ساحل آرامش

دیر آمدی به خویش که دریا ز سر گذشت


محکوم سرنوشتی و تسلیم سرگذشت


سهراب را ندیدی و خنجر زدی به خویش


این بار نیز رستم من از پسر گذشت


رحمت بر آن پدر که به داد پسر رسید


نفرین بر آن پسر که ز عهد پدر گذشت


تیری زدم به چشم تو و کارگر نشد


زخمی زدی به جان من و از جگر گذشت


امروز نی سواری تو در گذار کیست؟


دیروز تکسوار من از این گذر گذشت


رقصی مکن که شعبدة این و آن شوی


دل برهوی مبند که از ما دگر گذشت


گفتم مگر به علم و ادب مایه ور شوم


عهد ادب به سر شد و دور هنر گذشت


فردایش از ترانه و باران لبالب است


از...

 •  0 comments  •  flag
Share on Twitter
Published on January 01, 2010 00:45
No comments have been added yet.


علیرضا قزوه's Blog

علیرضا قزوه
علیرضا قزوه isn't a Goodreads Author (yet), but they do have a blog, so here are some recent posts imported from their feed.
Follow علیرضا قزوه's blog with rss.