پروفسور الکس سیگل و همکارانش در آفریقای جنوبی نتایج اولین پژوهش در مورد توانایی بدن در مقابله با واریانت جدید امیکرون را منتشر کردهاند. پژوهش روی افرادی انجام شده که با واکسن فایزر واکسینه شدهاند و شامل دو دستهاند: دستهای فقط ایمنی واکسن دارند و دستهی دیگر علاوه بر ایمنی واکسن ایمنی طبیعی هم دارند. همانطور که در چارت بالا پیداست، افرادی که فقط ایمنی واکسن داشتهاند (نارنجی) تواناییشان در مقابله با امیکرون به سطح بسیار پایینی نزول کرده (چهل و یک برابر کمتر نسبت به واریانت اولیهی ووهان). از آن طرف، افرادی که ایمنی طبیعی هم داشتهاند (سبز) تواناییشان کموبیش محفوظ مانده و به گفتهی نویسندهها به احتمال زیاد در برابر ابتلای شدید محافظت میشوند. متاسفانه افرادی که فقط ایمنی طبیعی داشته باشند در این پژوهش مطالعه نشدهاند، گرچه پژوهشهای پیشین نشان میدهند کسانی که ایمنی طبیعی دارند، از واکسیناسیون سود قابل توجهی عاید نمیشوند. اضافه بر این یک پژوهش جدید هلندی نشان میدهد ریسک ابتلای مجدد توسط واریانتهای بتا، گاما و دلتا در افرادی که ایمنی طبیعی دارند، برخلاف کسانی که ایمنی واکسن دارند، افزایش نمییابد (درمقایسه با واریانت آلفا). نکتهی شایان توجه دیگر این که در پژوهش آفریقای جنوبی پلاسمای افرادی که فقط ایمنی واکسن داشتهاند 12 روز بعد از واکسیناسیون گرفته شده-یعنی زمانی که میزان پادتن موجود در بدن در اوجش است و لذا بدن بیشترین توانایی را برای مقابله با ویروس دارد. ولی برای افرادی که ایمنی طبیعی هم داشتهاند، پلاسما 417 روز بعد از ابتلا و 27 روز بعد از واکسیناسیون گرفته شده. و با همهی اینها توانایی دستهی اخیر در مقابله با امیکرون بسیار بیشتر از دستهی قبلی بوده یک نکتهی مهم دیگر: آن دسته از افراد مورد مطالعه در این پژوهش که ایمنی طبیعی هم داشتهاند، همگی کسانی هستند که در موج اول پندمیک در آفریقای جنوبی مبتلا شده بودند، موجی که سردمدارش همان واریانت اولیهی ووهان بود. ویروس کووید در واریانت ووهان هنوز جهشی پیدا نکرده بود که بتواند از چنگ پادتنهای ساختهشده توسط بدن انسان در برود. ولی بر موج دوم پندمیک در آفریقای جنوبی واریانت بتا حاکم بود، واریانتی جهشیافته که میتوانست دو دسته از پادتنها را دور بزند. نتیجه این که افرادی که با واریانت بتا مبتلا شدهاند، در برابر امیکرون (که توانایی گریز از سه دسته از پادتنها را دارد)، به احتمال بالا، ایمنیای حتی قویتر از آنچه که در نتایج این پژوهش میبینیم خواهند داشت. این ایمنی قویتر در مورد کسانی که توسط واریانت گاما (واریانت برزیلی) در آمریکای لاتین مبتلا شدهاند هم صدق میکند. ولی در مورد آمریکا و اروپا نه. چون آنها با واریانتهای ووهان، آلفا یا دلتا مبتلا شدهاند مضاف بر اینها کسانی که ایمنی طبیعی دارند از نعمت ایمنی غشاء مخاطی و ایمنی تیسل (لنفوسیت تی) هم بهرهمندند که در این پژوهش بررسی نشده از همهی اینها چه نتیجهای میشود گرفت دربارهی میزان خطر واریانت جدید؟ تا اینجا گزارشهایی منتشر شده از این که امیکرون احتمالا ضعیفتر از واریانتهای قبلیست که خبر خوبیست. به لحاظ تکاملی ویروسها با جهش کردن ضعیفتر میشوند تا قدرت شیوع بیشتری پیدا کنند. منتها همیشه هم اینطور نیست. ممکن است جهشی ویروس را قویتر و کشندهتر کند. در بررسی گزارشهایی که تا اینجای کار دربارهی امیکرون منتشر شده باید دو نکته را پیش چشم داشت. یکی این که اینها در مورد مردم آفریقای جنوبیاند. کشوری با نرخ واکسیناسیون تنها 25 درصد که 60 تا 80 درصد مردمش ایمنی طبیعی دارند، آن هم از واریانت بتا که از هر واریانت دیگری به امیکرون نزدیکتر است. دوم این که دادههای گزارشهای دیگر براساس مسافران است، جمعیتی غیرمسن که اصولا در برابر کووید ریسک پایینی دارند. سوالِ شدت بیماریزایی امیکرون را تنها وقتی میشود جواب داد که ویروس خودش را به جمعیت آسیبپذیر و در معرض خطر رسانده باشد در مورد واکسن: روشن است که واکسنهای فعلی باید آپدیت شوند، مگر این که مشخص شود امیکرون بسیار ضعیفتر از واریانتهای پیشین است. این که واکسنهای فعلی روی امیکرون موثر نیستند، به این معنیست که سیاستهای پاسپورت کووید و واکسیناسیون اجباری از رده خارج شدهاند در نهایت تنها گسترش ایمنی طبیعی میتواند این پندمیک را پایان دهد. این که امروز میلیونها انسان واکسینهنشده تهدید به اخراج از شغلهایشان میشوند (و بسیاری هم در این مدت اخراج شدهاند)، جنایتی علیه بشریت است. شمار زیادی از این افراد ایمنی طبیعی دارند که از ایمنی واکسن قویتر و ماندگارتر است. در ضمن خیلی از این افراد کارگر و از طبقهی پایین جامعهاند و لذا از نظر اقتصادی بسیار آسیبپذیرند. به علاوه این که جمعیت جوانسال، و به ویژه بچهها، مجبور شوند به زدن واکسنی آزمایشی، که حالا دیگر کارآمد هم نیست، آن هم در مقابل ویروسی که تقریبا هیچ خطری برایشان ندارد، یک جنایت بزرگ پزشکیست و آخر این که ظهور واریانتهای جدیدی که توانایی گریز از ایمنیهای پیشینی را دارند، بار دیگر اهمیت درمان اولیه را برای بیماران در معرض خطر گوشزد میکند