تردیدی نیست که کریستن سن دانمارکی یکی از ایران شناسان علاقمند به فرهنگ و تاریخ ایران بوده است و گرنه سی سال از عمر خویش را بر سر پژوهش های خود در این زمینه نمی گذاشت. کار کریستن سن اما دانشگاهی ست و برای کسانی که با احساس به ایران و تاریخ ایران می اندیشند، چندان جالب نمی تواند باشد. چرا که کریستن سن از منابع مختلف استفاده کرده است که گاه در مورد دوره ای یا شخصی یا مساله ای، کاملن متفاوت و متضاد با یکدیگر سخن گفته اند. منابع و ماخذ کریستن سن ابعاد وسیعی دارد؛ از آثار معدود باقی مانده از دوره ی پیش از اسلام تا آثار تاریخ نویسان و تذکره نویسان دوران اسلامی نظیر طبری و ثعالبی و فردوسی، آثار نویسندگان عرب پیش و پس از اسلام در ایران، آثار زرتشتیان ایرانی پس از دوره ی ساسانی، آثار یونانیان همدوره ی ساسانی، نویسندگان مسیحی و ارمنی و بطور کلی غیر ایرانی که گاه خصمانه و غیر بی طرفانه در مورد شاهی یا دوره ای از تاریخ، قضاوت کرده اند، و بالاخره بیشتر آثار پژوهشی ایران شناسان دیگر را در بر می گیرد. نتیجه گیری های کریستن سن در انتها اگرچه در برخی جاها خالی از برخی نظرات شخصی نیست، اما یکی از بهترین و شاید بی طرفانه ترین بررسی های موجود در مورد تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه دوران ساسانی ست. از همین رو کسانی که با احساس و تعصب به تاریخ و فرهنگ ایران می اندیشند، و نظراتشان بر پایه ی کتاب های تاریخی "ملی گرا" در ایران و یا آثار ملی گرایان ایرانی استوار است، از خواندن آثار کریستن سن چندان خوشنود نخواهند شد چرا که در آثار کریستن سن با توجه به وسعت منابع و ماخذ، به واقعیت های تاریخی نزدیک تر می شویم و این برای برخی ها که مایل اند همه ی گذشته ی ایران را "پر شکوه" و "با عظمت" و "بی عیب" بدانند، چندان خوش آیند نیست.