داستان كوتاه discussion
احتضار گربه
date
newest »


به مردم غیوری که در قدرت و غیرت و سخاوت زبان زد بودند و حالا برامون چی مونده از اونها؟
میراثشون به ما دروغ بوده و ریا و مکر
سیاست بی پدر و مادری که نه در داره نه پیکر....خونهایی که توشیشه میره...سرهایی کهزیر آب میره...گردن هایی که با پنبه سر بریده میشه.
بذارین حداقل به 2500سال پیش دلمون رو خوش کنیم و بگیم یه زمانی ما هم کسی بودیم..الان رو نبینین که از افغانستان هم بدتر شدیم.

خیلی محکم
و بودنش اصلا به این بستگی نداره که بهش اعتقاد داشته باشیم یا نه
خوب این شعر نیست یا هست زیاد مهم نیست
ای برادر شعر چون پیمانه است
وندر آن معنی به سان دانه است
قبول دارم خیلی سستو لرزان گفتم ولی اطمینان دارم هر چی خواستم گفتم
اینکه ما بدتریم یا افغانستان باز مهم نیست چون دو هزارو پونصد سال پیشمون مشترک بوده
به تمدنی که یه زمانی داشتیم دل خوش کردن داره برای ما میشه یه افیون باید حواسمون باشه
هی بابا
وضعیت مارو ببین
اونایی که یه کم روش فکر میکنن
همه ی هم و غمشون اینه که
خلیجمون همیشه فارس بمونه
چه میدونم کورش مون همیشه تو خشکی بمونه
ایرانمون ایران باشه و نصف خزر مال ما باشه
و هزار تا حرف دیگه...
نمی خواد واسه من فلسفه ی هویت ببافی
...
بزار اسم اینجا رو بزارن حکومت تحت استعمار آمریکا یا روسیه یا چمیدونم چین
عوضش لبخندو بتونیم تو صورت مردممون ببینیم
عوضش هی به هم دروغ نگیم و واسه هم فیلم بازی نکنیم
عوضش هر صورت سرخی رو میبینیم کف دست سرخیم باهاش نبینیم
ببین داریم از استخونای هم نردبون میسازیم و میریم بالا داد میزنیم اووو ایران چقدر قشنگه
...
بزار اسم خلیجمونو بزارن الخلیج العربیه
عوضش مردم بوشهرمون همونطور خونگرم و ایرونی بمونن
نه اینکه فقر و گرونی و دروغ و سیاست و
هزار تا کوفت و زهر مار دیگه
سردی رو تزریق کنه تو خونشون
حتی بترسن از اینکه به لب بیارن کاش ما هم تو بحرین بودیم
اون موقع که جدا شد
...
کورش سالهاست که زیر آبه
حالا چسبیدیم به چند تا تیکه سنگ و همه جا دادمیزنیم
اینه هویت دو هزارو پونصد ساله ی ما
اینه تمدن بزرگ ایرانی
بابا مردمت گشنن ول کن هویتو
با هویت شکم چند نفرو میتونی سیر کنی
نیگا کن مردمتو دارن برا سر کار رفتن دستو پای همو میشکنن
اگه پاش برسه واسه نون همدیگرو میندازن تو تنور
.....
حالا هی بگو من ایرانیم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم
اگه افتخار نمیکردی هم وضعیتمون از این بدتر نمیشد
این گربه از وقتی افغانستانشو بردن
داره برو بر نیگات میکنه
میخواد ببینه کی سر عقل مییای
به جای اینکه دلتو به یه نقشه خوشکل خوش کنی
یه خورده هم به فکر مردمت باشی
...
هی نگو اسم دم این گربه باید دم گربه باشه
بزار بگن دم سگ
اینقد تعصب نشون نده،چشاتو باز کن،
خوب نیگاه کن
گربت داره میمیره، خون تو رگاش نیست
خون میخواد
.
.
.
پی نوشت
من هیچ تعصبی به حرفهایی که توی این شعرواره گفتم ندارم اگه جایی اشتباه دارم فکر میکنم منطق و توضیح دوستانو رو چشم میزارم