داستان كوتاه discussion
نوشته هاي كوتاه
>
زن/محسن ص
date
newest »


:دی
محسن گرامی بسیار زیبا بود

من هم با تو موافقم زنها در تاریخ هر جا که تونستند انتقام خوبی از مهجور بودنشون گرفتن ولی چون قدرت تاریخ سازی نداشتند ذکر کارهاشان در تاریخ آنگونه که باید نیومده و اگر هم آمده گل درشت نبوده تا بدانیم چه بلاها که سر مردها نیامد از این مظلومیت ساختگی زنها:)

:دی
محسن گرامی بسیار زیبا بود"
جنس سر خورده در تمامی قرون را ..."
جسارتا منظورم مردان بود!؟

نمی دونم چرا"
شما مختاريد كه هر چرايي براش بيارين ،
ولي بطور كلي نميدونم چرا هممون دوست داريم با دست پس بزنيم و با پا پيش بكشيم
...
و يكي از مواردي كه من بهش معتقدم اينه كه :
ما هر كدام ،خود ، مسئول هر آنچه هستيم كه بر سرمان مي آيد
مگر اينكه آن اتفاق لاجرم باشد

:دی
محسن گرامی بسیار زیبا بود..."
تصدقت بروم فرموده بودند دو جنسیت هست، یکی زن، یکی نامرد. ما که ملتفت نشدیم چرا هرکی هرچی می خواد تو سر این جنس به ظاهر قوی می زنه ایرادی نداره ولی عکسش میشه تبعیض. آخه این که نشد.
پ.ن. این نوشته و نوشته پیشین جنبه جدی ندارد

شاید شما جنبه شوخی داشته باشی ولی حرفت خالی از واقعیت نیست
بهتره بجای زن و مرد ، از انسان و انسانیت حرف بزنیم
وگرنه آقایون واقعا مرد هم دور و برمون کم نیستند
همینطور که اطرافمون خانمهای باوجدان و اصطلاحا مرد فراوان هستند

بگذریم. در فرهنگ ایران پیش از اسلام تبعیض جنسی به چشم نمی خورد. زبان فارسی خود نمودی از آن است. تنها زبانی است که می شناسم و جنسیت ندارد. آنان حتا در اسپندارمذگان دوران مادرشاهی را پاس می داشتند و هنوز هم در برخی از روستاهای ایران به ویژه در البرز مرکزی این رسم با کمی تغییر زمانی و مفهومی وجود دارد.
شوربختانه این فرهنگ نادرست و پست با اعراب به این سرزمین آمد و امیدوارم مردان و زنان این سرزمین به همراهی و همدلی آن را از فرهنگ ایران بزدایند.

سازیم مربوط به ما بندگان به خطارفته است ونه خدا.
آقااشکان نمی دانم اگراسلام به ایران نمی آمدچه می شدامابه یاددارم پیشبینی یکی ازاساتید این بودکه ایرانیان هم مسیحی می شدند.
اسلام شایددرزمینه ی حقوق زن ایران رابه عقب برگرداندامابایدقبول کنیم همین اسلام بودکه زنان عرب راازجاهلیت اعراب نجات بخشید.

بنده صحبتی از اسلام نکرده ام و هیچگاه هم کاری با باورهای دیگران ندارم و باورهایم را هم با خود نگاه می دارم. اگر دوباره آنچه را که نوشتم بخوانید، می بینید که نوشته ام «با اعراب» نه «با اسلام» ء
من نمی دانم چه کسی آن پیش بینی را کرده است اما دسته ای از آریاییان که تا چندی پیش بخشی از ایران بوده اند، یعنی برادران ارمنی ما پس از پیروزی اردشیر بابکان بر اردوان پنجم برای مخالفت با مغ ها که دیگر بخشی از دربار شده بودند، به کیش مسیحیت گرویدند. درباره آنچه که اعراب (و نه اسلام) بر سر زنان این سرزمین آورده اند یک نمونه از دگرگونی واژه ای را مانند می آورم. واژه کهن اوستایی کئینی که به چم (معنا) دوست داشتن (عشق) آمده است. ایرانیان به دخترهای کوچک خود، کنیچک (دوست داشتنی یا عشق کوجک) می گفتند که پس از هجوم اعراب به کنیزک و کنیز تبدیل شد که به زنان اسیر (حربی) گفته می شد که چون بردگان بودند.
امیدوارم این توضیح کافی باشد

اطلاعات جالبي دادي . مخصوصا قسمت مربوط به كنيزك خيلي برام جالب بود
تاريخ ايران تا قبل از حمله و ورود اعراب ،تاريخ درخشاني بود
ولي بعد از ابن مقطع متاسفانه تاريخ ما با تمام تحريفهايي كه كردند ،تاسف باره

سازیم مربوط به ما بندگان به خطارفته است ونه خدا.
آقااشکان نمی دانم اگراسلام به ایران نمی آ
..."
محض شوخی عرض کردم دوست گرامی

خیر بنده تصادفا مکانیک خوانده ام

اطلاعات جالبي دادي . مخصوصا قسمت مربوط به كنيزك خيلي برام جالب بود
تاريخ ايران تا قبل از حمله و ورود اعراب ،تاريخ درخشاني بود
ولي بعد از ابن مقطع متاسفانه تاريخ ما با تمام تحريفهايي ك..."
شوربختانه در دوران ساسانیان در زمینه عدالت اجتماعی و آزادی بیان نسبت به دوران هخامنشیان و اشکانیان و حتا سلوکیان، درخشندگی ندارد هیچ، بسیار هم سیاه است به ویژه در دوران انوشیروان که به جعل تاریخی مغها دادگر نام گرفت. خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت

سازیم مربوط به ما بندگان به خطارفته است ونه خدا.
آقااشکان نمی دانم اگراسل..."
کتاب های بسیاری از جمله کتاب های ارزشمندی از شادروان مهرانگیز منوچهریان در این مورد وجود دارد که پیدا کردنش کار دشواری است اما سوره نسا بسیاری چیزها را روشن می کند. به دوستان توصیه می کنم حتما بخوانند


از نظر وي عشق عاليترين و والاترين صورت عبادت و نيايش خداست و رؤيت خدا در زن كامل ترين نوع رؤيت حق است..زيرا خداوند به صورت مجرد و غير مادي قابل مشاهده نيست.
زن جلوه گاهي براي مرد است پس مشاهده حق در زنان بزرگ ترين و كامل ترين شهود الهي است.

کتاب های بسیاری از جمله کتاب های ارزشمندی از شادروان مهرانگیز منوچهریان در این مورد وجود دارد که پیدا کردنش کار دشواری است اما سوره نسا بسیاری چیزها را روشن می کند. به دوستان توصیه می کنم حتما بخوانند
خدارانظاره گرم انگاه که اشک هایم را برصفحات کتابش نوازش می کند.تاشایدبرآرزوهای بی ثمرم اندیشه اش رامیهمان کندوخوب می دانداین بنده گاهی راه عصیان ترجیح
می دهد .
اما
اماشایدهم غافلم ازکمال اندیشه هایش...

در همین کتابی که اشکهایتان نوازشگر اند نوشته شده است
فی قلوبهم مرضٌ فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بماکانوا یکذبون
دروغ و ندانستن را همپایه می دانم آنگاهی که کسی تلاشی برای دانستن نکند. به جای آنکه در کنارش بنشینید و انتظار معجزه برای درک مفاهیمش را داشته باشید و از نامش با جملات ادبی و غیر علمی دفاع کنید، بهتر نیست بخوانید و برای خود قضاوت کنید؟ البته اگر به جمله بالا ایمان دارید. معجزه ای در کار نیست. بین درس و مدرسه و فلسفه دین هیچ تفاوتی نیست. تا تلاشی برای آموختن نباشد، آموختنی هم در کار نیست.
من دیگر در بحثی که به باورهای شخصی می رسد شرکت نخواهم کرد و این پاسخ تنها بدان دلیل بود که سوتعبیری از کلام من نشود

.خیلی ازجامعه شناسان وحقوقدانان معاصر براین باورندکه بایدبرداشت جدیدی ازمفاهیم قرآنی درزمان حاضرداشته باشیم.مثلا می گوینددربحث حقوق زن این حقوق متعلق به جامعه ی عربستان 1400 سال شایداندک سالی پیش تر است.پس باتوجه به همان دلایلی که درمقاله ی آقای اشکوری درقسمت حرفهای شریعتی آمده بودوشما ظاهراعلمی ندانسته ودیگرسر نزدیدگفته شده بودامکان بازاندیشی هست
دعوتتان می کنم بیشتردنبال مباحث روشنفکری دینی باشیدالبته اگرآنان راهم متهم نفرماییدبه (فی قلوبهم مرضٌ فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بماکانوایکذبون.
اگرهم دوست نداشتیدوازحرفهای ادبی من خوشتان نیامدملالی نیست شمارابه خدا می سپارم وپربارترشدن اندیشه هایتان راخواستارم لیک ازهم صحبتی باشما خرسند بودم چه کنم که با مخالفان راحت ترازموافقان هستم. .

منظورتون رو متوجه نشدم.اگرامکانش هست هویت این گروه رابیشترتوضیح دهیدتا کاری نکنیم دلتان برایش تنگ شود.
آدما امروز دو جنسن
یا نامردن یا زن