Status Updates From How to Read Kierkegaard

به نظر فردی که در این دوره زندگی مناسب منه کیرکگور باشه. بریم ببینیم چی میشه

😮‍💨

یوهانس‌دوسیلنتو را کیرکگور به روی صحنه آورده تا با حرف‌های خود نشان بدهد مرحله‌ی دینی هستی انسان هم به نوبه‌ی خود به قسمی یاس و نومیدی می‌کشد، قابل مقایسه با یاسی که به زیباپرست و اخلاقیان دست می‌دهد.
اگر اینطور باشد آن‌گاه همه‌ی سه مرحله‌ی هستی انسان به تناقض می‌انجامد، نردبان فرومی‌افتد، و کل نوشته‌هایی که کیرکگور با نام‌های مستعار خلق کرده شکلی پرداخته و آراسته از شکاکیت است

صفحه ۷۷

خدا ایمان ابراهیم را می‌آزمود نه آن‌که با او بازی کند تا ببیند ابراهیم حاضر است دست به چه قمار بزرگی بزند. ابراهیم به خدا اعتماد کرد و صرفا شرط نمی‌بست که خدا نخستین کسی خواهد بود که در این قمار با رقم بالا چشمک خواهد زد. در آن صورت از ابراهیم نه به منزله‌ی پدر ایمان بلکه به منزله‌ی پدر بازی پوکر یاد می‌شد.

صفحه ۷۱

زیباپرست اصلا تن به بازی انتخاب نمی‌دهد، مگر بدین معنی که انتخاب می‌کند که هیچ‌چیز را انتخاب نکند: او انتخاب نکردن را انتخاب می‌کند. همچون "بارتلبی مُحرّر" در داستان کوتاهی از هرمان ملویل، یگانه ترجیح او این است که ترجیح می‌دهد کاری نکند: او ترجیح‌ندادن را ترجیح می‌دهد.

#ترجیح_می‌دهم_که_نه

صفحه ۵۸

به هر حال چه این/ چه آن، پشیمان خواهی شد، پس راه‌حل این است که اصلا خود را درگیر این موقعیت "یا این/ یا آن" نکنی و هیچ‌وقت به دامش نیفتی.

صفحه ۴۴

ازدواج کنی پشیمان می‌شوی؛ ازدواج نکنی هم پشیمان می‌شوی؛ یا ازدواج می‌کنی یا ازدواج نمی‌کنی؛ به هر حال پشیمان خواهی شد...
به زنی اعتماد کنی، پشیمان می‌شوی؛ به زنی اعتماد نکنی هم پشیمان می‌شوی؛ یا به زنی اعتماد می‌کنی یا به او اعتماد نمی‌کنی؛به هر حال پشیمان خواهی شد.
خودت را حلق‌آویز کنی یا نکنی، به هر حال پشیمان خواهی شد.

از یا این/یا آن

صفحه ۳۷

چگونه می‌خواهید کتابی بنویسید که به خواننده بگوید باید حقیقت خودش را پیدا کند و نباید در یک کتاب به دنبال حقیقت باشد؟ آیا نوشتن چنین کتابی نقض غرض نیست؟ آیا همین که چنین کتابی نوشته شود خود آن کتاب را از اعتبار نمی‌اندازد؟ نخستین شگرد کیرکگور برای درافتادن با این مغضل نسبت دادن "نظریه" به یک نام مستعار بود.

صفحه ۲۸

آن‌چه واقعا نیاز دارم این است که مطمئن شوم چه باید بکنم، نه این‌که چه باید بدانم، الا از آن جهت که مقدم بر هر عملی باید چیزهایی را بدانیم.
مهم‌ترین کار یافتن حقیتی است که برای من حقیقت باشد، باید در جست‌وجوی معنی و فکری باشم که دلم می‌خواهد برای آن زندگی کنم و بمیرم

صفحه ۲۱