داستان كوتاه discussion
نوشته هاي ديگران
>
يك شب
date
newest »


چند دقیقه ی بعد
:
پسرکم
بابایی رو ببخش
بابایی وقتی دروغ می شنوه دیوونه میشه
نمی دونه داره چیکار می کنه
پ.ن:
آخه تقصیر بچه چیه؟
.
.
آخه
تقصیر مرد چی بود؟
چون تلوزیون روشن نمی شود
مردفکر می کند بچه خراب کرده است
درست عین دیسک
کامپیوتر
رادیو
و سیم در آمده جاروبرقی
مردفکر می کند بچه خراب کرده است
درست عین دیسک
کامپیوتر
رادیو
و سیم در آمده جاروبرقی
و از فردای آن شب دیگر کسی ستاره ها را نمی بیند
همه کز کرده و عبوس عرض پیاده روها را در شانه هایشان گز می کنند
از فردای آن شب
...
همه کز کرده و عبوس عرض پیاده روها را در شانه هایشان گز می کنند
از فردای آن شب
...

همه کز کرده و عبوس عرض پیاده روها را در شانه هایشان گز می کنند
از فردای آن شب
...
"
نه جوونم همچينم نيست...خيلي از آدماي ساده دارن به اين باور ميرسن که شلوغي هاي اخير اغتشاش و آشوب بوده. واقعا
خدا پدر ژپتو رو بيامرزه...بنده خدا نميدونست با خلق پينوکيو ، هر نسلش بدتر از نسل قبل ميشه...حيف که نميشه به مرده بد و بيراه گفت!!!!ا

همه کز کرده و عبوس عرض پیاده روها را در شانه هایشان گز می کنند
از فردای آن شب
...
"
نه جوونم همچينم نيست...خيلي از آدماي ساد..."
متاسفانه!
MahtaBi KhaNooM wrote: "Behzad wrote: "و از فردای آن شب دیگر کسی ستاره ها را نمی بیند
همه کز کرده و عبوس عرض پیاده روها را در شانه هایشان گز می کنند
از فردای آن شب
...
"
نه جوونم همچينم نيست...خيلي از آدماي ساد..."
من گفتم هیچ کسی با بی کس ها کاری ندارم
همه کز کرده و عبوس عرض پیاده روها را در شانه هایشان گز می کنند
از فردای آن شب
...
"
نه جوونم همچينم نيست...خيلي از آدماي ساد..."
من گفتم هیچ کسی با بی کس ها کاری ندارم
خوشگل بود
اما چرا کتکش میزنه؟
کانالش غیر اخلاقی بوده؟