Zeinab > Recent Status Updates

اگر نمیخواهیم بازیچه‌ی دست هر فرومایه‌ای و مایه‌ی ریشخند هر تهی مغزی باشیم، اصل اول این است که محتاط و دست نیافتنی بمانیم.

انگار سراب است آرزوهای من.
هنوز بهشان نرسیده، دلم یک چیز دیگر میخواهد.

سرور و شادمانی جوانی ما بخشی به این دلیل است که در حال بالا رفتن از تپه‌ی زندگی هستیم و مرگ را که در آن سوی کوهپایه جا خوش کرده، نمی‌بینیم.

سرور و شادمانی جوانی ما بخشی به این دلیل است که در حال بالا رفتن از تپه‌ی زندگی هستیم و مرگ را که در آن سوی کوهپایه جا خوش کرده، نمی‌بینیم.

اینجا خانه‌ی من نیست. باید روزی را که از من فرار می‌کند پیدا کنم و خانه را شبیه خانه کنم.

گل پاسخ داد: ای ابله!
تصور کرده‌ای من می‌شکفم تا دیده شوم؟
من برای خودم می‌شکفم نه برای دیگران،
چون شکوفایی خرسندم می‌کند.
سرچشمه‌ی شادی من در وجود خودم و در شکوفایی‌ام است.

واقعا خوندن این کتاب وقت تلف کردنه!فقط سریع میخوام تمومش کنم!

رنج‌های عظیم موجب می‌شوند رنج‌های کوچکتر دیگر احساس نشوند و برعکس،
در نبود رنج‌های عظیم،
حتی کوچک‌ترین دردسرها و مزاحمت‌ها مایه‌ی عذابند.

واقعا این کتاب واسه اونایی که کم کتاب میخونن میتونه جذاب باشه فقط!!!

واقعا موندم ادامه بدم یا رهاش کنم‌ همینجا!

واقعا که یه سری جاهاش زیادی از حد تکرار مکرراته!

برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیتی است که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازی‌های فکر. ولی می‌شود آن را بزرگ‌ترین بی‌خردی هم نامید زیرا آنچه تنها برای یک لحظه هست و بعد همچون رویایی ناپدید می‌شود، هرگز به کوششی جان‌فرسا نمی‌ارزد.

تا اینجاش که واقعا اونقدام خوب و خاص نبود!
خیلی معمولیه، خیلی خیلی زیاد!
و واقعا حرفاش تکرار مکرراته،
چیزایی که همه‌مون می‌دونیم و نیازی نیس در قالب یه کتاب براش وقت بذاریم!
حالا ادامه بدم ببینم چی میشه، شاید نظرم عوض شد!
هرچند که بعید میدونم...

هر "چنان بود" را به صورت "من آن را چنین خواستم" بازآفریدن:
این است آنچه من "نجات" می‌نامم.