داستان كوتاه discussion
گفتگو و بحث
>
یک انتقاد عمومی و یک خواهش کلی

متاسفانه با بالا رفتن اعضای گروه
از کیفیت گروه کاسته شده و موضوعاتی که هیچ ربطی یا حتی اندک ربطی به ادبیات داشته باشد مطرح می شه که به جزء بالا رفتن تعداد نظرها دیگر فایده ای نداره
گروه کیفیت سابق را نداره
من از اول وارد شدن به این گروه گفتم که گروه را از حالت عمومی در بیارید
و حالت خصوصی تری بهش بدید
اما دوستان گفتند عمومی
این از عمومی
جز مطالب عمومی که با لحن ادبی بیان میشه چیز دیگه ای نداره
لطفا به دل نگیرید

!!
اشکان عزیز
همونطور که گفتی
گروه تغییرات زیادی کرده
از جو حاکم گرفته تا کیفیت مطالب
نمی خوام تقصیر و به گردن عده خاصی بندازم هرچند دلم از بعضی دوستان حسابی پره
اما
موافقم
بهتره به فکر چاره باشیم
قبلا از اینکه کار به جایی برسه که برای چاره اندیشیدن دیر بشه
وقتی یادم میاد اوایل رو
تاپیک های جالب و مفید
نقدهای خوب و پرشماری که به داستان ها می شد
شور و اشتیاق اعضا
...
چی شد، کجا رفت؟
مثل اینکه با بالا رفتن کمیت، کیفیت بدجوری کاهش پیدا کرده
گفتم که
دلم پره حسابی
بهتره چاره ای بیندیشیم

متاسفانه با بالا رفتن اعضای گروه
از کیفیت گروه کاسته شده و موضوعاتی که هیچ ربطی یا حتی اندک ربطی به ادبیات داشته باشد مطرح می شه که به جزء بالا رفتن تعداد نظرها ..."
تو این چند ماه بیشتر کارهای ادبی ودور از جو زدگی اخباری رو از تازه واردین دیدم
آدما میتونن خودشون ُمحدود و محدودتر کنن میل خودشونِ
توی این شرایط اخیر حتی هنرمندای بزرگ احساس کردن حرفایی هست که جایی برای نگه داشتنش ندارند و باید هر طور میتونن اونو بیان کنند
نظر یک بیسواد که حرف مفت زیاد میزنه این عقیده صرقا عقیده ی پوسیده منه
با سلام
من دیگه عضو این گروه نیستم اما با دیدن این بحث خواستم یک حرفی بزنم
واقعا چرا عده ای فکر میکنن که همه چی باید در انحصار اونها باشه آدمایی که تو این جامعه حتی میخوان یک فضای مجازی رو هم مال خودشون کنن اینجا هم میخوان همه طبق میل اونها برخود کنن حرف بزنن رفتار کنن چون اسم این گروه مثلا فلانه باید حتما در مورد این حرف زده بشه خنده داره حتی توی این فضای مجازی هم دیکتاتوری را میندازن میخوان خصوصی سازی کنن
اگه شماها نمیتونید حرفای به اصطلاح بی ربط دیگران رو بشنوید با هم برید بشینید جایی حرف های ادبی بزنید بقیه رو هم که مشتی بی ربط هستند راه ندید
خیلی کتابا خوندید اما کو اثری از اون کتابا وقتی اینجا هم میخواید سانسور کنید وقتی اینجا هم دم از تافته جدا بافته میزنید؟اینجا هم میخواید یک سری برن کنار؟
وقتی هنوز یاد نگرفتید نظرات دیگران رو بپذیرید به اون نظرات هرچی که باشن احترام بذارید چطور میتونید از اصلاح یا بهتر شدن حرف بزنید؟
کتابایی که خوندید فقط باعث شده احساس بزرگی بهتون دست بده
واقعا از دوستی با برخی متاسفم وقتی میبینم اینجا هم نمیتونن چیزی مخالف اونی رو که میخوان ببینن
با سلام
من دیگه عضو این گروه نیستم اما با دیدن این بحث خواستم یک حرفی بزنم
واقعا چرا عده ای فکر میکنن که همه چی باید در انحصار اونها باشه آدمایی که تو این جامعه حتی میخوان یک فضای مجازی رو هم مال خودشون کنن اینجا هم میخوان همه طبق میل اونها برخود کنن حرف بزنن رفتار کنن چون اسم این گروه مثلا فلانه باید حتما در مورد این حرف زده بشه خنده داره حتی توی این فضای مجازی هم دیکتاتوری را میندازن میخوان خصوصی سازی کنن
اگه شماها نمیتونید حرفای به اصطلاح بی ربط دیگران رو بشنوید با هم برید بشینید جایی حرف های ادبی بزنید بقیه رو هم که مشتی بی ربط هستند راه ندید
خیلی کتابا خوندید اما کو اثری از اون کتابا وقتی اینجا هم میخواید سانسور کنید وقتی اینجا هم دم از تافته جدا بافته میزنید؟اینجا هم میخواید یک سری برن کنار؟
وقتی هنوز یاد نگرفتید نظرات دیگران رو بپذیرید به اون نظرات هرچی که باشن احترام بذارید چطور میتونید از اصلاح یا بهتر شدن حرف بزنید؟
کتابایی که خوندید فقط باعث شده احساس بزرگی بهتون دست بده
واقعا از دوستی با برخی متاسفم وقتی میبینم اینجا هم نمیتونن چیزی مخالف اونی رو که میخوان ببینن

من نمیدونم شما دلتون از کی پره؟
اما من با نظر زینب موافقم
اسم این گروه داستان کوتاهه
نه اینکه بیایم از ماه رمضان و چه رنگی دوست دارید
نمی دونم تابستان خود را چگونه گذرانده اید
حرف بزنیم
وقتی شما نمی تونید نظر مخالف را تحمل کنید
اونوقت حرف از اصلاح شدن میزنید
این گروه قانون داره
قوانین هم در گروه نوشته شده
باید بهش احترام گذاشت
چهار کلمه حرف درست بزنید که به ادبیات ربط داشته باشه

اما به نظر محمد حسین اعضای گروه احترام گذاشتند و گروه عمومی شد
تصمیم با مدیران گروهه
شما هم بهتره تعریف دموکراسی را یاد بگیرید
بد نیست

با سلام
من دیگه عضو این گروه نیستم اما با دیدن این بحث خواستم یک حرفی بزنم
واقعا چرا عده ای فکر میکنن که همه چی باید در انحصار ..."
مریم عزیز
استنباط من از حرفت این بود که می شود در یک کتاب رمان، دستور آشپزی رزا منتظمی را به چاپ رساند. من با سانسور به هر صورت و هر شکلی مخالفم اما منشور اخلاقی به معنای سانسور نیست
در نشر، چه به صورت طبع کاغذی و چه به صورت مجازی قواعدی حاکم است، نه منحصر به ایران، که در تمامی دنیا و زمانی که شما جز مجموعه ای می شوید باید به آن احکام احترام بگذارید. این احکام که در قالب یک منشور اخلاقی منتشر شد، مانند روح قانون در یک جامعه است. شما وضع قوانین را انحصار طلبی و اجرای آن را دیکتاتوری می دانید؟
می گویید که انحصار طلبی در فضای مجازی پدید آمده و اگر عده ای در این گروه به دنبال حرف ادبی هستند بروند و جایی بنشینند و با هم بحث ادبی کنند و گروه داستان کوتاه را رها کنند. دوست عزیز فکر نمی کنید زمانی که شما منشور و باورهای این گروه را نمی پسندید بهتر باشد برروی وبلاگ خودتان نظراتتان را منتشر کنید
شما اگر یک نیم نگاه کوچک به هدف پدید آمدن گروه بیاندازید خواهید دید که دلیل پدید آمدن گروه چه بوده است و کسی که این گروه را پدید آورد هدفی داشت و کسانی که با او همراه شدند هم عقیده و هم هدف او شدند تا به نتیجه ای که می پنداشتند برسند
دوست دارم به یاد دوستان بیاورم که هربار که صفحه گروه بالا می آید نوشته ای همراه آن است که انگار بعضی ها آن را نخوانده اند و بعضی ها هم فراموش کرده اند. نوشته است: ما اینجا جمع شده ایم که داستان بنویسیم و داستان بخوانیم
فکر نمی کنم روشن تر از این بشود عنوان کرد.
مثل این است که گروهی بخواهند برای کوه نوردی بروند قله ای را فتح کنند. در بین راه یک نفر بگوید که من دیگر حال کوه نوردی ندارم می خواهم بروم دریا. بعد که بقیه به او خورده می گیرند بگوید که شما دموکراسی سرتان نمی شود و آزادی نمی فهمید
دوست عزیز اگر انتقادی دارید صاف و پوستکنده بگویید و اگر انتقاد شما به فرد خاصی برمی گردد نامش را ببرید. این کلی گویی ها دردی دوا نمی کند
اگر به دنبال بحثی منطقی و سازنده هستید من شما را به خویشتن داری دعوت می کنم با کلی گویی و یا حرفهای تخریبی چیزی جز وقت تلف کردن عاید هیچ کداممان نمی شود

متاسفانه با بالا رفتن اعضای گروه
از کیفیت گروه کاسته شده و موضوعاتی که هیچ ربطی یا حتی اندک ربطی به ادبیات داشته باشد مطرح می شه که به جزء بالا رفتن..."
دوست عزیز سلام
من هم با شما موافقم که طبیعت هنر از جریانهای روز تاثیر می پذیرد و این خیلی هم سازنده است و شاید اگر به چنین رویکردی بازگردیم بتوان کیفیت را نیز بهبود بخشید
یادآوری کنم که هیچ کجای منشور اخلاقی در مورد این که شما نمی توانید مطالبی با دست مایه سیاسی منتشر کنید نوشته نشده است مطالب سیاسی فاقد بار ادبی نباید منتشر گردند نتیجه آن که بر اساس استنباط بنده محدودیت در زمینه خلق آثار چه به لحاظ مفهومی و چه به لحاظ موضوعی پدید نیامده است و نیل به سمت خلق ادبی بوده و حال در هر موضوعی و یا هر مفهومی

!!
اشکان عزیز
همونطور که گفتی
گروه تغییرات زیادی کرده
از جو حاکم گرفته تا کیفیت مطالب
نمی خوام تقصیر و به گردن عده خاصی بن..."
صالح عزیز
من هم دقیقا به دنبال چاره جویی هستم. چه باید کرد؟ سوال من هم دقیقا همین است
من امیدوارم که کسی جوابی برای این سوال پیدا کند

و چقدر کیفیت اومده پایین
اما بنظرم
ادبیات جز زبانی برای گفتن نظرات نیست
حال سبک ها متفاوته
اگه همیشه دور اینکه چه جور بگیم بگردیم
یادمون میره چی میخواستیم بگیم
دیگه اینکه..."
نبی عزیز
من درست متوجه نظرت نشدم،متصوری که تفاوتی در کیفیت پدید نیامده یا بهبود پیدا کرده یا چیز دیگر؟
من هم عقیده ای مشابه دارم که سبک در ادبیات ملاک نیست ولی مسئله این است که خلق ادبی کاهش پیدا کرده است و این برایم ناراحت کننده بود که این مطلب را به بحث عمومی گذاشتم که شاید با هم فکری بتوان راهی برای بهبود این نقصان پیدا کرد
اگر هم نظری خلاف این عقیده داری خوشحال می شوم استدلالهایت بخوانم

به نظر من این مشکل کلی تر از محدودهء گروه داستان کوتاه است.یعنی حال ادبیات لااقل در ایران بسیار وخیم است
این همه سال ماها چه برای ادبیات کرده ایم؟چه کسی توانسته جای هدایت را بگیرد؟
معادل بيضايي كيست ؟ چرا ساعدي و رادي تكرار نشدند ؟
بعد از "دولت آبادي" و "دانشور" كدام نويسنده ي صاحب دردي آمده و توانسته رنج اهل آبادي را براي ما جماعت بي درد شهر نشين، تصوير كند ؟ مگر "دُن آرام شولوخوف" چه دارد، كه "كليدر" دولت آبادي ندارد ؟ فاصله ي ادبيات ما با ادبيات روسيه و فرانسه و آمريكاي جنوبي چرا اينقدر زياد است ؟
چرا بايد "حضرت كوئليو" يك قصه ي كوتاه از مثنوي مولاناي ما را بردارد و با چند دست ترجمه و تغيير به اسم "كيمياگر" به خورد خود ما بدهد و تازه به چاپ سي ام هم برسد ؟ بعد دانشجوي ادبيات ما از او بپرسد كه "استاد ! شما اين داستان به اين خوشگلي را چطور خلق كرده ايد ؟!" .
حفره بزرگي را كه فقدان شاملو - اين غول عظيم زبان فارسي - در ادبيات ما به جا گذاشته، چند هزار تا از اين شاعران تفنني هم روزگار ما مي توانند پر كنند ؟
متأسفانه ما اکثراً راه را اشتباه رفته ايم. تجربه و نو گرایی اشتباه فهمیده شده.
ذهن خالی و بدون ذخیره و پوچ، چه تجربه ای خواهد داشت ؟ او(این ذهن ما) باید اصول را یاد بگیرد. همان طور که هست. همان طور که بوده. مو به مو. مرحله به مرحله. وقتی آنچه هست را آموخت، می تواند همه را فراموش کند و خودش کار تازه ای انجام دهد و خودش می تواند قانون جدیدی بنویسد. اينها همه زمان مي برد و دشواري دارد. ما حاضر نيستيم هزينه بپردازيم. ما به خوردن لقمه هاي آماده و غذاهاي حاضري عادت كرده ايم. ما دنبال قرصي مي گرديم كه با بلعيدنش، آدم يك شبه "ماركز" شود
وهمین ماها
در گروه کوچک داستان کوتاه هم "البته" که مشکل خواهیم داشت .
تجربیات بزرگان دنیای معاصر ادبیات
به من آموخته اند
که بی توجهی به بازمانده های ادبی و نخواندن نوشته ها و نفهمیدن میراث گذشتگان، نتیجه ای جز بيهودگي و آشفتگی و هرج و مرج هنری نخواهد داشت. پيش لرزه هايش كه معلوم است. امروز دیگر نمی شود تعریفی برای چیزی به دست داد. دیگر نمی شود با کسی بحث کرد. نقدی وجود ندارد. فحاشي و سلاخي و تخريب اما، تا دلت بخواهد هست ! برای هر ایراد و نقص منطقی، یک توجیه شخصی
یادم است علی آقا مطلبی راجع به جمال زاده گذاشتند هیچکس کامنتی ننوشت
دل آرام راجع به گتسبی بزرگ پرسیده بود
شاید باید یک تنگر می شد برای خواندن این رمان بزرگ ..اما نشد
.
.
.
ریشه ء مشکلات عمیقتر از این حرفاست
...
ولی هنوز هم دیر نشده
اگر واقعا دوست دار ادبیات هستیم
این گروه جایگاه عالی ست برای آموختن و از نو شروع کردن
من خودم از وقتی شروع کرده ام به مطالعه گذشته ادبیات کشورم، تازه فهمیده ام هیچ نمی دانسته ام
چند شعر و رمان خوانده ام با چند نفر از بزرگان ادبیات دوست بوده ام وموقع دلتنگی دوسه تا نوشته نوشته ام نام خود را هم می خواهم بگذارم کسی که از ادبیات می داند
نه من هیچ چیز نمی دانسته ام
شاید دوستان حرفهایم را حاشیه بدانند
ولی من تجربه خودم را از دنیای ادبیات نوشتم
اما در مورد سوال اشکان گرامی
که چه باید کرد؟
جز این تجربه شخصی خودم چیزی ندارم که بگویم.
با اضافه ء اینکه این گروه گروه خیلی خوبی ست
با ادبیات قدرتمند ترش کنیم
همواره موفق باشید

نوشته ت تلنگری بود که عشق به ادبیات رو که مدت زیادی بود در من خاموش شده بود روشن کنه
اشکان عزیز من متوجه پایین آمدن کیفیت گروه نشدم
داستان گذاشته میشه
داستان های قوی ای توشون دیده میشه
نقد هست
خوب اینا مثل گذشتس و کم نشده
در مورد بحث و گفتگو خوب چه اشکالی داره که بحث های متفرقه تو گروه باشه
اتفاقا از تبدیل شدن گروه به یه گروه خشک و زشت جلو گیر ی میکنه
برای من مهمه که مثلا نویسنده فلان داستان در مورد ماه رمضان نظرش چیه
به فلان سوال چی جواب میده
و در واقع چه شخصیتی داره
به نظرم نمییاد که این بحث های متنوع مشکلی رو توی گروه ایجاد کنه
من یه پیشنهاد دارم خطاب به مدیران محترم
قسمتی رو اختصاص بدید به تفصیر داستان
یکی یه داستان کوتاه از یه نویسنده بزاره و بقیه داستان رو بخونن و تفصیر خودش رو از داستان بگه
به نظر من خیلی توی داستان نویسی تاثیر داشته باشه
فکر کنم این کار برای این گروه لازم باشه
ممنون اشكان عزيز كه اين تاپيك رو ايجاد كردي و درد دل همه رو گفتي
اين رو دقيقن از رو نوشته هاي بچه ها ميشه فهميد كه دل پري دارن از جريانات اخير
همونطور كه همتون مي دونيد من اينجا تا شده سعي كردم كه ژست مدير به خودم نگيرم
و مسائل مدريتي رو به حميد و مهدي عزيز سپردم
و حتي بيشتر ناظم بودم تا مدير
فكر نمي كنم ناظم بدي بوده باشم و همينجا اعتراف مي كنم
حتي پيشنهاد اعتراض به سبك فينگليش رو خودم به دوست عزيزمون دادم
ولي با اين وضعيت لازم مي بينم هدفي رو كه خيلي وقته قصد اجراش رو دارم با دوستان در ميون بذارم
:
از اين به بعد تاپيك هايي كه بيشتر از يك هفته از تاريخ ارسالشون گذشته باشه و هيچ پستي نگرفته باشن
حذف مي شه
اينجوري مجبوريم اگر به تاپيكي علاقه داريم نظرمون رو راجع بهش بگيم
و نكته ي ديگه در مورد افراد خاموش گروه
به زودي تمامي اعضايي كه تا حالا هيچ پستي به داستان كوتاه ندادند عضويتشون لغو ميشه
و همينطور اين كار ادامه پيدا مي كنه
تا يك جمع يك دست داشته باشيم
دوستان بهونه نيارن كه ما فقط قصد خواندن داريم و غيره
نوشته اي كه در اينجا ارسال مي شه
هدفش چيزي فراتر از خوانده شدنه
كه اگر اينطور نبود
همگي به وبلاگهايمان رجوع مي كرديم
اين نظر منه
ولي قبل از هرگونه اقدامي
مثل هميشه
اول بايد نظر اعضا پرسيده بشه
اگه كسي انتقادي داره و يا به هر نوع با اين مسائل مشكلي داره نظرش رو عنوان كنه تا در نهايت گروه داستان كوتاه
كه ديگه بزرگترين گروه ادبي فارسي زبانه با جايگاه حقيقيش برسه
با احترام
بهزاد
اين رو دقيقن از رو نوشته هاي بچه ها ميشه فهميد كه دل پري دارن از جريانات اخير
همونطور كه همتون مي دونيد من اينجا تا شده سعي كردم كه ژست مدير به خودم نگيرم
و مسائل مدريتي رو به حميد و مهدي عزيز سپردم
و حتي بيشتر ناظم بودم تا مدير
فكر نمي كنم ناظم بدي بوده باشم و همينجا اعتراف مي كنم
حتي پيشنهاد اعتراض به سبك فينگليش رو خودم به دوست عزيزمون دادم
ولي با اين وضعيت لازم مي بينم هدفي رو كه خيلي وقته قصد اجراش رو دارم با دوستان در ميون بذارم
:
از اين به بعد تاپيك هايي كه بيشتر از يك هفته از تاريخ ارسالشون گذشته باشه و هيچ پستي نگرفته باشن
حذف مي شه
اينجوري مجبوريم اگر به تاپيكي علاقه داريم نظرمون رو راجع بهش بگيم
و نكته ي ديگه در مورد افراد خاموش گروه
به زودي تمامي اعضايي كه تا حالا هيچ پستي به داستان كوتاه ندادند عضويتشون لغو ميشه
و همينطور اين كار ادامه پيدا مي كنه
تا يك جمع يك دست داشته باشيم
دوستان بهونه نيارن كه ما فقط قصد خواندن داريم و غيره
نوشته اي كه در اينجا ارسال مي شه
هدفش چيزي فراتر از خوانده شدنه
كه اگر اينطور نبود
همگي به وبلاگهايمان رجوع مي كرديم
اين نظر منه
ولي قبل از هرگونه اقدامي
مثل هميشه
اول بايد نظر اعضا پرسيده بشه
اگه كسي انتقادي داره و يا به هر نوع با اين مسائل مشكلي داره نظرش رو عنوان كنه تا در نهايت گروه داستان كوتاه
كه ديگه بزرگترين گروه ادبي فارسي زبانه با جايگاه حقيقيش برسه
با احترام
بهزاد

من با این عمل موافقم و فکر می کنم این پالایش به سمت پیشرفت گروه خواهد بود. مضافا این که گروه آزاد است و غیر اعضا به راحتی می توانند مطالب را بخوانند. من بسیار با این حرکت موافقم
من کاملا موافقم بهزاد
چرا باید وقتی کسی نه چیزی می نویسه نه اصلا معلوم نیست
می خونه عضو گروه باشه؟!
چرا باید وقتی کسی نه چیزی می نویسه نه اصلا معلوم نیست
می خونه عضو گروه باشه؟!

اگر به هركس كه كه قراره حذف بشه قبلش اطلاع داده بشه
و قبل از حذف با متني نه دستوري ازشون خواسته بشه كه تو گروه فعاليت كنن
درمورد حذف تايپيك هايي كه كامنت ندارن مخالفم

موافقم که حذف شوند برای اینکه گروه یک دست تر میشه
اما بهزاد عزیز در مورد حذف نوشته هایی که بعد از یک هفته حذف بشن من با نظر محمد موافقم
اما هرچی بعد بچه های گروه تصمیم بگیرند
من اطاعت می کنم

اما با پيشنهاد حذف كساني كه توي گروه فعاليت نميكنن موافقم. ولي به نظرم بهتر قبلش پيشنهاد محمد رو در اين مورد اجرا كنيم


در ضمن به نظر من اگر همه اعضا به همون منشور اخلاقی آقا حمید که بعد از انتخابات به همه پست کردند عمل کنند ب گمانم خیلی از مشکلات حل خواهد شد

ببخشید که می خواهم با یکی از نظراتت مخالفت کنم. اگر بخواهیم دو گروه فعال و غیر فعال داشته باشیم و همه چیز آزاد باشد، با الان چه فرقی می کند!؟ الان هم همین است. من پس فردا آماری را در دسترس همه گروه قرار می دهم که نتیجه کارکرد اعضای گروه است. شاید آن زمان با هم همعقیده شویم که پالایش نوعی نیاز تلقی می شود

"
اینکه پذیرش در گروه همین طور باقی بمونه
واگر کیفیت پایین اومده بدون شک ناشی از کسانی هست که پیش از این از فعالینی بوده اند که با کار های اونها این گروه مطلوب نظر منتقدین بوده
وگفتم که فکر میکنم شرایط اخیر باعث ایجاد این روند شد نه اعضای جدید

اين رو دقيقن از رو نوشته هاي بچه ها ميشه فهميد كه دل پري دارن از جريانات اخير
همونطور كه همتون مي دونيد من اينجا تا شده سعي كرد..."
این فکر خوبیه برای اینکه یک شرطی به صورت حداقل فعالیت گذاشته بشه ولی باید مراقب بود که زیاد سخت گیری نشه

من هم موافق سخت گیری نیستم. به هر حال اینجا اکثرا نویسندگان آماتور هستند و قاعدتا نباید فشاری برای نوشتن باشد ولی فکر نمی کنم نوشتن چند پیغام در هفته وقت زیادی از کسی بگیرد. به طور کل با شما موافقم

من یک آمار گیری ساده انجام دادم که نمودار آن را می توانید از لینک زیر دریافت کنید
http://www.nasramsystems.com/stat/Mem...
فکر می کنم نتایج این آمارگیری به خوبی نشان می دهد که تعداد زیادی از افراد گروه هیچ گونه فعالیتی از خود نشان نداده اند

215 نفر کمتر از 10 پیام دارند
و 86 نفر بین 10 تا 50 پیام.
مجموع کسانی که بیش از 50 پیام نگاشته اند و فکر می کنم بتوان آنها را افراد فعال گروه خواند متاسفانه تنها 37 نفر هستند
من امیدوارم مدیران گروه و اعضا بتوانند با کمک هم آمار تعداد افراد فعال را افزایش دهند

ولی اینکه کسی نظر نداده که به این معنی نیست که اصلا به تاپیکی نگاه نکرده. تو مدرسه هم شاگرد تنبل و زرنگ داریم. می خواهید شاگرد تنبلا رو از گروهتون بیرون کنید؟؟؟
اینطوری بود که نصف مدارس باید جمع شوند. و دیگر اینکه اگر کسی نقدی بر داستانی ندارد شاید خود را در حدی نمی بیند که دیگران رانقد کند و تنها از خواندن مطالب و هنر سایرین لذت می برد. از تعداد مشاهدات هر تاپیک میشه تا حدودی فهمید که به آن سر زده شده یا نه.
اگر طبق گفته های بالا برایتان خیلی مهم هست که همه، نوشته ها را نقد کنند خوب در تعریف گروه این شرط را اضافه می کردید.
زیاد بودن تعداد اعضا هم ربطی به کم تر شدن فعالیت سایرین ندارد.دارد؟؟.

من دو مسئله جدا از هم را عنوان کرده بودم که توضیح خواهم داد
اول این که وقتی تعداد اعضا بالا می رود، انتظار از گروه بیشتر خواهد شد. ولی اتفاقی که افتاد نه تنها کیفیت بهبود نیافت، کمیت نوشته ها هم آنچنان بیشتر نشد و این در واقع یک سوال آسیب شناسی بود
این گروه به صورت آزاد است و هر کسی می تواند وارد شود و مطالب را بخواند و نیازی ندارد که عضو گروه باشد. بعضی کسان هستند که بیش از سه ماه است عضو گروه شده اند و حتی به پیام هم بر روی گروه درج نکرده اند. شما هم می توانید مثل من بشمارید، 775 عضو بدون درج حتی یک پیام و 215 نفر با کمتر از 10 پیام که تعداد زیادی از آنها تنها یک پیام دارند و آن هم احتمالا سلام کردن به سایر اعضاست
بهزاد عزیز یک پیشنهاد را مطرح کرد و هر کسی نظری داد. دقیقا هم هدف من از طرح این سوال همین بود که همه نظر بدهند. شما هم اگر راه حلی دارید بگویید شاید بدون حذف اعضا بشود کاری از پیش برد
به هر حال باید کاری کرد تا گروه از این حالت رکود بیرون بیاید. همین الان هم که این پیام را خطاب به شما می نویسم 52 نفر از اعضا از این عنوان بازدید کرده اند و متاسفانه فقط 14 نفر در بحث شرکت داشته اند. این مسئله دیگر نقد ادبی نیست که کسی بگوید من نقد نمی دانم و یا داستان نویسی و شاعری بلد نیستم
یک تصمیم گیری جمعی است ولی علیرغم بازدید نسبتا قابل قبول، تنها 14 نفر در بحث شرکت کرده اند یعنی تنها در حدود 25% بازدید کنندگان و همین مسئله است که مرا ناراحت کرده است چرا که اکثر آنها هم جز گروه فعالی هستند که بیش از 100 پیام ارسال کرده اند

اشکان عزیز نتایج آمار گیری شما بسیار به نمودارهای رئیس جمهور منتخب میماند
با اینکه چند روزیه عضو این گروه شدم و داستانها رو خوندم بعضی از اونها اینقدر بی پایه و اساس هست که شک میکنم که ای..."
نمیدونم چرا ولی خیلی از نکته ای که اشاره کردید خوشم اومد
مثل یه تلنگر عالی بود
خیلی خیلی خوشحال میشم که گروه رو از این حالت که اشاره کردی در بیاری با فعالیت بیشتر
مطمئن باش که خیلی هارو خوشحال میکنی
خیلی بده وقتی یه عده دور هم جم بشن هی از هم تعریف کنن و ندونن دورو برشون چی میگذره

اگر کسی واقعا علاقمند ماندن باشد می تواند فعالیتی هرچند کم داشته باشد.چه لزومی به اینهمه عضو و سکوت ...
من هم از زحمت شما
آقا اشکان متشکرم

اشکان عزیز نتایج آمار گیری شما بسیار به نمودارهای رئیس جمهور منتخب میماند
با اینکه چند روزیه عضو این گروه شدم و داستانها رو خوندم بعضی از اونها اینقدر بی پایه و اساس هست که شک میکنم که ای..."
عزیز x-y
آمار من یک تفاوت عمده با آن آماری که گفتی داشت. نمی دانم چقدر با ساختار این سایت آشنا هستی ولی توصیه ای دارم که کمی شمارش می خواهد.
در صفحه اصلی گروه در سمت راست بالا لینکی وجود دارد که رویش نوشته است
members
اگر بر روی آن کلیک کنی می توانی فهرست تمامی اعضای گروه را ببینی و آنها را بر اساس تعداد نظراتشان مرتب کنی
و می توانی یکی یکی آنها را بشماری و به این اعدادی را که ارائه کرده ام برسی. کار ساده ای است که من انجام داده ام خوشحال می شوم کس دیگری هم آن را انجام دهد

در هر صورت من خوشحال می شوم که کسی آغازگر این بدعت باشد

شما قبل از اینکه کسی را مورد نقد قرار بدین بهتر پیش زمینه ی دوستانی را که میگید داستان هایشان در حد کودکان هست را ببینید و نقد کنید
در ضمن بهتر کاری از خوتون ارائه بدید
تا ببینیم شما چند مرده نویسنده هستید
بعد وقتی فقط تعداد اضای گروه بالا و بالاتر میره
و اعضای گروه به خودشون زحمت نوشتن نمیدن
همون بهتر که حذف بشن
من فکر می کنم بعضی از دوستان فقط عضو میشسن و حضورشون همون در حد یک سلامی است که اشکان گفت

من (و امثال من) اگه تو این بحث شرکت نکردم دلیلش اینه که تازه واردم و مدت زیادی نیست که اومدم تو این گروه ، برای همین تو این زمینه ها تابع نظر قدیمی تر ها (و صد البته جمع) هستم
حالا که میگید همه نظر بدن خوب من هم نظر میدم ، این که گره فعال تر بشه خیلی خوبه ولی این پیشنهاد بهزاد خان که پست هایی که بعد از یک هفته کامنت نداشتند حذف بشن زیاد به نظرم جالب نیومد
به دو نکته ی دیگه هم می خوام اشاره کنم
اول
اینکه به نظر میاد بحث یخورده داره از اصلش فاصله میگیره و کار داره به گلایه و کری خوندن میکشه ، ای کاش تو این تاپیک فقط درمورد همین موضوع فقط بحث بشه تا زود تر به نتیجه برسه
دوم
از مدیران و معاونان این گروه فقط بهزاد خان این جا نظر دادند ، بهتره که آقا مهدی و حمید خان هم نظرشون رو بگن ، خلاصه تاثیر آرای این دوستان از بقیه بیشتره و تصمیم نهایی هم به عهده ی اونهاست

عذر مهدی به جاست
مهدی فعلا کمی مریض احوال هستش وگرنه
اگر باشه حتما نظر میده
اما من در مورد حمید خبری ندارم

من هم موافقم که نباید به حاشیه رفت و باید برگشت به اصل بحث. من فقط قصدم از گذاشتن نظر قبلی، دفاع از اعتبار آماری بود که ارائه کرده بودم و قصد دیگری نداشتم.
احساسم بر این بود که اگر دوستان به اعتبار آماری که ارائه کردم شک کنند اصل بحث زیر سوال می رود این بود که تصمیم گرفتم اعتبار آن را به اثبات برسانم و اگر از اصل بحث دور افتادم عذر خواهی می کنم

.
.
میخونیم
.
نظر میدیم
.
تعریف میکنیکم
.
.
تشویق میکنیم
.
انتقاد میکنیم
.
.
گاهی هم اونقدر بی حوصله ایم که هیچکدوم از این کارا رو نمیکنیم
ولی به هیچ وجه قبول نمیکنیم زیر فشار منگنه و آمار و فقط برای باقی موندن
و به قیمت دادن شعارهای آبکی در قالب کامنت وبه تعداد بالای 50 تا
یا حتی به قیمت نوشتن داستان های بی سرو ته
ثابت کنیم که هستیم


به نظر بحث خیلی جالبی رو ایجاد کردید
منم با این نظر موافقم که باید اعضای گروه با فعالیت خودشون به گروه پویایی بیشتری بدن و برای محدود کردن عضویت هم موافقم که بعد از اعلام به اشخاص اینکار انجام بشه که اگر کسی مایل به فعالیت هست توی مدت مشخصی فعالیت کنه و از حذف شدن خودش جلوگیری کنه
درضمن ایجاد همچین تاپیکی هم خودش یه راه واسه به فکر انداختن اعضای گروه واسه فعالیت بیشتره که باید از اشکان عزیز بخاطرش تشکر کرد

واقعاً فکر نمی کردم نتیجه ی آمار فعالیت اعضا به این شکل باشه با این که تا حدودی قابل پیش بینی بود
پیشنهادهای آقای بهزاد هم به نظر خوب و مفید میان البته با شرایطی که الان تو گروه داریم یه خورده عملی کردنش سخته ولی در کل هر کاری اولش سخت میشه
;)
با دوستانم موافقم که باید تعریفی برای فعال بودن و نبودن ارائه بشه و اعضا قبل از حذف و یا ابقا از قوانین جدید اطلاع داشته باشن

پاداش همیشه بهتر از تنبیه جواب میدهد و جایزه ی چاپ داستان در فصلنامه ی مجازی به کسی داده میشود که کار بهتری ارائه دهد

# هر چندوقت یکبار کارگاه های آموزشی مجازی در قالب تاپیک با موضوعات چگونگی نوشتن داستان یا چگونگی نقد کردن و... _البته به زبان ساده_ توسط افراد اهل فن چون خود شما برگزار شود و دوستان سوالات خود را بپرسند.
##البته برای این سوال و جواب محدودیت زمانی _مثلا 1 یا 2 هفته_ گذاشته شود تاهم مدرسین موظف باشند در طول این مدت به سوالات جواب بدهند و هم شرکت کنندگان بدانند که تاپیک گذاشته شده مادام العمر نیست و دست بجنبانند و فعال تر شوند.
### بسیار بهتر است که هر دفعه یک موضوع کوتاه مطرح شود تا از حوصله ی شرکت کنندگان هم خارج نباشد.موضوعاتی مثل آغاز و پایان داستان- فضا سازی و شخصیت پردازی_ دیالوگ و ...
#### موضوعات حتما با ذکر مثال از نویسندگان بزرگ مطرح شود تا مطلب بهتر درک شود
#####از تشکر و تعریف از مدرسها خودداری شود تا افراد
از موضوع اصلی خارج نشوند
**(قبلا آقای بهروزی و دیگر دوستان مطالبی در مورد (چگونه داستان بنویسیم و ..) نوشته اند ولی در عین کامل و مفید بودن آنچنان که باید فعال نیست و بازخورد شرکت کنندگان_که مهمترین قسمت فرآیند یادگیری است_ چندان بررسی نشده
با تشکر

من هم فکری مشابه داشتم و سه مطلب بر این اساس در بخش بحث و گفتگو به بحث گذاشتم ولی زیاد مورد توجه قرار نگرفت و همان اعضای همیشگی وارد بحث شدند
شاید مطالبی را که عنوان کرده بودم زیاد قابل ملاحظه نبود و یا انتخاب موضوع زیاد مورد توجه قرار نگرفت، نمی دانم
در هر صورت شاید دیگران اگر اقدام مشابهی انجام دهند نتیجه ای بهتر در بر داشته باشد که امیدوارم چنین باشد

اما این موضوعی که اعلام کردید جواب نمی دهد
ممکنه تا چند وقت بچه ها سعی کنن بنویسن
اما بعد از مدتی همه چیز عادی میشه
اما متاسفانه به نظرم گروه علیرغم زیاد شدن اعضایش، کیفیتش کاهش پیدا کرده است مخصوصا در بخش بحث و گفتگو که به جز چند موضوع همیشگی هیچ عنوان دیگری که کمی به ادبیات ربط داشته باشد مورد بحث قرار نمی گیرد
از دوستانی که با من هم عقیده هستنتد تقاضا می کنم که پیشنهادی کنند تا کیفیت گروه نیز با افزایش شمار اعضایش بالا رود.