What do you think?
Rate this book


614 pages, Paperback
First published January 1, 1948
پابرهنه ها پیش از هرچیز قصهی روابط منقطع و سرد و متزلزل است. و اجتماعِ ناآگاه و بیبصیرت. جماعت مغموم و گرفته با چهرههای اخمآلود. و قصهی زمستان است و برف. این موتیف بیش از هر فصل دیگری تأکید شده که نشان از بلور آجین بودن همهچیز دارد. و قصهی خودکشی و اعدام نیز. و سپس تحمل فشاریست نه از ماشین که از آدم بر آدم تحمیل شده. به نظر من کتاب قابل تحمل نیست، نه از برای رنج و درد پابرهنگان است بل از برای پرداخت نویسنده. از ابتدا تا انتها گویی هیچ قصهای تکمیل نمیشود و نویسنده مدام درگیر افزودن شخصیت و قصه است. همواره از یک قصه ناتمام به معرفی شخصیت فرعی میرود و سپس به یک قصهی احتمالا ناتمام دیگر باز میگردد. خرده روایتهایی که ساخته میشوند و به هم میپیوندند تا یک کل واحد بسازند از تکنیکهای نویسندگی و پرداخت داستان شمرده میشود، اما تداوم این تکنیک بدون هدفی معین گره ایجاد نمیکند. در اینجا خرده شخصیتها و روایاتی داریم که برای مدتی معرفی و سپس محو میشوند. اصلاً اوج و فرود داستان و شروع و پایانش کجاست؟ تلاش داریه در جهت بیشتر فهمیدن با ادراک بیشتر که میتوانست نقطه عطف زندگیش باشد همگی به هدر رفته و منفعلند. اگرچه نویسنده سعی بر نمایش یک دنیای واحد دارد، اما به لحاظ ادبی این جهان ساخته نمیشود و از هم گسیخته است و از همین رو نه جاذبه دارد و نه خواندن
راستی داریه، یادم هست از تنها ماندن و مدام تنها بودنِ یک عمر هراس داشتی، حالا که کتاب به دست شدهای و دمرو شادیهای تازهئی زیر اقاقیای باغتان کشف میکنی و یأس و نومیدی را به باد میدهی، باز هم از تنهایی شرم و وحشت داری؟