داستان كوتاه discussion
نوشته هاي ديگران
>
زندگی
date
newest »

message 1:
by
Mehdi
(new)
Jan 29, 2009 04:17AM

reply
|
flag
*

زندگی مثل دوچرخه سواری می مون؛ واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی
می گی این همونه که تو گفتی؟
خب منم که نگفتم یه چیز دیگه ست گفتم اینجوریش رو شنیدم
و البته بیشتر دوسش دارم.
اما به نظرم خوندن جملات اورجینال لذت دو چندانی دارن.
منظورم ترجمه انگلیسی جمله ست.
ترجمه فارسی رو بذاریم به عهده خواننده بهتره
از ماریا و زینب هم ممنون واسه جملاتشون
با آخرین کامنت جناب بهروزی هم کاملا موافقم که در یک کلام حق مطلب رو ادا فرمودند.
گویا من امشب خیلی خوشمزه شدم
همینجور لطایف و نغایز هست که دارم به ساحت گروه می پراکنم
تاثیرات روزها و شبها دوری از گودریدزه
این رختخواب من کجاست؟





پس از اون دوئل هاست که شخص سوم دوتای دیگه رو می کشه.
اصلا زندگی یا مرگ؟
کدومشون وجود داره و کدوم نبود ِ دیگریه؟
مثل نور و تاریکی
تاریکی وجود خارجی نداره و به نبود نور اطلاق می شه.
من فکر می کنم اون که وجود داره مرگه
اون که ابدیه

:)
;)



حضرت انشتین فرمودند زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه.
و همونطور که از اسمش پیداست "دوچرخه سواری" یعنی "سوار دوچرخه بودن" نه دوچرخه رو سوار کردن و به دوش کشیدن.
به نظرم اگه گاهی پنچر شدی باید وایسی، پنچرگیری کنی و دوباره راه بیفتی. البته سوار بر دوچرخه.