در مجموعه داستان گریخته ، هفت نویسنده از زوایای ادبیات غریب و گوتیک و وحشت بهصورت تماتیک در مورد مرگ صحبت میکنند. هر داستان گریخته دریچهایست به مرگ و این دریچهها گاه به منظری بازیگوشانه و گاه دهشتناک باز میشوند. بهزاد قدیمی نویسندهی اولین داستان این مجموعه است.
«مرگ آخرین دریست که از آن عبور میکنیم. مجموعهای که در دست دارید را گمانهزنی در باب مرگ به هم وصل میکند. هر داستان ملغمهای از وحشت و لذت و کندوکاوی به سوی دیگر دروازهی آخر است.»
وقتی کتابو شروع کردم انتظار نداشتم داستانا خوب باشن ولی وقتی تموم شد تنها آرزوم این بود که کاشکی داستانا بهتر بودن تا میتونستم امتیاز بیشتری بدم
خدمت و خیانت هیولاساز دمشقی 3 فضا سازی جذاب و پایان خوب از نقاط قوتش بودن و داستان خوبی برای شروع بود ___ یادداشتی درباب جنون به انضمام پرترههایی از مرد جانی 2.5 توصیفات به شدت عجیب و جذاب ولی تو خالی در واقع با این که طولانی ترین داستان کتاب بود اما همزمان کمترین محتوا و داستانو داشت ___ بازخوانی زندگی وحشتآور آقای هدایت جبرپور در تشییع جنازهاش 5 عاشق این داستان کوتاه شدم که اینقدر گیرا، جذاب، خواستنی و دقیق بود و برعکس بقیه نویسنده ها که اونقدر به فرم،فضا سازی، توصیفات اهمیت داده بودن که اصل داستان از بین رفته بود این داستان کوتاه همون چیزی بود که باید میبود میشه گفت کل کتاب یه سمت این داستانم یه سمت ___ دکتر به واقع چگونه مرد؟ 4.25 خیلی جذاب و گاهی به سمت ترسناک شدن هم قدم برمیداشت ___ تن 2.5 بازم توصیفات و جملات شاعرانه و داستانی بی هدف ___ رازکاوی تاریخ نحریه _بدون امتیاز واقعیت اینه که حتی نتونستم بخاطر فرم داستان کامل بخونم و همون چیزیم که خوندمم نفهمیدم ___ گریخته 3.75 توصیفات جذاب، داستان قابل قبول، پایان خوب
راستش فکر میکنم درست نباشه که روی تکتک داستانا بخوام نظر بدم. به هر حال مجموعه است و نویسندهی داستانا هم متفاوت. اما در مورد کل مجموعه باید بگم که بعد از خوندن کار احساس کردم که کاش خط متصلکنندهی آثار به هم، جای موضوع که مرگ بود، فرم داستانها میبود. توی این کتاب داستانهایی میخونیم که از نظر فرمی واقعا با هم تفاوتهای فاحشی دارن. زبان و هدف داستانشون متفاوته ... بعضی داستانها با تمرکز روی انتقال موضوع و داستان نوشته شدن با نثری روانتر. بعضی داستانها فرم رو در مرتبهی بالاتری قرار دادن و بعضی از داستانها خارج از تعریف مرسوم داستان، قصهای جذاب رو بدون توجه به فرم داستانی بیان کردن. و همه ی اینها تجربههای نسیبتا موفقی هستن با یکی دو کار فوقالعاده. با توجه به توضیح بالا خواننده واقعا نمیدونه با هر داستان چطور باید ارتباط برقرار کنه. توی هر داستان یه نسبت جدید بین متن و خواننده شکل میگیره که این تعدد فرمولهای ادراکی، خواننده رو ممکنه دلزده یا گیج کنه. یا دست کم به مقام مقایسه بکشونه که مقایسهی درستی معمولا شکل نمیگیره این بین. خلاصه اینکه شخصا دوست داشتم یه نزدیکی فرمی توی داستانها میبود.
شایدم گردآورندهی کار میخواسته هر سلیقه ای که کتاب رو دست گرفت دست کم یکی دوتا کار رو توی کتاب بپسنده.
خلاصه اینکه دست گرداورنده و نویسندههای کار درد نکنه.
بزارید از داستان های عالی این مجموعه شروع کنم داستان "بازخوانی زندگی وحشت اور اقای هدایت جبرپور در تشییع جنازه اش" رو میشه گل سرسبد کتاب دانست ، از این داستان میتوان به راحتی لذت برد و اخرش با فکر کردن به وقایع همراه با سیخ شدن موی تنتون سیخ بشینید و به دیوار زل بزنید به شکلی که باز بخونیدش تا باز ازش لذت ببرید . روایت خدمت و خیانت هیولا ساز دمشقی دارای فضا سازی عالیی هست و بنده رو مجاب به مطالعه ی هر چه سریع تر کتاب خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی از همین نویسنده یعنی اقای مقدم کرد. از قلم اقای فرزین سوری در یادداشتی در باب جنون به انضمام پرترههایی از مرد جانی واقعا لذت بردم . همچنین داستان دکتر به واقع چگونه مرد؟ و گریخته داستان های خوبی بودند اما داستان رازکاوی تاریخ نحریه را دوست نداشتم همچنین تَن را داستان ضعیفی میدونم
خدمت و خیانت هیولاساز دمشقی : ۲ ستاره یادداشتی در باب جنون به انضمام پرترههایی از مرد جانی: ۴ ستاره بازخوانی زندگی وحشتآور آقای هدایت جبرپور در تشییع جنازهاش: ۲.۵ ستاره
خدمت و خیانت هیولاساز دمشقی: ۲.۵ از ۵ یا ۵ از ۱۰ یادداشتی در باب جنون به انضمام پرترههایی از مرد جانی: ۳ از ۵ یا ۷ از ۱۰ بازخوانی زندگی وحشتآور آقای هدایت جبرپور در تشییع جنازهاش: ۲.۵ از ۵ یا ۵.۵ از ۱۰ دکتر به واقع چگونه مرد؟: ۴ از ۵ یا ۸.۵ از ۱۰ (داستان برگزیدهی من) تَن: ۲.۵ از ۵ یا ۵.۵ از ۱۰ رازکاوی تاریخ نحریه: ۲ از ۵ یا ۳.۵ از ۱۰ گریخته: ۴ از ۵ یا ۷.۵ از ۱۰
داستانهای این کتاب هر کدام به مرگ طعنه میزنند. تا اینجا که مشخص است. اما دو ویژگی خیلی مهم دارند. اینکه روایتها فارسی هستند و ترجمه نیستند و دوم اینکه در زیرساخۀ ترسناک و فانتزی قرار میگیرند. دنیای فانتزی و گمانهزن هنوز این اجازه را میدهد که فرم و شکلهای مختلفی را برای نوشتن تمرین کنیم. هر داستان شکل مخصوص به خودش را دارد و خواندن برخیشان حتی خیلی سخت بود یا اینکه بفهمیم چه اتفاقی در حال افتادن است. برای من جدا از خود داستانها که باحال بود و لذت بردم، بیشتر ازاین لذت بردم که فرمهای مختلفی را در یک کتاب دیدم و این احساس همیشه خوب که فانتزی امکانهای بیشتری برای نوشتن برای ما فراهم میکند و زیر سایۀ «نوشتۀ روشنفکری» یا «ادااصولی» گیر نمیافتد. چه برای نویسنده و چه برای خواننده.
بالاخره بعد از چند روز نتم وصل شد و گفتم بیام اینجارو آپدیت کنم. کتاب جالبی بود واقعا و انتظار اینطوری بودنش رو نداشتم چون توی نمایشگاه کتاب توی یه غرفه کودک و نوجوان دیدمش ولی اصلا مناسب کودک و نوجوان نبود و هم سنگین بود بعضی جاها، و هم خشن.