامنِ هرکه میزنم سودی نیست ************************************ از وصلِ تو عمرِ جاودانی دارم وز عشقِ تو لذتِ جوانی دارم شادیِ جهان در دلِ من غم بادا گر جُز به غمِ تو شادمانی دارم ************************************ اِی خاکِ درِ تو دیدهٔ روشنِ دل وی خارِ غمت نشسته در دامنِ دل در دوستیِ رویِ تو، از غایتِ رشک دل، دشمنِ من شدست و من دشمنِ دل --------------------------------------------- امیدوارم این انتخابها را پسندیده باشید <پیروز باشید و ایرانی>
ابیات خوب درش یافت می شود اما چه بسا بتوان گفت ارزش خواندن صد صفحه برای خواندن آن ابیات خوب را ندارد. البته شاید گزینش گردآورنده هم خوب نبوده باشد ولی از آنجا که من دیوان اصلی را ندیدم نمی دانم که شاعر بهترینش این ابیات متوسط است یا گزینش خوب نبوده. اگر این اشعار بهترین های قمری آملی باشند، به نظر بهتر است باز هم گزیده را خلاصه تر کنند.
خلاصه اینکه می توان گفت قطعه ها و رباعی ها به طور کل متوسط، غزلیات و قصاید نزدیک متوسط و ترکیب بندها زیر متوسط هستند.
دیوان سراج الدین قمری آملی در سال ۱۳۶۸ به تصحیح دکتر یدالله شکری به چاپ رسیده که اساس آن دستنویسی است که عمر بن محمد لالای مروزی آن را در جمادیالاول سال ۷۱۶ ق نوشتهاست و اکنون در کتابخانه چستربیتی ایرلند نگهداری میشود. این دیوان دربردارنده ۷۰۰۰ بیت شعر است. در بخش رباعیات این دیوان، ۱۴ رباعی از امامی هروی نیز داخل رباعیات سراج الدین شده و از چشم مصحح دیوان او پوشیده ماندهاست.