Zohreh Hanifeh’s Reviews > پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است > Status Update
Zohreh Hanifeh
is on page 151 of 200
خدایا
دردی اگر هست
که هست،
من که به تو
نزدیکتر از نومیدانِ بُریده نشستهام،
پس چرا کاری نمیکنی؟
— Oct 17, 2016 12:25PM
دردی اگر هست
که هست،
من که به تو
نزدیکتر از نومیدانِ بُریده نشستهام،
پس چرا کاری نمیکنی؟
Like flag
Zohreh’s Previous Updates
Zohreh Hanifeh
is on page 193 of 200
کار شاقی نکردهام،
فقط به زانو در نیامدم
فقط تاریکی را از تکلم بیهودگی باز داشتهام.
دشوار نیست
شما هم بگویید نور!
بگویید امید!
بگویید عشق!
آدمی چیزی شبیهِ بوی خوشِ باران است.
— Oct 17, 2016 12:29PM
فقط به زانو در نیامدم
فقط تاریکی را از تکلم بیهودگی باز داشتهام.
دشوار نیست
شما هم بگویید نور!
بگویید امید!
بگویید عشق!
آدمی چیزی شبیهِ بوی خوشِ باران است.
Zohreh Hanifeh
is on page 180 of 200
خوانا باش و نترس
این ظلمتِ نابهراه نیز تمام خواهد شد،
و ما از این گُمِ بیگریه عبور خواهیم کرد.
آستینِ همهٔ دریاها را
دو دیدهٔ من شسته است.
— Oct 17, 2016 12:26PM
این ظلمتِ نابهراه نیز تمام خواهد شد،
و ما از این گُمِ بیگریه عبور خواهیم کرد.
آستینِ همهٔ دریاها را
دو دیدهٔ من شسته است.
Zohreh Hanifeh
is on page 125 of 200
حیف نیست زیر این بارانِ بی انتظار
جز تو
چشمْ به راهِ اتفاقِ دیگری باشم؟!
— Oct 17, 2016 12:22PM
جز تو
چشمْ به راهِ اتفاقِ دیگری باشم؟!
Zohreh Hanifeh
is on page 106 of 200
باید بی هیچ هراسی
چراغ را بالاتر بگیرم.
باید بتوانم تو را با صدای بلند بخوانم
تو را به اسم بخوانم.
— Oct 16, 2016 01:30AM
چراغ را بالاتر بگیرم.
باید بتوانم تو را با صدای بلند بخوانم
تو را به اسم بخوانم.
Zohreh Hanifeh
is on page 63 of 200
وقتی که نیستی
من هم از خانه بیرون نمیزنم
میمانم پیشِ خودم
با خودم حرف میزنم
— Oct 13, 2016 11:40PM
من هم از خانه بیرون نمیزنم
میمانم پیشِ خودم
با خودم حرف میزنم
Zohreh Hanifeh
is on page 53 of 200
هی دخترِ هزارهٔ درمانها!
من بی تو تا کی
تا کی مرارتِ این جهان را
تاب آورم به هر بیکجا...؟!
— Oct 13, 2016 11:39PM
من بی تو تا کی
تا کی مرارتِ این جهان را
تاب آورم به هر بیکجا...؟!
Zohreh Hanifeh
is on page 38 of 200
من اصلاً نمیترسم،
کافی است دو نفر
عمیقاً یکدیگر را دوست بدارند
حتماً باران خواهد آمد.
— Oct 13, 2016 11:38PM
کافی است دو نفر
عمیقاً یکدیگر را دوست بدارند
حتماً باران خواهد آمد.
Zohreh Hanifeh
is on page 22 of 200
بعد از تو
آرام آرام
یادم رفت زندگی کنم،
فقط خواستم زنده بمانم
بلکه روزی باز به یاد آورم
که بعد از تو
باید خیلی چیزها را به یاد بیاورم.
— Oct 13, 2016 11:37PM
آرام آرام
یادم رفت زندگی کنم،
فقط خواستم زنده بمانم
بلکه روزی باز به یاد آورم
که بعد از تو
باید خیلی چیزها را به یاد بیاورم.

