Jump to ratings and reviews
Rate this book

The Small Players of the Great Game: The Settlement of Iran's Eastern Borderlands and the Creation of Afghanistan

Rate this book
This book deals with the 19th century Anglo-Russian Great Game played out on the territorial chessboard of eastern and north-eastern parts of the waning Persian empire. The Great Game itself has been written about extensively, but never from a Persian angle and from the point of view of the local players in that game. Looking at the territorial consequences of the Great Game for the local players is a unique approach, which deserves a special place in the studies of history, geography, politics and geopolitics of the age of modernity.

280 pages, Hardcover

First published June 1, 2002

12 people want to read

About the author

Pirouz Mojtahed-Zadeh

8 books3 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
0 (0%)
4 stars
1 (33%)
3 stars
1 (33%)
2 stars
0 (0%)
1 star
1 (33%)
Displaying 1 - 2 of 2 reviews
Profile Image for منوچهر محور.
333 reviews27 followers
May 28, 2025
بریتانیا و روسیه در قرن نوزدهم در آسیا سرزمین‌های زیادی را تصرف کردند و در این زمینه با هم رقابت داشتند که از قرار، بازی بزرگ نام گرفت. این کتاب درباره امیرنشین خزیمه یا حکمرانان سرزمینهای شرقی ایران است که در زمان قاجار با امپراطوری‌های بریتانیا (در هندوستان) و روسیه (در آسیای میانه) هم‌مرز بود؛ بنابراین درگیر بازی بزرگ شد.
بیشتر سرزمین‌های شرقی ایران از خراسان تا بلوچستان، گاهی کم، گاهی بیش، توسط امیرنشین خزیمه اداره می‌شد که حکم مرزدار شرقی کشور را داشت. مرکز آن بیرجند بود و ارتش ایلیاتی خود را داشت. امیران خزیمه برخلاف والی‌های ولایات، حتی در زمان قاجار هم توسط حکومت مرکزی منسوب نمی‌شدند بلکه امیری موروثی بود. آنها حتی تا نیمه قرن ۱۹ میلادی مالیات مرتب به حکومت تهران نمی‌پرداختند و فرض این بود که بخشی از درآمدهایشان صرف نیروهای مرزداری می‌شود.
بالاخره از نیمه دوم کتاب می‌رسیم به بحث اصلی آن: اول بار احمد خان ابدالی، سردارِ افغانِ نادرشاه، پس از مرگ او توسط طوایف افغان به نام احمد شاه درانی برای حکومت بر قندهار هرات و کابل برگزیده شد و این بخشها که قبلا جزوی از خراسان به حساب می‌آمدند، از تحت‌الحمایگی ایران بیرون آمدند. پس از مرگ او افغانستان به صورت حکومت یکپارچه باقی نماند و اختلافات داخلی و ادعای شاهان ایران بر آن، باعث شد چند بار بین حکام محلی و حکومت ایران دست به دست شود. در این بین دولت انگلیسی هند علاقه داشت افغانستان به صورت کشوری مستقل سد راه روسیه به هند باشد به خصوص که روسیه در ایران نفوذ زیادی پیدا کرده بود و بخشهایی از خاک ایران را، در دو سوی دریای خزر، جدا کرده بود و بریتانیا لازم می‌دید جلو کشورگشایی بیشتر آنها به سوی هند و آبهای گرم را بگیرد. خلاصه اینها دلایلی بودند که افغانستان کشور شد. بعد کتاب به داستان حکمیت افراد مختلف (گلدسمید، مک‌ماهون، آلتای...) برای تحدید مرزهای شرقی ایران می‌پردازد.
با توجه به مقدمه‌چینی گسترده و توصیف وضعیت روسیه، بریتانیا و ایران در آغاز کتاب، خواننده انتظار تحلیل حوادث تاریخ را دارد اما صرفا با وقایع‌نگاری روبرو می‌شود. در واقع کتاب هیچ مساله جدیدی درباره چگونگی شکل‌گیری افغانستان و تحمیل مرزهای شرقی ایران ارائه نمی‌دهد. مثلا انگیزه حرکاتی مثل واگذاری هشتادان به افغان‌ها توسط ناصرالدین شاه، پذیرش داوری یک نفر انگلیسی در دعوای مرزی بین ایران و انگلیس یا عدم مواجهه نظامی با حکمران کابل (دوست محمد خان و بعداً پسرش) پس از حمله به هرات، بررسی نشده است. می‌دانیم که در زمان قاجار یک عده شل و ول مملکت را اداره می‌کردند ولی می‌شد برای درک این دست بی‌کفایتی‌ها کمی تلاش و کاوش کرد و اگر جستجوها به جایی نرسید می‌شد گفت این انگیزه‌ها هست ولی دقیقا معلوم نیست چرا فلان تصمیم‌گیری انجام شده (مثل توضیحاتی که برای نیت آلتای در گرفتن طرف افغان‌ها داده شده است).
اما اگر تمرکز کتاب بر امیرنشین خزیمه است، امیران آن نه تنها بازیگران کوچک بازی بزرگ نبودند بلکه فقط اینجا و آنجا دستوراتی را اجرا کردند یا قهر کردند و ماموریت‌هایی را ناتمام گذاشتند که در جای خود در نوشته‌های دیگران هم آمده است. نویسنده همچنین در نظر نمی‌گیرد که این امیران از مساله مرزی نفع مستقیم می‌بردند چون هر وجب زمینی که به افغانستان یا هند بریتانیا داده می‌شد قطعه‌ای از مایملک شخصی آنها بود که از دستشان می‌رفت؛ شاید مخالفت امیر علم خان سوم با انگلیس بیشتر به این دلیل بود و وقتی می‌دید دستش به جایی نمی‌رسد صحنه مذاکره را ترک می‌کرد. به هر حال جزئیات زیادی درباره پیشینه این خاندان آمده که کمکی به فهمیدن زمینه حوادث نکرده و خود نویسنده می‌گوید نمی‌توان درست بودنشان را اثبات کرد. کلا به نظر می‌رسد نویسنده ارادت شخصی به بازماندگان این خاندان دارد و خواسته کتابی برایشان بنویسد که هیچ اشکالی ندارد ولی کتاب مفیدی در نیاورده است.
مساله تقسیم آب هیرمند بین ایران و افغانستان هم در مقالات و پایان‌نامه‌های بسیاری بررسی شده و می‌شود به خصوص از جنبه ژئوپلتیک. اما خب! اگر خواننده‌ای درباره این موضوعات چیزی نداند، می‌تواند از این کتاب مقداری اطلاعات کسب کند.
از آنجایی که موضوع کتاب برای من جالب است، به نظرم اگر نگارنده منابع این کتاب، به ویژه گفتگوهایش با بازماندگان خاندان خزیمه را چاپ کند، کتاب بسیار مفیدتری تحویل جامعه خواهد داد. به ویژه که ارجاعات گاهی بسیار مغشوش هستند و تاریخ مطلب با تاریخ ارجاع جور در نمی‌آید. شاید در ترجمه فارسی این اتفاق افتاده باشد. همچنین نام مکان‌های بسیاری در حوالی و محل عبور مرز در متن آمده که در نقشه‌ها منعکس نیست؛ نقشه‌ها برای روشن شدن آن متون ضروری هستند و به همین دلیل ضمیمه اسناد دولتی، نامه‌ها و قرادادهای آن زمان می‌شدند. بنابراین منابع دست اول نویسنده از محتوای کتابش جالبتر خواهند بود. ضمن این‌که فقط منابع فارسی و انگلیسی استفاده شده‌اند، در حالی که روسیه تزاری هم یکی از بازیگران بازی بزرگ بود، کتاب به روابط خاندان خزیمه با شوروی هم پرداخته است و لازم است در نگارش این کتاب به منابع دست اول روسی هم توجه شود. پس واقعا جا دارد آقای مجتهدزاده منابع مورد استفاده‌اش را چاپ کند، بلکه یک مورخ روسی‌دان پیدا شود و کار او را تکمیل کند.
متاسفانه ترجمه کتاب هم تعریفی ندارد؛ نیاز به ویرایش و حتی نمونه‌خوانی، گاهی داد می‌زند و گاهی کمرنگتر می‌شود. گویی تکه‌هایی از کتاب ویراستاری شده و بقیه رها شده؛ گاهی ترجمه چنان فاجعه‌ای است که انگار ویراستار از این همه کاری که بر دوشش افتاده کلافه شده و از روی صفحات زیادی گذشته است. شاید هم دو نفر ترجمه را انجام داده باشند و ویراستاری در کار نبوده.
در متن انگلیسی قسمتهایی از متون قدیمی مثل تاریخ جهانگشا یا مجمع التواریخ گلستانه از فارسی به انگلیسی ترجمه و نقل شده‌اند. مترجم به جای پیدا کردن این بخشها در منبع اصلی فارسی و نقل عین مطلب، متن انگلیسیِ ترجمه‌ی فارسی را به قلم خودش به فارسی ترجمه کرده است که کاملا توی ذوق می‌زند؛ مثلا یک بیت شعر در صفحه ۲۲۶ به این حال در آمده:
چون ۷۳ به هزار و دویست افزوده شد،
تاریخ تصرف هرات مشخص می‌شود.
(نقطه و ویرگول عیناً از کتاب است).
بسیاری از نامهای آشنا هم به گوش مترجم نخورده بودند و به صورت اختیاری ضبط شدند.
مورد آخر این که واقعاً این همه گله‌گذاری از بی‌عدالتی‌های رفته بر ایران درخور یک بررسی دانشگاهی نیست و تحلیل تاریخ به حساب نمی‌آید؛ این لحن نق‌نقو چه نتیجه‌ای دارد جز کسل کردن خواننده؟ آن هم درباره موضوعی که به خودی خود تاسف‌بار هست و اشک خواننده بدون نوحه‌سرایی نویسنده هم در می‌آید.
Profile Image for Mohammad Mollanoori.
250 reviews
December 26, 2020
کتابی در مورد خاندان مرزبان ایرانی در منطقه قائنات و خراسان جنوبی امروزین. در مورد تشکیل مرزهای شرقی کشور است و رقابت هایی که بین ذینفعان کوچک و بزرگ برای اداره ی سیاسی منطقه وجود داشته است. خاندانی که به خزیمه علم معروف شدند و مشهورترین چهره هایشان در سیاست مرکزی ایران، شوکت الملک علم و اسدالله علم است. ایده نویسنده در مورد امپراتوری ایران هم جذاب بود و کلا خیلی جذاب بود.
Displaying 1 - 2 of 2 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.