داستان كوتاه discussion
داستان كوتاه
>
اتاقی ساده/ زینب الوندی
date
newest »

message 1:
by
Salimeh
(new)
Jul 10, 2008 04:04AM

reply
|
flag

با اين حال در آخر داستان مانند بعضي از فيلم ها، يك قهرمان مياد و همه چيز رو عوض مي كنه
در واقع من فكر مي كنم آخر داستانت كمي به داستان لطمه زده اما از نظر من ديالوگ ها نقطه قوت داستانت هستش


یاد شکسپیر افتادم.
چرا ساده نمی نویسید.
من فکی می کنم هر چه ساده تر نوشته بشه خواننده های بیشتری جذب میشن. هرچی با زندگی آدمای عادی نزدیک باشه بیشتر خواننده پیدا می کنه.
این دیالوگا در 2 حالت اتفاق می افته یا باید قرن18باشه یا این هر سه نفر فیلسوف باشن.
نیست؟