استالین جوان و استالین؛ درباره تزار سرخ

Joseph Stalin #1-2

by Simon Sebag Montefiore, بیژن اشتری (Translator)

سایمن سیبیگ مانتیفوری، پژوهشگر و مورخ انگلیسی، کتاب استالین جوان را در سال 2007 در پی موفقیت گسترده کتاب قبلی اش، استالین؛ دربار تزار سرخ، چاپ و منتشر کرد. استالین؛ دربار تزار سرخ در سال 2003 چاپ و بلافاصله به یکی از پرفروش ترین کتاب های تاریخی در انگلستان مبدل شد. این کتاب همچنین در سال 2004 موفق به کسب جایزه بهترین کتاب تاریخ در انگستان شد. استالین؛ دربار تزار سرخ عمدتا متمرکز بر دوران حکومت جوزف استالین بر اتحاد شوروی است. مانتیفوری با عرضه کتاب استالین جوان در واقع شرح تاریخی خود از استالین و زمینه های به قدرت رسیدن وی و یارانش را تکمیل کرده است.

استالین جوان عمدتا با یک نظم کرونولوژیک و در قالب روایی مبتنی بر واقعیت های تاریخی صرف نوشته شده است.کتاب استالین جوان قبل از اینکه با یک نظم کرونولوژیک آغاز شود، خواننده را ابتدا درگیر مهم ترین فراز در زندگی استالین جوان می کند و آن شرح جذابی است از ماجرای سرقت بزرگ بانک در تفلیس. کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ نیز قبل از پرداختن به شرح زندگی استالین به عنوان یک دیکتاتور، با شرح یکی از پرکشش ترین اپیزود ها در زندگی استالین دیکتاتور(خودکشی همسرش در 1932) آغاز می شود. به این ترتیب، کتاب استالین جوان حوادث زندگی استالین (یا سوسو) را از بدو تولد تا سال 1917، زمان آغاز به قدرت رسیدن استالین، در بر می گیرد و کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ به حوادث زندگی استالین از 1917 تا زمان مرگش در سال 1953 می پردازد

1446 pages, Hardcover

First published January 1, 2008

About the author

Simon Sebag Montefiore is the author of the global bestsellers 'The Romanovs' and 'Jerusalem: the Biography,' 'Stalin: the Court of the Red Tsar' and Young Stalin and the novels Sashenka and One Night in Winter and "Red Sky at Noon." His books are published in 48 languages and are worldwide bestsellers. He has won prizes in both non-fiction and fiction. He read history at Gonville and Caius College, Cambridge University, where he received his Doctorate of Philosophy (PhD).
'The Romanovs' is his latest history book. He has now completed his Moscow Trilogy of novels featuring Benya Golden and Comrade Satinov, Sashenka, Dashka and Fabiana.... and Stalin himself.


Buy in the UK: http://www.amazon.co.uk/Night-Winter-...

"A thrilling work of fiction. Montefiore weaves a tight, satisfying plot, delivering surprises to the last page. Stalin's chilling charisma is brilliantly realised. The novel's theme is Love: family love, youthful romance, adulterous passion. One Night in Winter is full of redemptive love and inner freedom." Evening Standard

"Gripping and cleverly plotted. Doomed love at the heart of a violent society is the heart of Montefiore's One Night in Winter... depicting the Kafkaesque labyrinth into which the victims stumble." The Sunday Times

"Compulsively involving. Our fear for the children keeps up turning the pages... We follow the passions with sympathy... The knot of events tugs at a wide range of emotions rarely experienced outside an intimate tyranny." The Times

"The novel is hugely romantic. His ease with the setting and historical characters is masterly. The book maintains a tense pace. Uniquely terrifying. Heartrending. Engrossing. " The Scotsman

“Delicately plotted and buried within a layered, elliptical narrative, One Night in Winter is also a fidgety page-turner which adroitly weaves a huge cast of characters into an arcane world.” Time Out

“A novel full of passion, conspiracy, hope, despair, suffering and redemption, it transcends boundaries of genre, being at once thriller and political drama, horror and romance. His ability to paint Stalin in such a way to make the reader quake with fire is matched by talent for creating truly heartbreaking characters: the children who find themselves at the centre of a conspiracy, the parents…. A gripping read and must surely be one of the best novels of 2013. ” NY Journal of Books

"Not just a thumpingly good read, but also essentially a story of human fragility and passions, albeit taking place under the intimidating shadow of a massive Stalinist portico." The National

"Seriously good fun... the Soviet march on Berlin, nightmarish drinking games at Stalin's countryhouse, the magnificence of the Bolshoi, interrogations, snow, sex and exile... lust adultery and romance. Eminently readable and strangely affecting." Sunday Telegraph

" "Hopelessly romantic and hopelessly moving. A mix of lovestory thriller and historical fiction. Engrossing." The Observer

“Gripping. Montefiore’s characters snare our sympathy and we follow them avidly. This intricate at times disturbing, always absorbing novel entertains and disturbs and seethes with moral complexity. Characters real+fictitious ring strikingly true.It is to a large extent Tolstoyan …..” The Australian

“Enthralling. Montefiore writes brilliantly about Love - from teenage romance to the grand passion of adultery. Readers of Sebastian Faulks and Hilary Mantel will lap this up. A historical novel that builds into a nail-biting drama … a world that resembles… Edith Wharton with the death penalty.” Novel of

Reviews

[نیما اکبرخانی · Rating 5 out of 5]

فراتر از کتاب
از آن کتاب هایی بود که احتمالا برای مدت های طولانی در ذهن من باقی خواهد ماند ، کتابی که درس های بسیار زیادی داشت و سبب جذب پاره ای از حقایق ناخوشایند در قوه ی عاقله ی خواننده می شود که امکان مقایسه خودش با خیلی چیزها و مسائل را فراهم می کند
از آن کتاب هایست که سبب می شود آدم حتی در قرن بیست و یکم درک بسیار بهتری از مناسبات سیاسی و اجتماعی در هر جایی پیدا کند.
درست است که دیگر نه استالین هست ، نه سیستم مارکسیسم - لنینیستی و نه اتحاد جماهیر شوروی اما آدم ها هستند .
داستان استالین این بچه کفاش که پدرش الکلی بود و کتکش می زد ، داستان بچه ی فقیریست که مادرش به دندان گرفت و اورا کشاند تا مدارس وابسته به کلیسا که به لطف صدای مخملی اش برایش بورسیه فراهم کرد. بله ، استالین پیش از همه ی این ها خوش صدایی بود جذاب که مردم حاضر بودند پول بدهند تا برایشان بخواند
بعد تر به شاعری و نویسندگی روی آورد و چنان اشعار شاعرانه و پر سوز و گدازعاشقانه ای گفت که حسابی بین گرجی ها طرفدار پیدا کرد.
ناگهان سر و کله ی ولادیمیر ایلیچ یا آن طوری که معروف است لنین در زندگی او مثل خیلی های دیگر پیدا شد
بزرگترین کار گروهی دنیای مدرن داشت شکل می گرفت و انقلاب با آن همه هیبت بود که خودش را به آن هایی که چشمی برای دیدنش داشتند نشان می داد
ژوزف داستان ما شد مسئول زدن بانک های دولتی و فراهم کردن پول برای انقلاب . درست مثل رابین هود ، جیب تزار متفرعن و عیاش را می زد و خرج توده های مظلوم می کرد. البته با واسطه .
شش بار به سیبری تبعید شد و پنج بار از آنجا گریخت . تا آن بار آخر که حسابی گیر افتاد و ماند تا انقلاب از راه برسد . خودش خوب می دانست چه تبعیدگاه بدی است و همین شد که تا آخر عمرش چند ده میلیون نفر را روانه آنجا ساخت.
استالین اول دشمنانش را نابود کرد ، بعد به جان دوستان سابقش افتاد و این شد سراسر زندگی 73 ساله اش
آشنایی با دوستان جدید ، سوءظن به آن ها و سپس دادن دستور قتل شان و تبعید خانواده هایشان به سیبری
آخر سر آن شاگرد کفاشی ، آن نیمه کشیش خوش صدا
شد امپراطور قدرقدرتی که از برلین تا دریای ژاپن را در دست گرفته بود و بیش از بیست میلیون نفر از مردم کشورش را به عنوان دشمن به جوخه های اعدام سپرده بود. اما دیگر نه دوستی داشت و نه کسی دوستش می داشت
هرچند اتحاد جماهیر و آن آدم ها نیستند اما این روایت ، روایت آدم هاست ، دوستی ها و دشمنی ها و بی وفایی دنیا
بخوانید که به شدت پند آموز است و لذت بخش

[Malihe63 · Rating 5 out of 5]

خیلی از خوندن این کتاب لذت بردم وقایع روسیه همیشه برام جالب و جذاب بوده و دوره استالین و خود استالین قطعا جایگاه خودشو داره برای همین خوندن این کتاب واقعا لذت داشت

[Ali Arianfar · Rating 4 out of 5]

یه کتاب تاریخی که به صورت داستان روایت میشه خیلی به جزئیات پرداخته شده که بسته به سلیقه اشخاص ممکنه برای بعضیا خسته کننده باشه ولی اطلاعات خوبی رو به مخاطب میده و اگه با حوصله خونده بشه میتونه مفیدتر هم باشه من که لذت میبرم از خوندنش

[Amirhossian · Rating 5 out of 5]

جلد اول تمام شد

[OmiD PourMohsen · Rating 5 out of 5]

جوزف ویساریونوویچ جوگاشویلی در ۶ دسامبر ۱۸۷۸ در شهر گوری گرجستان زاده شد، دوران نوجوانی اش با بیماری های کشنده، شایعات پیرامون روابط مادرش، سخت کوشی برای کشیش شدن به سبب علاقه مادر و اجبار به کفاش شدن به جهت شغل پدر گذشت. در طول سالهای زندگی دارای نام های مستعاری همچون سوسو، سوسلو، کشیش، چوپرا(آبله رو)، گیزا(شَل)، کونکولا(گیج گیجی) و ... بود که نهایتا نام استالین را برای خود ماندگار کرد.
دوران جوانی اش پیش از انقلاب به شاعری، ایجاد شورش های مردمی، چاپ و پخش روزنامه، سرقت بانک و کشتی و عملیات اخاذی و آدم ربایی، روابط جنسی نامحدود و زندان و تبعیدهای گسترده طی گردید و با حضور در کنگره های حزب سوسیال دموکرات و دیدن بزرگانی چون پلیخانف، لنین، مارتف، تروتسکی و ماکسیم گورکی خود را مطرح ساخت.
در جریان انقلاب فوریه که در سوم مارس ۱۹۱۷ و پس از کناره گیری تزار نیکلای دوم و برادرش گراند دوک میخائیل از سلطنت انجامید در تبعید بود و پس از انقلاب ۲۴ اکتبر که به سرنگونی دولت موقت کرنسکی انجامید توسط لنین به سمت کمیسر خلق در امور ملیت ها منصوب شد. در ششم آوریل ۱۹۱۸ به تساریتسین رفت و پاکسازی این شهر را که بعدها استالینگراد نام گرفت با قساوت تمام به سرانجام رسانید، او معتقد بود که: مرگ همه مسائل را حل می‌کند؛ نبود انسان، یعنی نبود مسئله
در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ و پس از مرگ لنین، طی توطئه ای با همراهی زینوویف و کامینیف از رهبری تروتسکی جلوگیری کرد تا او در سال ۱۹۲۹ راهی سفر تبعید شود. با همراهی بوخارین، دیگر رهبران را کنار زد و ریکف را نخست وزیر نمود. روس نبودن و گرجی بودنش یکی از دلایلی بود که امکان نخست وزیری اش در سال ۱۹۳۰ را ناممکن کرده بود و بدین خاطر مولتف را جایگزین ریکف کرد. به تبعیت از پاکسازی های درون حزبی هیتلر و با توطئه ای کیرف مرد محبوب حزب را کشت و دوران وحشت بزرگ را آغاز و بلافاصله زینوویف را عامل قتل معرفی کرد و پاکسازی گسترده ای در افراد حزب انجام داد و اولین بار کاگانوویچ به اعمالش عنوان استالینیست اطلاق نمود و در نهایت با قتل تروتسکی در مکزیک این دوران به پایان رسید.
از علایق شخصی اش شاعری و باغبانی و کتاب خواندن بود و بیهوده نیست اگر بگوییم کتاب خوان ترین رهبر جهان بوده است.
همواره خود را با شاهان بزرگی همچون ایوان مخوف، پتر کبیر، الکساندر اول، نیکالای اول، نادرشاه و شاه عباس مقایسه می کرد.
پس از تجاوز آلمان به خاک روسیه در جریان جنگ جهانی دوم در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ که بزرگترین جنگ تمام دوران هاست و محاصره لنینگراد و نبرد استالینگراد در آن رقم خورد با اقدامات خود روس‌ها را در نهایت به فتح برلین در ۹ مه ۱۹۴۵ هدایت کرد و نشان سپهسالار دریافت کرد و در کنفرانس سران متفقین با چرچیل و روزولت در تهران، یالتا و پوتسدام دیدار کرد.
پرونده لنینگراد و یهودیان و توطئه دکترها آخرین پاکسازی های وی در دوران حکومتش بود که در این مسیر طولانیِ قدرت از همراهی مأموران امنیتی خود از یاگودا و ییژوف تا بریا و مالینکوف و آباکامف بهره برد و دور از ذهن نیست که بواسطه توطئه ای توسط بریا در ۵ مارس ۱۹۵۳ درگذشت.
خشم غیر قابل پیش بینی، بی‌قراری جنون آمیز و جنون بدگمانیِ ریشه دار استالین، باعث شد تا مقامات ارشد رژیم به هم نزدیک تر شوند.
استالین، این سرودخوان پیر تا زمان مرگش در پنجم مارس ۱۹۵۳ ، سیاستمداری بی همتا، انسانی خود بزرگ بین مبتلا به بیماری سوءظن، و حاکمی روان نژند و توانا در ایجاد مصیبت های بشری در مقیاسی هم اندازه آلمان هیتلری باقی ماند.استالین که مسئول مرگ حدودِ ۲۰ تا ۲۵ میلیون نفر بود، خود را همچون یک نابغه سیاسی، نظامی، علمی و ادبی، یک پادشاه توده ها، یک تزار سرخ، تصور می کرد.
اطلاعات فوق از کتاب استالین جوان و دربار تزار سرخ نوشته سایمن سیبیگ مانتیفوری با ترجمه درخشان بیژن اشتری استخراج شده است که می‌توانید خلاصه آن را در کانال تلگرام @StalinMontefiore مطالعه کنید

[Saeed8soltani]

یک کتاب بسیار عالی در زمینه بیوگرافی یکی از هیولاهای تاریخ که علی رغم ظلم های بسیاری که بر مردمش آورد شوروی را از یک کشور عقب افتاده به جایی رساند که از لحاظ نظامی پنجه در پنجه غرب انداخت ماشین نظامی هیتلر را از کار انداخت و فاتح برلین شد و نحوه مدیریتش هنوز در سراسر جهان خواهان دارد حتما توصیه میشود

[Mohsen Jahan · Rating 4 out of 5]

جلد اول بسیار عالی
جلد دوم بسیار کند
به نظر میرسه جلد اول رو نشر پارسه هم کار کرده باشه و به جای جلد دوم استالین نشر ماهی خوانده شود