Jump to ratings and reviews
Rate this book

Choice Theory: A New Psychology of Personal Freedom

Rate this book
Dr. William Glasser offers a new psychology that, if practiced, could reverse our widespread inability to get along with one another, an inability that is the source of almost all unhappiness. For progress in human relationships, he explains that we must give up the punishing, relationship–destroying external control psychology. For example, if you are in an unhappy relationship right now, he proposes that one or both of you could be using external control psychology on the other. He goes further. And suggests that misery is always related to a current unsatisfying relationship. Contrary to what you may believe, your troubles are always now, never in the past. No one can change what happened yesterday.

368 pages, Paperback

First published January 1, 1998

Loading interface...
Loading interface...

About the author

William Glasser

92 books228 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1,203 (37%)
4 stars
1,142 (35%)
3 stars
621 (19%)
2 stars
148 (4%)
1 star
63 (1%)
Displaying 1 - 30 of 343 reviews
Profile Image for Mobina J.
151 reviews60 followers
February 12, 2017
تا وقتی معتقدیم می‌توانیم دیگران را کنترل کنیم یا دیگران ما را کنترل کنند، احساس بدبختی خاموش نخواهد شد
Profile Image for Maziyar Yf.
533 reviews280 followers
December 6, 2019
متاسفانه نه از خواندن کتاب تئوری انتخاب لذت بردم ، نه ذهنیتی را در من عوض کرد و نه نکته ی جدیدی به من آموخت .
دکتر گلسر اعتقاد دارد هر آنچه از انسان سر می زند رفتار است و ریشه درونی دارد ، مثلا غمگین و افسرده شدن یک رفتار است ، همین طور خشمگین شدن هم یک رفتار است . رفتارها ریشه درونی دارند و هدفی را دنبال می کنند . دکتر گلسر هدف هر رفتار را ارضای یکی از نیازهای پنج گانه ما می داند ، این نیازها عشق ، قدرت ، تفریح ، آزادی و زنده ماندن هستند .
بنا به نظر دکتر گلسر هنگامی که ما در رسیدن به نیازهای پنج گانه مان ناکام میشویم دست به انتخاب رفتاری می کنیم که ما را در رسیدن به اهداف مان کمک کند ، پس این رفتار عملی هدفمند است ولی الزاما به معنای مثبت بودن یا منفی بودن نیست .
تئوری انتخاب یکی از بزرگترین مشکلات بشر را کنترل بیرونی می داند و معتقد است کنترل دیگران سر منشا بسیاری از مشکلات جدی و بیماری های روحی و روانی ایست .
دکتر گلسر کاربرد تئوری انتخاب را در چهار بخش عشق و ازدواج ، خانواده و رابطه با فرزندان ، آموزش و پرورش و رابطه معلم با شاگردان و رابطه در محیط کار را به تفصیل شرح می دهد و از کاربرد تئوری انتخاب در تک تک آنها برای خواننده می گوید .
سپس در فصل آخر دکتر گلسر ده اصل بنیادین تئوری انتخاب را بیان کرده واعتقاد دارد از طریق این ده اصل می توان به شناخت یا باز شناخت از شخصیت خود رسید . این ده اصل به صورت بسیار خلاصه این گونه بیان شده اند :
1. تنها رفتارهایی که کنترل می شود رفتارهای درونی خودمان است .
2. دانش ، دانش و اطلاعات مهمترین اصلی هستند که از دیگران دریافت می کنیم یا به آنها بازخورد می دهیم .
3. مشکلات مزمن روان شناسی ، ناشی از مشکلات ما در روابط با دیگران هستند .
4. مشکل ارتباطات همیشه و همواره با ما هستند ، یعنی همیشه از وجود این مشکل رنج می بریم .
5. گذشته و آنچه در گذشته بر سر ما آمده ، منجر به شکل گیری این شخصیت کنونی ما شده است .
6. آفریدن دنیای مطلوب به ما در رسیدن به نیازهای ما کمک می کند .
7. رفتار ، هر چه که انجام می دهیم رفتار ماست .
8. رفتارهای ما از عمل ، فکر و احساس تشکیل شده اند .
9. رفتارها انتخاب ما هستند .
10. رفتارها باید با فعل بیان شوند ، مثلا به جای گفتن این که من افسرده هستم باید گفت من افسردگی را انتخاب کردم .
به هر حال فضای کلی کتاب شامل مباحثی ایست که به صورت بسیار خلاصه به آن اشاره کردم ، دکتر گلسر با مثال های متعدد سعی در آشکار کردن مفاهیم کتاب برای خواننده دارد ، اما یک خواننده ایرانی با توجه به آنچه بر او و کشورش گذشته شاید به کتاب های بسیار بیشتری نیاز داشته باشد تا به نقطه ای که دکتر گلسر می گوید افسرده بودن یا غمگین بودن یک انتخاب درونی ایست برسد ، و شاید هم اصلا نتواند ازاین حصار و زندان خارج شده وکلا با مفاهیم کتاب بیگانه بماند .

Profile Image for Reyhaneh.
22 reviews74 followers
November 18, 2016
نمیدونم از خوش شانسیه یا علاقه که کتابهای روانشناسی ای که دستم میرسه هرکدوم دیدگاه های تازه ای بهم میدن و خوندنشونو مفید میدونم.
در اول کتاب درباره ی کنترل بیرونی و تئوری انتخاب توضیحاتی میده و معتقده دنیا و روابط ما همه بر اساس کنترل بیرونیه که به طور خلاصه میشه گفت همون دیگران خواسته هامونو انجام بدن و یا میخوان که خواسته هاشونو انجام بدیم ه، به جز تنها استثنائی که آدم ها با قوانین تئوری انتخاب کار می کنن و اون روابط دوستان صمیمیه. چرا که به دلیل عدم روابط خونی و تعلقات دیگه که در رابطه هایی مثل والدین و فرزندان یا زن و شوهر وجود داره، رابطه ی صمیمانه به محض اعمال کنترل بیرونی، فروپاشی میکنه.
راجع به روابط انسان ها،براساس 5نیازی که برای همه در نظر میگیره صحبت میکنه. نیاز به بقا، عشق و احساس تعلق، قدرت، آزادی و تفریح که بر اساس کدهای ژنتیکیمون(تا حد بسیار زیادی غیر قابل تغییر)، قدر هر نیاز یا تمایل به ارضا آون در هرکس متفاوته. 5نیازی که در همه وجود داره و شکل گیری یکی منوط به رفع قبلی نیست. من تئوریش تو این زمینه رو نسبت به دسته بندی های تیپ های شخصیت و نیاز های مازل��، بیشتر میپسندم.
مفهوم "رفتار کلی" که شامل "عمل"، "تفکر"، "احساس" و "فیزیولوژی" ه تعریف میکنه که دوتای اول تحت کنترل فرده و دوتای بعدی در راستای اونا و به طور غیر مستقیم ایجاد میشه و مجموعه اینها میشه رفتاری که ما "انتخاب" میکنیم. به عنوان مثال روی"افسردگی کردن" مانور میده که یک رفتاره انتخابیه نه اتفاق. راجع به "دنیای مطلوب" توضیحات جالبی میده، دنیای خیالی و ایده آل هر فرد،شامل همه آدم ها، اشیا و وقایع دوست داشتنیش. اولین و جاودانه ترین موجود این دنیا،خود فرده که با بیرون کردن خودش از این دنیای مطلوب، خودکشی امر محتملیه.
راجب تئوری انتخاب در روابط زناشویی،والدین و فرزندان، مدرسه و محیط کار توضیح میده که بنظرم مثال ها و توضیحات میتونست مفصل تر و روشن تر نقش کاربردی تئوری انتخاب در هر موضوع رو بیان کنه.
در کل دید جدید و جالبی داره، گاهی در بین یه مفهوم کلی و مفصل، نکته های ظریف و جدیدی میگه که به سوال های ذهنی آدم از بعد خودش جواب میده.
گرچه تکرار و اصرار به خوب و ماثر بودن تئوری انتخاب و جایگزینی اون با کنترل بیرونی بیش از اندازه و به طور پیوسته در تمام کتاب دیده میشه و کسالت آوره،اما به طور خاص 40 صفحه از کتاب شامل 1 فصل،چیزی بجز این نیست و واقعا بی مورده.
اگه به مسائل روانشناسی علاقه مند هستین، پیشنهاد میکنم حداقل بخش اول کتاب رو بخونید و بقیه کتاب رو به صورت موضوعی ادامه بدین.
Profile Image for Haniye.
113 reviews33 followers
September 24, 2020
من معتقدم هیچ کتابی صد در صد درست نیست و این کتاب یکی از اون کتاب هایی هست که منو در این مورد مطمئن کرد.
اولین باگش بنظر من این بود که آقای گلسر زیادی به خودش و تئوریش مطمئنه. حاجی یه درصد احتمال بده که اشتباه کنی خب! این مدل دیدگاه نویسنده ها درمورد نوشته هاشون، هرچی که باشه و هرچقدرم که درست باشه تو ذوق من میزنه و باعث میشه یه گارد غیر ارادی بگیرم درمقابل کتاب و نویسنده.
دوم این که نمیدونم اشتباه ترجمه هست یا منظور واقعی نویسنده ولی عملاً نقش هورمون ها و بیماری جسمی رو هیچ فرض میکنه و میگه همه چی انتخاب خودمونه. 😐😐😐😐
بخش روابطش مفید بود واسم و کاش همون جا تموم میشد. نصف کتاب فقط داشت درمورد تئوری عزیزش تعریف میکرد و پز دستاوردشو میداد و شعار میداد.
بنظرم میشد صفحاتش کمتر باشه و مفید تر واقع بشه.
خیلی ها میگفتن باید حتما قبل مرگ بخونی این کتابو و فلان
ضمن احترام به همه ریویو های مثبت درمورد این کتاب، ولی من میگم شما بخش روابطشو قبل مرگ بخون فقط. بقیش وقت تلف کردن بود واسه من.
Profile Image for sAmAnE.
589 reviews88 followers
March 10, 2021
ما مالکی هیچ‌کس نیستیم و نمی‌توانیم رفتارهای دیگران را کنترل کنیم. ما فقط می‌توانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم.
🍀
اگر افراد می‌توانستند یاد بگیرند، آنچه برای من خوب است، لزومی ندارد که برای دیگران هم خوب باشد، آنگاه دنیای شاد و خوشایندتری می‌داشتیم. تئوری انتخاب به ما می‌آموزد که دنیای مطلوب من، اساس و شالوده‌ی زندگی من است و نه اساس و شالوده‌ی زندگی دیگران.
🍀
همیشه به تو بستگی دارد تئوری انتخاب یعنی همین؛ یعنی به تو بستگی دارد. به نظرم خوندن این کتاب بهترین هدیه‌ای بود که در آستانه‌ی سال نو میتونستم به خودم بدم. با اینکه دو سال پیش این کتاب خریدم و تو کتابخونه‌م بود ولی احساس میکنم که الان بهترین زمانی بود که خوندمش😌این کتاب مبتنی بر ده اصل مهم و کاربردیه. یاد گرفتن تئوری انتخاب تو زندگی خیلی مهمه و همینطور شیوه‌ای برای برخورد با مسائل و راحت کنار اومدن با اتفاقاتی که در زندگی برامون رخ میده. شناخت دنیای مطلوب ما و اینکه چه کسانی داخل دنیای مطلوب ما هستند و با کسانی که نیستند چگونه باید برخورد کرد، از مهم ترین مسائل مطرح شده در کتاب بودند که با زبان ساده و قابل فهم توضیح داده شده.
🍀
چیزی که خیلی برام جالب بود تاکید بر خلاقیت و خلاقیت را محور و مرکز هرگونه رابطه‌ی مطلوب دانستن، بود. فصل مربوط به آموزش و مدرسه‌ی کیفی هم برام فوق‌العاده جذاب بود.
به قول نویسنده مطالعه‌ی این کتاب، برای بسیاری از افراد راه خوبی است تا به روابط ناخشنود خانوادگی، دوستانه و... خود رسیدگی کنند. اگر دو طرف ؛ در هر رابطه‌ای یاد بگیرند، از سرزنش دیگران دست بردارند و نهایتا روابطشان را به خواسته‌های شخصی خود ترجیح دهند.
Profile Image for Kater Cheek.
Author 34 books265 followers
November 11, 2013

My best summary of Choice Theory is that unhappiness almost always results from an unsatisfactory relationship, and unsatisfactory relationships almost always involve one person trying to control the other. You can't control another person, you can only give them information.* This book expands this to discuss how to use this knowledge to become a better spouse, parent, employer, teacher and friend, though he assumes you don't try to control your friends.

I've read a lot of self-help type books, especially those dealing with psychology or philosophy, so when a friend recommended this as a life-changing book, I was skeptical. But, if you get one good recipe out of a cookbook, the cookbook is usually worth the price, so I got it anyway. I had just read another book on interpersonal realtions (Crucial Conversations) and surprisingly, these two books neither conflicted nor overlapped. For example, if the problem is that your child won't do her chores, Crucial Conversations has you sitting down and explaining why doing the chores are important, until the child realizes she won't get dinner until the dishes are done. Choice Theory says to stop nagging and work on spending quality time with your daughter so that she likes you enough to do the chores of her own accord. (Full disclosure: in my experience, neither one works. My kids are pretty lazy.)

William Glasser, judging by the cultural references, has been a counselor a long time. He has an impressive list of books, and apparently his career accomplishments also include speaking engagements, school visits, and extensive programs based around Choice Theory. The book got a bit self-aggrandizing at times, but considering how much experience he has, I'll forgive a little of that.

His writing skills, however, could use a little help. He does not include charts when charts are called for, and at his most egregious, he invented a term "quality world", meaning...well, it took me like seven chapters to figure out what the heck he meant by that. "Timmy doesn't do well at school because school is not in his quality world", "You should have several people in your quality world" "Frankly, my dear, you're not in my quality world." Finally, I figured out "In x's quality world" meant "Important to x" Why not just say "important?" Like, Tom mourns his ex wife because she's important to him. Done. But then, if he didn't invent a buzzword, he couldn't use it for marketing his school and community development plans, some of which sounded promising.

Best part about the book for me was when he had a hypothetical counselling session between himself and Francesca, the heroine from THE BRIDGES OF MADISON COUNTY. Francesca is disconsolate after her lover leaves, abandoning her to the dull life made even duller by his vanished spark of excitement. In this hypothetical situation, Glasser advises her to not dwell on the past, and about Robert (who isn't coming back) but instead to think about concrete things she can do to improve her happiness right now . I liked this idea. I was a little leery of the idea that people choose to be depressed, but he sweetened it by saying that it was sometimes an effective defense mechanism to reduce anger or other things that might ruin your life. Depression as ineffective immune response is more tolerable than "you choose to make yourself unhappy."

Worst part about the book was Glasser's tendency to expand his theory too far. Talking about his idealistic utopia in which everyone has this theory makes me think of some unfortunate idealistic utopian concepts from last century. Also, when he says that arthritis and many other common afflictions are caused by unhappy relationships, I get skeptical. It's a great proof, because probably everyone with an illness has an unhappy relationship (in as much as nearly everyone alive has an unhappy relationship with someone) but since there's no proof, it makes me think of other self-help books, where people claim that subluxations cause obesity, or that eating meat causes diabetes. Extraordinary claims require extraordinary proof.

If you like self-help/psychology books, this is a good one to add to your repertoire.


*I think you can control people. Pick up artists, cult leaders, and behavioralists will probably agree with me.
4 reviews18 followers
Currently reading
February 8, 2017
برای رسیدن به روابط مطلوب و ابقای آن باید از اجبار،فشار،الزام،تنبیه،پاداش،دخل و تصرف در امور دیگران،امر و نهی،تحریک احساسات دیگران،انتقاد،سرزنش،شکوه و شکایت،اذیت و آزار، رتبه بندی افراد و درجه بندی آنها و کناره گیری دوری نماییم.باید به جای این رفتار های مخرب مهربان باشیم،به سخنان دیگران گوش فرادهیم،حمایت کنیم،مذاکره نماییم،تشویق کنیم،دوست بداریم،محبت بورزیم،اعتماد نشان دهیم،بپذیریم،خوشامد بگوییم و احترام بگذاریم.
***
اگر فردی را برای مدتی طولانی تحت فشار قرار دهیم، به جایی میرسیم که بازگشتی وجود ندارد.
Profile Image for JJ Khodadadi.
401 reviews95 followers
October 10, 2021
نام کتاب جذاب بود و تاکیدهایی که درخود کتاب درمورد تئوری انتخاب بارها و بارها تکرار شده بود و اینکه چندین سال است دراین باره کار انجام شده نشون میداد که با یک راز خیلی مهم مواجه خواهیم شد!!! اما اینطور نبود! :)) با وجود تلاش برای دادن بار علمی به کتاب به نظرم کتاب نه بار علمی داشت، نه چیز جدیدی مطرح کرده بود و نه اینکه تمام گفته هایش قابل اتکا و ارجاع بود. توصیه ای به خواندنش ندارم، البته نظر شخصی است
Profile Image for M.rmt.
126 reviews236 followers
January 9, 2020
کتاب از نظرم جنبه ی موثق و علمی نداشت.چون تجربیات یک روانشناس کارکشته بود. اما برای زندگی روزمره کارامد بود. پس از خواندنش سعی کردم از روش های آن برای کلاسهایم استفاده کنم:دادن آزادی و حق انتخاب بیشتر به شاگردانم و عدم تحمیل قوانین و دروس. نکته ی اصلی این بود که ما فقط قادر به تغییر خود هستیم و هر گونه انتظاری بیش ازین برابر است تا از دست دادن آزادی خود!
Profile Image for Zahra.
84 reviews27 followers
February 6, 2017
اين كتابيه كه هركسي بايد تو زندگيش بخونه تا آگاهي بهتري نسبت به خودش و نقش خودش تو زندگيش پيدا كنه و به هيچ وجه شبيه كتاب هاي روانشناسي غالب كه توهم خوشبختي و توانايي رو به آدم ميدن نيست.در واقع كل كتاب به بررسي يك تئوري جديد در روانشناسي ميپردازه به نام تئوري انتخاب.
اين تئوري بيان ميكنه هرآنچه از ما سر ميزنه يك رفتاره.
ازغذا خوردن و عصباني شدن و راه رفتن تا افسرده شدن! و همه ي اين رفتارها به انتخاب خود ما از ما سر ميزنن.چرا رفتار ميكنيم؟ تا به يكي از اين پنج هدف برسيم:
١-عشق و احساس تعلق
٢-قدرت
٣-تفريح
٤-آزادي
٥-بقا و زنده ماندن
به عبارتي تمام اونچه كه داريم تو زندگيمون انجام ميديم براي رسيدن به يكي از ٥ مورد بالاس! و در اين كتاب به تفصيل شرح ميده كه چجوري همين پنج مورد دارن زندگي مارو ميچرخونن و اصلا تمام تيپ هاي شخصيتي با كم و زياد شدن نياز به هركدوم از اين پنج مورد به وجود ميان و ما با توجه به اينكه كدام يكي از نيازهامون زياد تره و به اصطلاح ظرف اون نيازمون خالي تره،ممكنه حال بدي پيدا كنيم.با شناختن ظرف خالي نيازمون ميتونيم اونو پر كنيم و دوباره به حال خوب برسيم.حال ما وقتي خوبه كه تمام اين پنج ظرفمون حداقل از نيمه پر تر باشن....
Profile Image for Yasmine Alishzadeh.
38 reviews15 followers
August 5, 2021
همه‌ی رفتارهای مهم ما از جنس انتخاب هستند. حتی افسردگی یا اندوه هم یک رفتار انتخابی هستند؛ رفتاری که هر چند ناآگاهانه، اما بر اساس تحلیل منافع و دستاوردها و هزینه‌ها، اتخاذ و انتخاب می‌شود. به همین علت، افسردگی کردن در مقایسه با اصطلاح افسرده بودن، دقیق‌تر است.

انسان بیش از هر چیز، موجودی اجتماعی می‌ باشد که به عشق و وابستگی نیاز دارد و پس از نیاز به زنده‌ماندن و بقا به عنوان پایه‌ای‌ترین نیاز انسان، تعلقات و روابط شخصی، مهم‌ترین عامل شادی و ناشادی ما محسوب می‌شوند.

گلاسر معتقد است که در بلندمدت، تنها مشکل جدی که می‌تواند در زندگی انسان وجود داشته باشد و باقی‌ بماند، مشکل «رابطه» است: رابطه با دوستان، نزدیکان، شغل و محیط اطراف

به همین علت، اگر انسانها میخواهند زندگی سالم‌تری داشته باشند، باید برای مدیریت و بهبود روابط خود وقت بگذارند.
Profile Image for Sonya.
458 reviews295 followers
March 22, 2017
کتاب تئوری انتخاب نوشته ی ویلیام گلاسر در حقیقت بیانگر یک تئوری روانشناسی جدید در مقابل روانشناسی سنتی می باشد.
دو موضوع مهم که در این کتاب بر آن تاکید فراوان شده اس: کنترل دیگران و روابط مطلوب انسانی می باشد.
روانشناسی جهانی "کنترل بیرونی" موجب تخریب روابط در اثر از بین بردن آزادی شخصی می شود که این کنترل می تواند از نگاه حاکی از مخالفت تا حد تهدید به قتل باشد. این موضوع که موجب ناشادی و عدم رضایت فرد میشود، ناشی از کنترل فرد توسط دیگران، کنترل اطرافیان توسط فرد و عدم پاسخ مثبت آنها و حتی وادار ساختن خود فرد به انجام کاری است که برایش زجر آور است.
در این کتاب نویسنده بارها تاکید می کند که "تنها کسی که ما قادر به کنترل آن هستیم خودمان می باشیم،"
فیزیولوژیک ما از نظر ژنتیکی طوری برنامه ریزی شده است که ارضا چهار نیاز روانی زیر برای داشتن حس رضایتمندی ضروری است:
محبت و تعلق خاطر، قدرت، آزادی و نشاط
تمام انتخاب های ما برای ارضا یکی یا چند مورد از این نیاز های روانی است که البته میزان اهمیت هر کدام در افراد مختلف متفاوت می باشد.
احساس خوب و کیفیت زندگی با افزایش سن مشکل تر می شود که دلیل آن پیچیده تر شدن روابط فرد با دیگران است. از جمله عوامل مخرب این روابط کنترل بیرونی و عدم ارضا چهار نیاز روانی اساسی است.
هر انسانی تصاویری در عالم مطلوب خود دارد که هیچ عامل بیرونی قادر به تغییر آن نیست و عدم تحقق این تصاویر در دنیای بیرونی یکی دیگر از عوامل نارضایتی انسان ها است
ما همیشه در حال انجام عملی هستیم و در سعی در انتخاب عملی داریم که بیشترین کنترل را برا حیات خود به ما بدهد از نظر تئوری انتخاب ، کنترل موثر یعتی توانایی عمل به طریقی که تصاویر عالم مطلوب ما را به صورتی منطقی ارضا نماید
از نظر این تئوری "رفتار"کلمه ی مهمی است که از چهار جز تشکیل شده است: فعالیت، تفکر، احساس و فیزیولوژی که تمام این اجزا در کنار هم رفتار کلی را تشکیل می دهد.
نویسنده معتقد است که حتی مسائلی مانند افسردگی و اضطراب یک انتخاب است که ناشی از عدم تطبیق خواسته دنیای مطلوب با دنیای بیرونی می باشد. فکر و فعالیت منجر به ایجاد احساس و واکنش فیزیولوژیکی بدن می شود که در پی انتخاب ها تغییر می کند. مثلا افسردگی سرتونین مغز را کاهش می دهد که در پی احساس نامطلوبی که ناشی از یک تفکر و عمل نادرست می باشد اتفاق می افتد.
در ادامه نویسنده به بیان استفاده عملی از تئوری انتخاب در روابط همسری و رابطه با فرزندان برای داشتن روابط مطلوب بدون کنترل بیرونی می پردازد که همراه با شرح مواردی از مشاوره های روانشناسی دکتر گلاسر نکات بسیار مفیدی ذکر شده است.
در نهایت تئوری مطرح شده در این کتاب و توجه به روابط مطلوب انسانی با کاهش کنترل بیرونی در افزایش کیفیت زندگی انسانی و حس نشاط وی بسیار موثر می باشد.
خواندن این کتاب و آشنایی با این تئوری را به همه ی دوستان توصیه می کنم .
Profile Image for Maziar MHK.
174 reviews159 followers
December 27, 2019

تا زمانی که باور ��اریم که می توانیم دیگران را کنترل کنیم یا دیگران می توانند ما را کنترل کنند احساس ناخشنودی و فلاکت همیشه ادامه خواهد داشت
از متن کتاب تئوری انتخاب


ولیام گلسر، مهندس شیمی یِ اَسبق، روانپزشکِ سابق و مرحوم (بسالِ 1392)، بنیانگذار بساطِ "واقعیت درمانی" در شلوغ بازارِ علمِ روانشناسی در
اواخرِ دهه شصتِ میلادی است

وی معتقد است که استفاده از "تئوری انتخاب" بجایِ روشِ "کنترلِ بیرونی" که متاسفانه سکه یِ رایجِ تعاملاتِ انسانی ما بوده و هست، حتما کار میکند و خوب هم کار میکند. یک مثال ساده از این فعل،فاعل و مفعولِ تئوریِ کنترلِ بیرونی بودن را میتوان بصورتِ حرف، فعل و یا فکری در زندگیِ همین امروزمان ببینیم، آنگاه که حاکمیت ها شهروندان ، معلمین دانش آموزان و والدین فرزندان را بر بنیانِ "تئوری کنترلِ بیرونی" وادار به انجامِ کاری کرده یا از انجامِ آن نهی میکنند که به زبانِ خودمان میشود زورانیدنِ فرد بجایِ مجال دادن برای اینکه بخواهد و انتخاب کند هر آنچه را که ما میخواهیم و این یعنی اینکه، نه تنها فرد را کنترل نمیکنیم بلکه حتی، این نوعی مدیریتِ طرفِ مقابل هم محسوب نمی شود و بالذات بر مبنایِ انتخاب او استوار است وَصَدالبته که در غیر این صورت و به شهادتِ تجربه، این "غلط رفتاری" ابتدائاََ فعل، فکر یا خواسته یِ ما و بتدریج خودِ ما را نیز از "دنیایِ مطلوب" او طرد و نهایتا خارج میسازد و این یعنی پسرفتِ در آن رابطه هر چه و با هر که باشد، حال یا مدیرش باشیم در موسسه ای خصوصی یا معلمش بگاهِ تحصیلِ دبستانی و یا خطیرتَر و حیاتی تَر از همه، مادر، پدر یا همسرش در ثانیه ثانیه یِ 365روزِ زندگی اَش

با توجه به تخصصی بودن مسئله یِ ارزش دِهی یِ مقایسه ای یِ "تئوری انتخاب" و و مَشیِ واقعیت درمانی، از افاضاتِ زیاده خودداری کرده و فقط عرض میکنم کتابِ خوش خوان، حال خوب کُن، مِثال بنیاد و البته با ترجمه یِ بسیار گُزیده سَبک و روانی بود، عارضم به حضورتان، نخوانید حیف میشود، یاد گرفتنی ها بسیار دارد برای خوب تَر زیستن

دکتر علی صاحبی، نماینده موسسه واقعیت درمانی گلاسر در ایران، دوره هایِ زیادی در بابِ واقعیت درمانی برگزار کرده و به عنوان نمونه، یک
: فیلم از او را با هم به تماشا مینشینیم

https://www.youtube.com/watch?v=QmDir...
Profile Image for Shamim Valian.
112 reviews38 followers
March 1, 2019
برای برنامه ریزی یه پروژه مجبور شدم این کتاب رو بخونم و تموم کنم، وگرنه اصلا کتابی نبود که «انتخاب» من باشه!

خداییش سر در نمیارم نویسندگان کتابهای این چنینی، چرا اینقدردر بیان و طرح مسئله شون ذهن مغشوش و نامتمرکزی دارن
Profile Image for Victoria Drob.
85 reviews3 followers
April 15, 2018
I'm a big proponent and advocate of this theory, employing it daily in my psychotherapy practice and personal life. However, the book is tedious, repetitive, and unnecessarily lengthy for a relatively simple concept. The author is self-aggrandizing and insists that this is a catch-all/cure-all, which it is most certainly not. He discusses multiple examples of how he used the theory with his therapy clients, including a hypothetical one based on a fictional character from The Bridges of Madison County. Wouldn't you know it, the fictional therapy was splendid and highly successful! Finally, I had increasingly poor tolerance for his turning feelings and states of being into verbs to fit the criteria. You're not "depressed," you are "depressing" or choosing to depress. Similarly, you are "anxietying," "paranoiding," and, I sh*t you not, "heart-diseasing."
Summary: great theory, bad book.
Profile Image for Moh. Nasiri.
299 reviews100 followers
December 7, 2019
کتاب تئوری انتخاب کتاب ویلیام گلاسر روانشناسی شخصیت با دید واقع گرایانه می باشد که اسا�� تئوری بر این اصل استوار است که تمامی انسان‏ها به سبب وجود پنج نیاز ژنتیک: بقا، عشق و احساس تعلق خاطر، قدرت، آزادی و تفریح، برانگیخته می‏شوند.
سالها بود روانشناسان، ریشه رفتار انسانها را در محیط آنها جستجو میکردند:
آن کارمند من را عصبانی کرد و من فریاد زدم!
همسرم، از من حمایت کرد و من انگیزه بیشتر پیدا کردم.
شرایط اقتصادی نامساعد است و من امید برای فعالیت اقتصادی ندارم
و …
همه جملات بالا در یک ویژگی مشترک هستند: اتفاقی در دنیای بیرون رخ داده و روح و ذهن و جسم ما را تحت تأثیر خود قرار داده است.
همین دیدگاه بود که روانشناسان را به سمت مکانیزمهای «تشویق و تنبیه» هدایت کرد. شرطی کردن رفتارها (تشویق رفتار درست و تنبیه رفتار نادرست) در همین نگرش ریشه دارد.
به این بخش از دانش روانشناسی که اثر عوامل بیرونی بر روی رفتار انسانها را بررسی میکند روانشناسی برون نگر (External Psychology) گفته میشود.
حوزه دیگری از روانشناسی وجود دارد که شاید بتوان گفت ویلیام گلاسر با کتاب خود درباره «نظریه انتخاب» یا Choice Theory پایه گذار آن است.
در این نگرش جدید، منشاء رفتارها و احساسات و انگیزه های انسانها رویدادهای درونی در نظر گرفته میشود.
بر خلاف مازلو که معتقد بود نیازها «سلسله مراتب» دارند و تا یکی از آنها اشباع نشود، نیاز دیگر در وجود ما سر بر نمی دارد، گلاسر معتقد است که اولویت نیازها برای هر کسی متفاوت است. هستند کسانی که برای عشق خود، از جان میگذرند (اولویت نیاز ارتباطی به نیاز زنده ماندن) و هستند کسانی که برای به دست آوردن قدرت نزدیکان خویش را به قتل میرسانند (اولویت داشتن نیاز به قدرت در مقایسه با نیازهای ارتباطی).
این نیازها و اولویتهای آنان، ریشه انتخابهای مهم زندگی ما را تشکیل میدهند.
هم چنین ،گلاسر ده اصل مهم را به عنوان Ten Axioms of Choice Theory مطرح میکند و به بحث در مورد هر یک از آنها می پردازد. در این قسمت به عناوین این ده اصل اشاره میکنیم
اصل اول – ما مالک هیچکس نیستیم و نمی‌توانیم رفتارهای دیگران را «کنترل» کنیم. ما فقط می‌توانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم.
اصل دوم – تنها چیزی که میتوانیم به دیگران بدهیم «اطلاعات» است.
اصل سوم – تنها مشکلات روانی که در بلندمدت با انسانها همراه میمانند، «مشکلات عاطفی» است.
اصل چهارم – مشکلات عاطفی، بخشی از «زندگی حال حاضر» ما هستند.
اصل پنجم – امروز ما را آنچه در گذشته روی داده میسازد، اما نمیتوان در گذشته ماند. تنها کاری که از دست ما بر می آید، ارضاء نیازهای پایه ای در حال حاضر و تلاش برای ارضاء بهتر آنها در آینده است.
اصل ششم – ما در ذهن خود تصویری ذهنی از دنیای بیرون داریم که میتوان آن را «دنیای کیفی» نامید و ارضای نیازها یعنی واقعیت بخشیدن به این «دنیای کیفی».
اصل هفتم-تنها چیزی که وجود دارد «رفتار ما» است.
اصل هشتم – هر رفتار چهار مولفه دارد: حرکت، فکر، احساس و فیزیولوژی
اصل نهم – رفتارها انتخاب میشوند اما از میان چهار المان حرکت، فکر، احساس و فیزیولوژی، ما فقط بر روی «حرکت» و «فکر» کنترل داریم.
اصل دهم – رفتارها را با «افعال» نامگذاری میکنیم و در نامگذاری عموماً به بخشی از رفتار که برای ما به شکل ساده تری قابل تشخیص و تمایز است، توجه میکنیم.
م.نصیری
Profile Image for Awrixa.
34 reviews14 followers
December 15, 2022
این کتاب بیشتر به این نکته اشاره می‌کنه که، آره یک سری مشکلات همیشه هست که بیرون اتفاق میفته و خارج از کنترل ما هست و ما نمیتونیم خیلی اوقات کاری براش بکنیم، مثلا نمیتونیم گذشته رو عوض کنیم یا نمیتونیم رفتار بقیه کنترل کنیم.
گلسر نمیگه که هربلایی سر ما میاد باید خودمون رو به خاطر انتخاب‌هایی که کردیم مقصر بدونیم، بلکه میگه قبول کنیم که نمیتونیم خیلی مسائل که به دیگران مربوط میشه رو کنترل کنیم پس چه بهتر که بعد از یک مدت کوتاه انتخاب سوگواری، به کنترل درونی برگردیم و انتخابی بهتر برای بهبود وضعیت خودمون داشته باشیم.

پ.ن: میتونست تعداد صفحات کمتری داشته باشه. به دویست صفحه آخر که می‌رسید بیشتر تکرار مکررات بود.
Profile Image for Zah Ra.
20 reviews10 followers
Read
December 25, 2017
به نظرم خواندن این کتاب باید جز واحدهای درسی برای تمام رشته ها الزامی باشد
Profile Image for Mohammad.
117 reviews16 followers
May 17, 2019
کتابی بسیار مفید و کاربردی در زندگی روزمره
Profile Image for امیرمحمد حیدری.
Author 1 book57 followers
July 19, 2022
خلاصه‌ی کتاب را که بخوانید دست‌تان می‌آید که داستان چیست: خروج از کنترل بیرونی. همین. بعد آمده همین دیدگاهِ عقب‌افتاده یا پیش پاافتاده را به‌همه‌چیز تعمیم داده. افتضاح.
12 reviews
April 30, 2012
After years of hearing about "powerlessness" how refreshing to recover my own innate voice that said, "you always have a choice"
Profile Image for Mahnoosh.
106 reviews24 followers
January 21, 2023
برای دستیابی به یک رابطه خوب، اکثر ما حاضریم رنج زیادی تحمل کنیم، چرا که اهمیت رابطه برای ما بیش از رنج بردن است. برای ایجاد، نگهداری و بهبود رابطه ها، حاضریم خود را درگیر کارهای ناخوشایند طولانی مدت کنیم، چرا که معتقدیم در نهایت به آدم هایی که به آن ها احتیاج داریم نزدیک تر می شویم و احساس بهتری خواهیم داشت. گاهی نیز بدون ضمانت برخورداری از یک رابطه بهتر، اکثر ما حاضریم لذت و خوش گذرانی خود را به تاخیر بیندازیم یا درد و رنجی را تحمل کنیم فقط به این امید که با ایجاد این رابطه، در آینده احساس بهتر و رنج کم تری را تجربه کنیم.
Profile Image for Arefe.
37 reviews17 followers
September 27, 2022
فارغ از خیلی جاها که باهاش موافق نیستم یا حداقل محیط و اجتماع رو خیلی دخیل می‌دونم درباره به کاربردن تئوری انتخاب و کنار گذاشتن کنترل بیرونی؛

تا حالا به مسئولیتی که انتخاب کردن به دنبال دار�� فکر کردید؟
تا حالا به اینکه چقدر انتخاب میکنیم فکر کردید؟
یا چقدر مسئولیت پذیریم؟
یا چقدر ناخودآگاه در بَند بودنو، کنترل شدنو ترجیح میدیم که از مسئولیت انتخاب رها بشیم؟ 🙁
Profile Image for Ali.
20 reviews
January 31, 2020
همه رفتارها از درون ما برانگیخته می شوند و همگی معطوف به هدفی هستند که آن هم ارضاء یکی از ۵ نیاز اساسی ماست، یعنی نیاز به عشق و احساس تعلق، نیاز به قدر��، نیاز به تفریح، نیاز به آزادی و نهایتاً نیاز به بقاء و زنده ماندن.
اگر فردی ناکام در برآورده سازی نیازها، دست به رفتاری نادرست در جهت آن بزند، بیماری و اختلال تلقی می شود، چرا که این عمل مشکل را حل نمی کند.
تئوری انتخاب مبتی بر روان شناسی کنترل درونی است و اعتقاد دارد که گذشته بر زندگی اکنون ما اثر می گذارد، اما تعیین کننده رفتار کنونی ما نیست؛ بلکه میزان مسئولیت پذیری، به رسمیت شناختن و احترام به واقعیت موجود و همینطور شیوه ارضاء نیاز هاست که رفتار کنونی ما را می تواند تعیین کند.

کنترل بیرونی تلاشی است برای مجبور ساختن ما در انجام عملی که تمایلی به آن نداریم، در نتیجه این باور را در ما می آفریند که دیگران می توانند وادارمان کنند به گونه ای خاص رفتار و یا احساس کنیم و این امر خود موجب می شود آزادی و اختیارمان صلب شود. اما در تئوری انتخاب که از روان شناسی کنترل درونی پیروی می کند، به این امر توجه دارد که چرا و چگونه دست به انتخاب هایی می زنیم که مسیر زندگی ما را تعیین می کنند.
کنترل شدن و کنترل کردن صدمات فراوانی بر احساس شادی و سعادت ما وارد می کنند.

احساس فلاکت در رابطه ی زناشویی، روابط خانوادگی، رابطه با فرزندان و نیز روابط شغلی ، حاصل تلاش برای کنترل دیگری است. اجبار دیگری به انجام کاری که خودش نمی خواهد یا آنکه فردی تلاش کند ما را مجبور به انجام کاری کند که ما نمی خواهیم یا ما و دیگری هر دو تلاش کنیم به مجبور ساختن هم در انجام عملی که میلی به انجام آن نداریم، یا حتی آنکه ما خود را مجبور به کاری بکنیم که برایمان دردناک یا غیر ممکن است.
تا زمانی که باور به مالکیت دیگران در هر رابطه ای داشته باشیم، آنها را مجبور به انجام کاری می کنیم که خود دوست ندارند انجام دهند و این یعنی تخریب آن رابطه.

سه باور رایج که شالوده ی روانشناسی کنترل بیرونی هستند:
باور اول: من کارهای بی شماری انجام می دهم مثل پاسخ به تلفن، باز کردن درب منزل در پاسخ به زنگ خوردن یا ایستادن پشت چراغ قرمز. به عبارتی من به هر نشانه ی ساده ی بیرونی پاسخ می دهم.
باور دوم: من می توانم دیگران را مجبور سازم به انجام کاری که خود مایل نیستند. دیگران نیز فکر ، عمل و یا احساس مرا تعیین کنند.
باور سوم: این حق و حتی وظیفه اخلاقی من هست که کسانی که از فرامین و دستوراتم پیروی نمی کنند، تحقیر ، تهدید و یا تنبیه کنم و نیز در مقابل اگر پیروی صورت گرفت، تشویق کنم و یا پاداش دهم.
اما در برابر این باور ها باید توجه داشت که پاسخ ما به تلفن به خاطر زنگ زدن نیست، بلکه چون می خواهیم به آن پاسخ می دهیم. اطلاعات نمی توانند ما را به انجام کاری وادارند. ما می توانیم انتخاب بکنیم که اطلاعات را نادیده گرفته و آنگونه که صلاح می دانیم به آنها پاسخ گوییم. ما مثل ماشین طراحی نشده ایم که به رخداد بیرونی به شکلی خاص واکنش نشان دهیم.

ما یک درک منحصر به فرد و خاص از واقعیت داریم تحت عنوان دنیای مطلوب. یک گروه از تصاویر که به بهترین شکل یک یا چند مورد از نیاز های پایه ما را برآورده می کنند. افرادی که بسیار دوست داریم با آنها باشیم، چیزهایی که بسیار دوست داریم داشته باشیم یا تجربه کنیم، ایده ها یا نظام باورهایی که بر بخش بزرگی از رفتار ما حاکمند. ما زمانی احساس بسیار خوبی خواهیم داشت که به گونه ای دست به انتخاب بزنیم تا شخص، چیز یا باوری که در دنیای واقعی ما قرار دارد با دنیای مطلوبمان مطابقت داشت باشد همینطور با هم جور باشند.

درمان افسردگی بر پایه ی تئوری انتخاب که تحت عنوان واقعیت درمانی خوانده می شود، مبتی بر اصلاح و بهبود روابط کنونی بوده و تقریباً همیشه به روابط گذشته بی توجه است. هیچ دلیلی وجود ندارد که به این خاطر که فروید گذشته نگر با مسائل روانی برخورد می کرده ، ما هم بخواهیم اینگونه عمل کنیم. واکاوی گذشته به ما کمکی نمی کند. باید به حال و آینده پرداخت و با توجه به تئوری انتخاب مسائل را واکاوی کرد و ضمن آن مسئولیت انتخاب ها را پذیرفت.
توجه به این نکته مهم است که در واکاوی گذشته، خاطراتی که در زمان هیپنوتیزم یا مصرف دارو به ذهن متبادر می شوند، معتبر نیستند. این امکان وجود دارد که این خاطرات ساخته و پرداخته ی سیستم خلاقیت ذهن ما باشند. کما این که این مسئله در علم نوروساینس هم تأیید شده.

در تئوری انتخاب به جای استفاده از صفات و اسامی برای شکوه و شکایت، از افعال استفاده می کنیم. این امر به ما می آموزد که آنچه شکایت می کنیم، خودمان انتخاب کرده ایم که توجه به آن به ما کمک می کند دست به انتخاب های بهتری بزنیم و بر مشکلات و شکایات بهتر فائق شویم.
به جای آنکه طبق معمول به افسردگی کردن ادامه دهیم، با خود چنین نجوا کنیم که چون افزایش حقوق مورد انتظارم را دریافت نکرده ام ، افسرده بودن را انتخاب کرده ام. چگونه قرار است این انتخاب افسردگی کردن به من کمک کند تا با موقعیت بهتر کنار بیایم؟ اگر کمک مؤثری نمی کند، آیا می توانم کار بهتری برای انجام، انتخاب کنم؟
از دلایل انتخاب افسردگی کردن می توان از مهار خشم ، درخواست کمک و اجتناب از انجام کاری که دوست نداریم انجام دهیم، یاد کرد.

تا زمانی که در یک رابطه، محور بحث -دادن- است و نه -گرفتن- شانس زیادی برای حل مشکلات عشق و احساس تعلق وجود خواهد داشت. اما متأسفانه از آنجایی که در روابط عاشقانه اغلب رفتار افراد اینگونه است که محور عملشان بر مبنای این است که خواهان گرفتن باشند، اغلب این روابط با گذشت زمان از کیفیتشان کاسته می شود و رفته رفته تنزل می کند.

اگر بر سر دوراهی قرار گرفته اید و نمی دانی چه کار بکنید، تا جای ممکن هیچ اقدامی نکنید. در این صورت حداقل اوضاع را بدتر نمی کنید. در نهایت زمان این تعارض را در یکی از دو جهت پیش می برد و تصمیم گیری را آسان تر می سازد.

از دیگر باور های تئوری انتخاب در رابطه با عشق و ازدواج می توان تیتروار گفت:
ما فقط می توانیم روی تغییر خودمان کار کنیم و هیچ گونه تغییری نمی توانیم دیگران را تغییر دهیم.
هیچ چیز نمی تواند آینده یک رابطه را تضمین کند، حتی ازدواج. اگر ازدواج می توانست آینده را قطعی کند، این همه افراد مطلقه در جهان وجود نمی داشت.
توجه بیش از حد به آینده، داشته های کنونی ما را از ما خواهد گرفت.
Profile Image for Farideh fereydoonian.
66 reviews11 followers
October 22, 2014
آنچه باید در ارتباط هایمان مبنا قرار دهیم آن است که تنها چیزی که میتوانیم کنترل کنیم خودمان هستیم.
تئوری انتخاب معتقد است گذشته ها بر زندگی کنونی ما اثر شگرفی داشته است ولی تعیین کننده رفتار کنونی ما نیست.
Profile Image for Farnaz.
15 reviews9 followers
January 20, 2019
اگه به قفسه روانشناسی کتابها سر بزنید میبینید بخش زیادی از این کتابها تنها راه حلی که میتونن برای زندگی بهتر بدن مثبت اندیشی الکی و جواب گرفتن از کائناته و متاسفانه این کتابها که در دسته شبه علم قرار میگیرن و کاملا رد شدن طرفدار بیشتری دارن تا کتابهای روانشناسی واقعی.
این کتاب جزو کتابهای روانشناسیه که کاملا علمی و پایه ای دلیل تمایل ما به کنترل عزیزترین افرادمون و بالعکس رو توضیح میده. در بخش اول نویسنده یک سری تعاریف پایه ای رو توضیح میده و به نشون میده چرا فقط تمایل به کنترل افرادی که خیلی به ما نزدیک هستن رو داریم اما در مورد دوست و آشنا همچین رفتاری نداریم. در بخش دوم هم کنترل بیرونی رو در چهار بخش ازدواج، خانواده، مدرسه و کار توضیح میده و مثالهایی از تئوری انتخاب رو برای حل مشکلات در این چهار مورد ارائه میده. مثا��هایی که از مراجعین و تحلیلی که از رفتارهاشون داره خیلی ملموس و قابل درکه و همگی بخشی از این رفتارهارو در زندگیمون داریم که همین باعث میشه بیشتر با مثالها ارتباط برقرار کنیم.
در کل به نظرم باید یاد بگیریم فقط کتاب خوندن اهمیت نداره و باید سعی کنیم کتاب خوب بخونیم و به این نکته هم توجه کنیم که روانشناسی هم مثل فیزیک و ریاضی علمه و هر کسی که تو زندگی شخصیش یه سری تجربیاتش رو کتاب کرده و به کل دنیا نسبتش میده کسی نیست که بشه اون رو یک روانشناس و فرد علمی دونست و به نوشته هاش عمل کرد.
Profile Image for Mostafa.
177 reviews14 followers
March 3, 2018
به جرئت می‌گم مفیدترین کتاب غیرادبی بود که تاحالا خوندم.
این کتاب به ما می‌گه ما فقط می‌تونیم روی رفتار و افکار خودمون کنترل داشته باشیم و باید بپذیریم که نمی‌تونیم دیگران رو کنترل کنیم. اگر این اصل رو بپذیریم آزادی بیشتری رو از آن خودمون می‌کنیم؛ چطور؟ 🤔 باید کتاب رو بخونید تا به طور کامل متوجه بشید.
این کتاب در همه زمینه‌های مختلف زندگی برای ما راهگشاست؛ چه در زمینه ارتباطات زناشویی و عاطفی؛ چه در زمینه تربیت فرزندان؛ چه در زمینه شغل و ارتباطات کاری و...👌
لطفا از حجم کتاب نترسید؛ چراکه آنقدر کتاب، خوب و روان و پرکشش و پر از داستانه که به راحتی و با لذت دنبالش می‌کنید.
پیشاپیش نوش جون هر کسی بشه که این کتاب رو می‌خونه.
از آقای دکتر علی صاحبی برای معرفی تئوری انتخاب به ایرانیان و ترجمه این کتاب تشکر می‌کنم.
Profile Image for Mahmoud.
202 reviews7 followers
January 19, 2017
تئوری انتخاب در یك تعریف ساده، تئوری انتخاب در مورد انتخاب‌ها و چگونگی و چرائی انجام آن‌هاست. تئوری انتخاب تبیین می كند كه ما به عنوان یك انسان برای دست یافتن به آنچه می‌خواهیم، چگونه رفتارمان را انتخاب می‌كنیم.
بر اساس این تئوری تمامی آنچه ما انجام می‌دهیم یك رفتار است و نیز اینكه همه رفتارها عمدی بوده و از درون ما برانگیخته می‌شوند.
این درست برخلاف نظر نظریه‌هایی است كه می‌گویند ما در دنیایی از كنترل بیرونی به سر می‌بریم و توسط عوامل بیرونی برانگیحته می شویم.
چهار مفهوم بنیادین در تئوری انتخاب عبارتند از:
● نیازها
● خواسته ها یا دنیای مطلوب
● دنیای ادراكی
●رفتار
در یك نگاه كلی تئوری انتخاب بر این دیدگاه استوار است كه رفتارهای هر انسان انتخاب‌های او برای ارضای نیازهایش است.
Profile Image for Safura.
270 reviews74 followers
June 11, 2018
از کتاب‌های روانشناسی گریزانم، اما این یکی رو به دلیل توصیه دوستان و موضوع متفاوت خوندم. دیدگاه جالبی بود. البته یک جاهایی سیستم استدلال نویسنده بهش ایراد وارد بود. چندباره گویی هم تو کتاب به چشم می‌خوره. ولی به هر حال یک بار خوندنش خوبه. موضوعات لازمی رو پیش چشم میاره.
Displaying 1 - 30 of 343 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.