داستان كوتاه discussion
نوشته هاي ديگران
>
خبر هفته
date
newest »


چه مرد ماهي بوده اين آقا...ولي خودمونيم...بعدش کلي افسوس خورده من مطمئنم.
-------------
يه روز 100000 تومن رو من همينجوري به باد دادم :)اولش مهم نبود برام...ولي بعد خيلي برام سنگين شد هضم اين پيش آمد.

چه مرد ماهي بوده اين آقا...ولي خودمونيم...بعدش کلي افسوس خورده من مطمئنم.
-------------
يه روز 100000 تومن رو من همينجوري به باد دادم :)اولش ..."
آره موافقم
حالا از پیام اخلاقی متن که بگذریم.
تو اون شرایط باید یه جمله می گفت تا گندی که زده بود رو توجیه کنه.
این بهترین جمله ای بود که میشه گفت.
;)
البته مزاح فرمودیم.
به نظر من هم متن خوبی اومد.
در کل از این دسته از نوشته ها که پیام اخلاقی رو در قالب داستان می خوان برسونن زیاد خوشم نمی آد.
اما این یکی واقعا به دلم نشست.
شاید چون یک طرف قضیه یه کودک قرار داشت.
در اينكه مرد خير و خوبي بوده شكي نيست
ولي يه ضرب المثل هست كه ميگه:
قمار باز وقتي مي بازه اگه نگه به ت.. دق ميكنه
ولي يه ضرب المثل هست كه ميگه:
قمار باز وقتي مي بازه اگه نگه به ت.. دق ميكنه
پس از ساعتى، او داخل پاركينگ تك و تنها به طرف ماشينش میرفت كه زنى به وى نزديك میشود. زن پيروزيش را تبريك میگويد و سپس عاجزانه میافزايد كه پسرش به خاطر ابتلا به بيمارى سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ويزيت دكتر و هزينه بالاى بيمارستان نيست.
دوونسنزو تحت تاثير حرفهاى زن قرار گرفت و چك مسابقه را امضا نمود و در حالى كه آن را توى دست زن میفشارد گفت: براى فرزندتان سلامتى و روزهاى خوشى را آرزو میكنم.
يك هفته پس از اين واقعه دوونسنزو در يك باشگاه روستايى مشغول صرف ناهار بود كه يكى از مديران عالیرتبه انجمن گلف بازان به ميز او نزديك میشود و میگويد: هفته گذشته چند نفر از بچههاى مسئول پاركينگ به من اطلاع دادند كه شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنى صحبت كردهايد و چک قهرمانی خود را به او بخشيدهايد. میخواستم به اطلاعتان برسانم كه آن زن يك كلاهبردار است. او نه تنها بچه مريض و مشرف به موت ندارد، بلكه ازدواج هم نكرده. او شما را فريب داده، دوست عزيز.
دوونسزو میپرسد: منظورتان اين است كه مريضى يا مرگ هيچ بچهاى در ميان نبوده است.
بله كاملاً همينطور است.
دوونسزو میگويد: در اين هفته، اين بهترين خبرى است كه شنيدم.
منبع
http://www.manjenic.com/forum-43.html...