Kaaveh > Recent Status Updates

"این احساس که اعضای گونه من، در مقایسه با اعضا گونه‌های دیگر لایق ملاحظات اخلاقی خاصی‌اند، احساسی ریشه‌دار و قدیمی است. در غیر از زمان جنگ، کشتن آدم بدترین جنایت محسوب می‌شود. تنها چیزی که در فرهنگ ما بیشتر از آن منع شده، خوردن آدم‌هاست (حتی اگر مرده باشد). اما ما از خوردن اعضا گونه‌های دیگر لذت می‌بریم."

"اگر بگویم به جلوگیری از کشتار نهنگ‌های بزرگ بیشتر علاقه‌مندم تا بهبود شرایط مسکن مردم، ممکن است برخی از دوستانم تعجب کنند.
این احساس که اعضای گونه من، در مقایسه با اعضا گونه‌های دیگر لایق ملاحظات اخلاقی خاصی‌اند، احساسی ریشه‌دار و قدیمی است."

"ما ماشین‌های بقا هستیم-محمل‌های متحرک که بطور تصادفیبرای حفظ مولکول‌های خودخواهی، بنام ژن، برنامه‌ریزی شده‌ایم. این واقعیت هنوز مرا شگفت‌زده می‌کند."

"زیلبورگ درباره ترس از مرگ گفته: «اگر این ترس مدام در حیطه خودآگاه بود، قاعدتا نمی‌توانستیم کارکردی طبیعی داشته باشیم. باید بدرستی واپس‌رانده شود تا ما را با اندکی آسایش زنده نگه‌دارد.»"

جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است
-حافظ

"افلاطون با دموکراسی مخالف بود و از یک دیکتاتوری تحت حاکمیت خردمندان (مسلما کسانیکه فیلسوف‌اند) دفاع می‌کرد."

"انسان هم مثل حیوان طبیعتا موجودی مقلد است. تقلیدکردن برای او حکم نیاز را دارد، به‌شرطی که آسان باشد. قدرت پدیده‌ای بنام مُد، از همین ضرورت ناشی می‌شود. موضوع، چه بر سر تقلیدکردن از عقاید و نظریات باشد، چه بر سر شکل لباس، فرقی نمی‌کند، ولی می‌دانید که چه تعداد افراد، در عمل جرات خارج‌شدن از حیطه نفوذ آن را دارند؟"

"انگلستان با داشتن حکومتی سلطنتی، دموکرات‌ترین کشور دنیاست، درحالیکه در جمهوری‌های آمریکای جنوبی، علیرغم قوانین اساسی دموکراتیک، شدیدترین استبدادها حاکمند. سرنوشت ملت‌ها را نه حکومت‌ها، بلکه خصلت‌های ایشان رقم می‌زنند."

"مونتنی در رساله‌اش در باب مرگ پرسیده:«چرا از آخرین روز زندگی‌ات می‌هراسی؟ بیش از روزهای دیگر در مرگت سهیم نیست. آخرین گام خستگی نمی‌آورد، تنها خستگی را آشکار می‌کند.»"

"چارلز داروین متوجه بود که وجود و بقا فقط وسیله‌هایی برای رسیدن به یک هدف‌اند. هدف تولیدمثل است. یک قرقاول ممکن است عمر خوبی داشته باشد، اما اگر بچه نداشته باشد، صفاتش منتقل نمی‌شود.انتخاب طبیعی آن صفاتی را که باعث موفقیت در تولیدمثل جاندار می‌شوند ترجیح می‌دهد و بقا بخشی از مبارزه در راه تولیدمثل است."

"به مردم یک پیروزی بزرگ، یک معجزه بزرگ، یک جنایت بزرگ یا یک امید بزرگ بدهید."

مثال هاشو تو چن سال اخیر قشنگ یادمه 😄

"هزاران جنایت یا حادثه کوچک در طول زمان مردم را احساساتی نمی‌کند. مثلا مرگ بر اثر آنفولانزا.
اما یه فاجعه مشخص و محدود در روز روشن که همزمان چن صد نفر کشته شده باشند، بشدت مردم را احساساتی می‌کند."

تمام عقاید و برنامه ها، حتی برنامه های مدرن نظیر دموکراسی، انقلاب فرانسه و حتی آتئیسم برای آنکه توسط جماعت قابل پذیرش و مصرف شوند، باید به نوعی تبدیل به مذهب شوند.

معیار های مذهب:
۱. پرستش یک معبود
۲. میل شدید به تبلیغ اندیشه
۳. تسلیم عقل و منطق
۴. عدم تحمل و مدارا نسبت به چون و چرا و منطق مخالف

به مردم یک پیروزی بزرگ، یک معجزه بزرگ، یک جنایت بزرگ یا یک امید بزرگ بدهید.

قبلا کسانیکه ۴ساعت میخوابیدند و یا تمام شب کار می‌کردند مورد تحسین ما بودند. آنان در چشم ما قهرمان بودند. اما علم خواب محبوب شد و ما نگرشمان را تغییر دادیم. دیگر آن مرد بی‌خواب، قهرمان نبود. او احمق بود و با تصمیمات اشتباه، احتمالا به خود و ما آسیب می‌رساند.

"شرکت دسکتایم (تولیدکننده نرم‌افزارهای ارزیابی بهره‌وری) پس از تحلیل داده‌های خود ادعا میکند نرخ طلایی نسبت کار به استراحت بصورت ۵۲دقیقه کار و سپس ۱۷دقیقه استراحت است."

"مردم نهادها را نمی سازند. نهادها مثل نژاد یک ملت در طی دوره های تاریخی و بصورت ارگانیک پدید می‌آیند.
با اینهمه ملت ها حرف من را قبول نمیکنند و برای عوض کردن نهادهایشان رود خون راه می اندازند و انقلاب می کنند. اینکار همان‌قدر عبث است که جنگ بر روی استخوان های قدیسین."

"یک سکه ۳بار پرتاب شده و هر ۳بار شیر می‌آید. فرض کن مجبور بشی هزاران دلار روی سکه بعدی شرط ببندی. روی شیر شرط میبندی یا خط؟ اگر مثل اکثر مردم فکر کنی، خط را انتخاب می‌کنی، برغم اینکه شیر هم همانقدر محتمله. خطای قمارباز باعث می‌شود فکر کنیم چیزی باید تغییر کند!"